دشمنان درونی ما خطرناک ترند!

اخیراً سیاست های کلی سلامت از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد. این سیاست ها مسیر حرکت متولیان نظام سلامت کشور را تعیین می کند. اما ما مردم نیز در قبال سلامتی خود وظایفی داریم که اگر به این وظایف عمل نکنیم، متولیان سلامت کشور در اهداف شان موفق نخواهند بود. واقعیت اینست که سلامتی ما از سوی دو نوع دشمن در معرض تهدید است. ما همواره دشمنان بیرونی را دیده ایم و از جانب آنها نگرانیم. در حالی که دشمنان درونی خطرناک ترند.

 انسان در طول تاریخ همواره با بیماری های عفونی دست به گریبان بوده و میکروب ها ـ این موجودات ریز نادیدنی ـ دشمنان اصلی او محسوب می شده اند. هر سال هزاران نفر در اثر بیماری های میکروبی جان خود را از دست می دادند و یا برای همیشه معلول، فلج یا نابینا می شدند. بارها اتفاق می افتاد که تمام مردم یک شهر در اثر یک بیماری همه گیر مانند طاعون یا وبا جان بدهند. انسان همیشه این بیماری ها را به عوامل ناشناخته مانند شیطان و جن یا خدایان واهی ربط می داد و برای مقابله با آنها به راه حل های عجیب و غریب متوسل می شد. 

تا هنگامی که عوامل اصلی بیماریزا شناخته نشدند، هیچ راه حل موفقی هم برای مقابله با آنها پیدا نشد و بشر همچنان قربانی می داد. اما طی دو قرن اخیر به مدد دانش ها و فنون جدید، این دشمنان نامرئی شناخته شدند و راه های مقابله با آن ها کشف شد و ازآن به بعد بود که علم جدید، مقابله با این بیماری ها را در دستور کار قرار داد. باوجود این، تا نیمه اول قرن بیستم میلادی تقریباً در همه نقاط جهان میکروب ها مهم ترین عامل خطر و ایجاد مرگ و میر برای انسان بودند. مرگ و میر نوزادان، کودکان و مادران (به خصوص حین زایمان) که جزء دردناک ترین فاجعه ها برای هرخانواده بود، همواره نرخ بالایی را به خود اختصاص می داد.
از نیمه دوم قرن بیستم به بعد کشورهای اروپایی توانستند پیش از دیگر کشورها راه های مقابله با بیماری های عفونی را بیابند و با گسترش طرح های مقابله و پیشگیری از بروز این بیماری ها، شاخص های سلامت را در جوامع خود بهبود بخشند. اما این مشکل درسایر نقاط جهان همچنان پابرجا بود.
در کنار اقداماتی که از سوی سازمان جهانی بهداشت برای مقابله با بیماری های عفونی مانند سل، آبله، وبا، فلج اطفال و ... انجام گرفت، کنفرانس آلماآتا ـ در سپتامبر 1978 ـ را می توان نقطه عطف مهمی در جهت کنترل و مقابله با بیماری های عفونی دانست. حاصل این کنفرانس «بیانیه آلما آتا» با هدف «بهداشت برای همه تا سال 2000» بود که راهبرد جدیدی را با عنوان مراقبت های بهداشتی اولیه پیش روی کشورهای جهان قرار داد. این راهبرد، مبتنی بر قبول مسئولیت سلامت مردم از سوی دولت ها، آموزش همگانی، توزیع عادلانه منابع، اولویت دادن به پیشگیری و تکیه بر مشارکت مردم بود. پیگیری اجرای این راهبرد از دهه 1980 به بعد تأثیر چشمگیری بر ارتقاء سطح سلامت مردم جهان داشت. خوشبختانه کشور ما ایران، یکی از پیشگامان این راه بوده است.
برخورداری کشور ما از نیروهای اندیشمند، تلاشگر و دلسوز در این زمینه و تلاش های قابل تقدیر آنان از سال ها قبل، زمینه را برای این اقدام بزرگ فراهم ساخته بود. توسعه و گسترش نظام شبکه و خانه های بهداشت، تربیت بهورز و بهداشتیار برای نقاط روستایی، تعمیم آموزش بهداشت و ایمن سازی و مهم تر از همه نظم و انضباط حاکم بر نظام شبکه و پشتوانه سیاسی قوی آن، شاخص های بهداشتی کشور ما را طی دو دهه 1360 و 1370 به نحو قابل تقدیری بهبود بخشید.
آمارهای رسمی نشان می دهد که درآغاز دهه 1350 در کشور ما 40 درصد کل مرگ ها مربوط به کودکان زیر یک سال و 49 درصد مرگ ها در سنین زیر پنج سال بوده است. بیش از 10 درصد نوزادان پیش از آن که به سن پنج سالگی برسند می مردند. نرخ مرگ و میر مادران حول زایمان بسیار بالا و دردناک بود. اما راهبرد مراقبت های بهداشتی اولیه اثر خود را بخشید.
نرخ مرگ و میر کودکان زیر یک سال به ازای یک هزار تولد زنده از 91 نفر در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به 26 نفر در سال 1379 رسید. این شاخص برای کودکان زیر پنج سال در همین مدت از 101 نفر به 33 نفر کاهش یافت. پوشش واکسیناسیون از زیر 20 درصد به بالای 95 درصد رسید و نظام بهداشتی کشور ما موفق شد شش بیماری عفونی واگیردار را ـ که معضلی جهانی بودند ـ مهار و ریشه کن کند. نتیجه آنکه شبکه بهداشتی ایران از نظر بهبود شاخص های سلامت عمومی در منطقه شرق مدیترانه به نحو بارزی درخشید و مدال گرفت.
اما در همان زمان وقایع دیگری در حال رخ دادن بود. در سطوح سیاست گذاری وزارت بهداشت و درمان اولویت ها عملاً تغییر کرد و «درمان» بر بهداشت اولویت یافت. افزایش بی رویه تعرفه های پزشکی و اجرای طرح های کارانه و کلینیک های ویژه تخصصی، متخصصان پزشکی و منابع مالی را به سوی بازار پزشکی هدایت کرد و به طور طبیعی طب عمومی و خدمات پیشگیری تضعیف شد. شبکه های بهداشتی از پزشک خالی شد، سیستم ارجاع از بین رفت، روند گسترش خدمات پیشگیری در همان حد نیازهای دهه 1370 متوقف شد و نیازهای جدید و آینده سلامت مردم در نظام شبکه نادیده گرفته شد.
در آستانه دهه 1380، شرایط به کلی تغییر کرده بود. افزایش نسبی رفاه عمومی، توسعه شهرنشینی، افزایش نرخ امید به زندگی، تغییر عادات غذایی، کاهش تحرک در زندگی مردم، تشدید آلودگی هوا، ترافیک شهرها، حوادث و سوانح جاده ای و مهم تر از همه افزایش تنش و اضطراب در محیط زندگی، کار و خانواده ها، الگوی تازه ای از بیماری ها را پدید آورد. اما شبکه های بهداشتی خود را با این نیازهای جدید سازگار نکرده بودند.
در سال 1382 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی گزارشی به شورای عالی سلامت کشور، مهم ترین عوامل مرگ و میر در کشور را به ترتیب بیماری های قلبی و عروقی (با حدود 46 درصد)، حوادث و سوانح (با حدود 5/17 درصد)، سرطان ها (با حدود 14 درصد)، بیماری های دستگاه تنفسی (با حدود 6 درصد) و بیماری های حول تولد (با حدود 5 درصد) اعلام کرد. طبق این گزارش، بیش از 88 درصد مرگ و میرها در کشور ناشی از عواملی بود که میکروب ها در آن نقش مستقیمی نداشتند و بیشتر به عوامل اجتماعی و فرهنگ رفتاری و تغذیه ای مردم وابسته بود. یقیناً امروزه بازهم سهم عوامل غیرمیکروبی بیشتر شده است.
بنابراین، دیگر میکروب ها ـ این دشمنان دیرینه انسان ـ عقب نشینی کرده اند اما انسان با عادت ها و رفتارهایش، دشمنانی تازه و البته خطرناک تر از میکروب ها، برای خود آفریده است. اکنون جامعه ما با شرایط جدیدی روبروست. عادت های نادرست تغذیه ای، پرخوری و بدخوری، بی تحرکی، مصرف مواد دخانی و اعتیادآور، تنش ها و فشارهای عصبی، بی توجهی به نکات ایمنی در رانندگی و محیط کار، آلوده سازی محیط زیست و سوء مدیریت از جمله رفتارهای خطرزایی هستند که عوارض و بیماری هایی مانند فشار خون بالا، چاقی، اضافه وزن، دیابت، سرطان ها، بیماری های اعصاب و روان و یا مرگ های آنی و معلولیت های جسمی را به ما هدیه داده اند.
سخن پایانی اینکه، اگر در گذشته عوامل اصلی بیماری و مرگ انسان موجودات ذره بینی بودند که می شد آنها را به کمک مواد دارویی یا شیمیایی و مانند آن از بین برد، امروز دشمنان جدید و کشنده ما در درون ما هستند و ریشه در اندیشه ها، نگرش ها، عادت ها، رفتارها، روابط اجتماعی و شخصیت ما دارند و حفظ سلامت ما در گروی تصحیح این عوامل است. مبارزه با این عوامل از عهده پزشکان به تنهایی ساخته نیست. پزشکان و متخصصان بهداشتی کشور می توانند به ما آموزش دهند که «چه باید بکنیم» اما پذیرفتن و به کار بستن آن به عهده خود ماست. به یاد داشته باشیم که برای انسان هیچ چیز از سلامت مهمتر نیست.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 348740

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 13 =