فیلم مستند و یا مستند گزارشی در حیطه زندگینامه و شرححال از عمده تولیداتی است که به کرات در سینمای تمام کشورها و بیشتر از همه در هالیوود و اروپا ساخت و ساز دارد.
این مستندها یا یک گزارش روتین و عادی از یک شخصیت سیاسی، ورزشی،فرهنگی است و یا اینکه از یک چهره جنجالی ساخته شده است.
در موارد بسیاری این مستند سیاسی تخصصی ساخته شده و میزان تاثیر یک فرد در زمانی که در مصدر کاری بوده را روایت می کند. فرقی هم نمی کند که این مستندها مربوط به کسی و با چه جایگاهی باشد. مهم این است که این تولیدات هم در سینما نمایش داده میشوند و هم اینکه بر روی دی وی دی تکثیر شده و به عنوان یک اثر فرهنگی و دارای مالکیت مادی و معنوی عرضه می شود.
در واقع چون کار حرفهای است تیم کاری نیز از مرحلهی نگارش و تحقیق؛ تا مرحله ساخت و ساز و حتی پخش و تکثیر نیز حرفهایگری را رها نمیکنند.
بنابراین ممکن است موضوع این فیلمها روسای جمهور سابق آمریکا، همسر یکی از نمایندگان کنگره و یا یک سناتور بازنشسته باشد.همچنین این سوژه ها میتوانند از بین شخصیتهای مشهور ورزشی انتخاب شوند و یا از بین خیل گمنامانی که اگرچه کار بزرگی انجام دادهاند اما همچنان مهجور ماندهاند.
این آثار مستند چه دروغ باشند و چه راست و یا حتی نیمه حقیقی در یک چیز مشترکند و آن اینکه گروه سازنده حرفهایاند و صاحب اثر مشخص است. و اگر کسی ادعایی داشته باشد میداند کجا و کی برود و یقه طرف سازنده را به طور قانونی بگیرد. و یا اینکه از او بخواهد اثر دیگری بسازد و اشتباهات را تصحیح کند. گروه سازنده نیز به سبب مشی حرفهای و بلدبودن قاعده بازی از اول میداند کجا زیاده روی کرده و گارد خودش را از اول گرفته تا بعد چه شود!
اما اوضاع در ایران ما به کلی در این باره فرق میکند و عیبی هم ندارد. خدا رحمت کند کریم خان زند را که می گفت همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید.
اول اینکه سینمایما و بدنهی شریف و مظلوم آن چقدر حمایت می شود و یا اصلا به بازی گرفته می شود که بیاید حالا فیلم مستند سیاسی راست و حسینی هم بسازد؟! فیلمهای مستند سیاسی که برای ما حقیقتا ساخت و سازهایی نوپا محسوب میشوند شبیه شب نامهها عمل میکنند. سازندگان گروههای خاص و یا موسسات خصوصی خاص هستند و به هیچ کس هم پاسخگو نیستند.
حالا در این گیرو دار مستند "من روحانی هستم" رونمایی شد و برخی به درستی از بعضی تحریفها در آن سخن گفتند. شرکت سازنده که مسلما حرفی برای گفتن ندارد و اینجا از اظهار تاسف خبری نیست. اینکه انتظار داشته باشیم که سازندگان "من روحانی هستم" بیایند و اصلاحیه بر فیلمشان بزنند نیز مثل آرزوی نفس کشیدن کف اقیانوس است پس چه کار باید کرد؟
شاید بهترین کار دست به کار شدن هرچه بیشتر در ساخت و ساز "مستندهای سیاسی" باشد. وقتی تولیدات در زمینهی "مستند سیاسی" و "مستند شرح حال" بیشتر باشد جامعه با دیدن این آثار متعدد؛ بد را از خوب و درست را از نادرست تشخیص میدهند و به مرور زمان هر کسی جرات تولید مستندی را نخواهد داشت. مهمتر اینکه سازنده و شرکت تهیهکننده باید شفاف معرفی شود. تا در صورت لزوم؛ هم برای تشویق و هم برای پاسخ گویی در دسترس باشند.
و در آخر اینکه ؛ از بین 1200 فیلم مستندی که در پروسه تولیدات مستند در هالیوود و به طور سالیانه به نمایش درمیآید، حدود 350 فیلم آثار مستند سیاسی هستند.
مهم نیست که از بین این 350 فیلم چند فیلم راست یا دروغ می گویند. مهم این جااست که این تعداد فیلم مخاطب کلان دارد. در بارهشان نقد نوشته میشود و سازنده نمی تواند اگر دروغ گفته باشد فرار کند. او ملزم به پاسخ گویی است.حالا فرمولهایی متعدد نیز برای فرار و پاسخ گویی سیاسی وجود دارد اما هرچه باشد بساط پاسخ گویی مهیا است. ایکاش ما نیز به گونهای نهادینه؛ هم بساط تولیدات و ساخت و سازهای مستند را داشتیم و هم بساط پاسخ گوییرا.
البته همه چیزمان به همه چیزمان می آید.نه تولید مستند سیاسی درست و درمان با دست اندرکاران حرفهای داریم و نه پاسخ گویی در باره ساخت و ساز های شبنامهای وجود دارد.
گعدهها نیز به مثابه باغانگوری؛ فراوان مهیااست. محفلهایی که در آن همه جور اطلاعات غلط و شایعه ریز و درشت میتوانیافت و از آنها به عنوان تحقیق اصلی در ساخت و ساز مستند سیاسی استفاده کرد.ارزان تر هم درمیآید...
نظر شما