اسدالله عسگراولادی، تاجر شناخته شده ایرانی در روهای پایانی سال 1391 در خبرآنلاین حضور پیدا کرد و به مرور رمز و راز های موفقیت خود در عرصه تجارت پرداخت.

او در یک گفت و گوی طولانی از هر آنچه در رابطه با موفقیت او در عرصه تجارت اثر گذار بود سخن گفت. او کلید موفقیت تجاری خود را اینگونه روایت کرد که زودتر از دیگران مطلع شده و تصمیم گرفته است: « زودتر از دیگران در مسائل تجاری، مطلع شدم. زود تر از دیگران تصمیم گرفتم. وقتی تصمیم گرفتم هم بدون درنگ، تصمیم خودم را عمل کردم. من این سه جمله را از پای ساختمان راکفلر بزرگ به خاطر دارم. »

او در توضیح بیشتر این شیوه رفتاری خود اینگونه توضیح داد: « سعی کردم اگر می خواهم صادرات سیب کنم، نخست سیب را بشناسم و مسائل مربوط به آن را زود تر از دیگران بفهمم و مطلع شوم. یعنی وقتی می خواهم سیب صادر کنم باید مشاهده کنم اوضاع آن در دنیا چگونه است. این مطلع شدن به مفهوم رانت اطلاعاتی نیست بلکه بر اساس دانش و بینش است. وقتی مطلع شدم هم باید سریع با دقت و با مطالعه تصمیم بگیرم. وقتی تصمیم گرفتم « دو دلی»، « درنگ » و « صبر کنم ببینم فردا چه می شود » را باید کنار گذاشت. یکی دیگر از رموز من این است که هر وقت هیچ کس کالایی نمی خرد، من می خرم و هر وقت همه دارند می خرند، من کنار می نشینم و یواش یواش جنس ها را می فروشم. یک نکته دیگر هم بگویم و آنهم اینکه گنجشک روی درخت برای آسمان هاست. نباید فریب گنجشک روی درخت را خورد. تا بخواهید بگیریدش می پرد و می رود. این هم یک فلسفه ای دارد.»

عسگراولادی که در گفت و گویی با خبرآنلاین خود را هفتمین ثروتمند ایرانی معرفی کرده بود در ادامه توضیحات خود به خاطره ای از سفر نیویورک اشاره کرد که سهم بسزایی در مسیر موفقیت تجاری او داشته است: « من چون تجارت زیره می کردم یک سفری دوباره در سن 27 سالگی به نیویورک رفتم. یک خریدار « زیره » داشتم. بزرگ ترین خریدار ادویه دنیا در آن زمان بود که از من « زیره » می خرید. یک ساختمان 40 طبقه داشت که برای خودش بود. در طبقه 38 ام نشسته بود. من خودم را به همان طبقه 38 رساندم. به منشی های او گفتم من می خواهم مدیر شان را ببینیم. از من سوال کردند: « تو کی هستی؟ » خودم را معرفی کردم و منشی به من گفت: « وقت گرفتی؟ » پاسخ من منفی بود. منشی در واکنش به پاسخ منفی من برای 46 روز بعد دیگر به من نوبت داد. گفتم: « من امروز آمدم و فردا صبح هم می خواهم بروم. » منشی گفت: « ما نمی توانیم به شما وقت بدهیم. » من هم در جواب گفتم که می نشینم وقتی که مدیر صدایش زد به او بگوید همچین فردی از ایران آمده و قصد ملاقات دارد. منشی رفت و به او گفت که من نشستم. مشاهده کردم که همان خریدار بزرگ خشکبار آمد و من را به داخل اتاق برد. از همه چیز صحبت کردیم. رفتم و صحبت مان که تمام شد خواستم خداحافظی کنم اما او از من خواست تا ناهار مهمانش باشم. گفتم به یک شرط می مانم و آنهم اینکه یک نصیحت مرا کند. در اجابت این خواسته من گفت: « گنجشک روی درخت مال آسمان هاست ». من اول نفهمیدم چه می گوید اما نتوانستم بگویم که متوجه نشدم. می خواستم نشان دهم که آدم با هوشی هستم و همه چیز را می فهم ام. به همین علت گفتم که فهمیدم اما توضیح بیشتری بدهد. گفت: «من و تو کارمان تجارت ادویه هستیم و با سلف فروشی سر و کار داریم. سلف هم در تجارت اینگونه است که تاجر می رود و برای یکسال کالا را می فروشد. به هوای اینکه مردم می آیند می خرند. این گنجشک روی درخت است و مال آسمان هاست. تو می فروشی و بازار ترقی می کند و می ری بخری که نمی تونی بخری. این بال می زند و می رود. برای تو نیست. تا کالایی در انبارت نیامده نفروش. » . به من گفت: اگر سلف بخری ، ضرر آن ده درصد است اما سلف بقروشی ضرر آن 200 درصد است. » بعد هم توضیحاتی داد که برای من قانع کننده بود. این را همیشه دارم. من هیچ وقت کالای نداشته را نمی فروشم. من اگر پسته در انبار نداشته باشم نمی فروشم. چرا که گنجشک روی درخت مال آسمان هاست. من پیشنهاد می کنم در کار های تجارتی سعی کنید سلف نفروشید. اگر کارخانه دارید و مجبور هستید که محصولات کارخانه را برای یک سال بفروشید، باید جوری برنامه ریزی کنید که بتوانید بخرید. اگر ریسک کنید و مواد اولیه نداشته باشید و بفروشید گیر خواهید کرد. »

نکته جالب در میان توضیحات عسگراولادی می تواند تسلط او به زبان انگلیسی باشد: « انگلیسی بلدم. خوبش هم بلد هستم. سخنرانی انگلیسی هم می کنم. تا اندازه رفع نیاز می دانم. بیشتر از حد یک تاجر می دانم. » 

گفتنی است متن کامل این گفت و گو را می توانید اینـــــــــــــــــــــــــــــــــــجا بخوانید. 

3939

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 346340

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • لیلا A1 ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
    33 1
    گنجشک روی درخت است و مال آسمان هاست . بال می زند و می رود. برای تو نیست
    • هرمس A1 ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
      11 0
      خانم لیلا منم موافقم گنجشک ها برای آسمان هستند و قطعا به آسمان می روند. سد راه نیستند و نباید نگران شون باشیم. یه روز میان یه روز میرن. اصلا نباید بهشون اهمیت داد.
  • بی نام IR ۱۴:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
    56 6
    ایران خودرو وسایپا سلف فروشی میکنن وضرر هم نمی کنن
  • نیما IR ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
    15 32
    خیلی خوشم اومد مرحبا
  • بی نام RO ۱۵:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
    27 2
    احتکار احتکار امروز نون تو احتکاره
  • بی نام EU ۱۵:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
    18 1
    منم اونجوری که شما پولدار شدی پولدار شده بودم الان از این حرف ها میزدم
  • امیر A1 ۱۵:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
    25 1
    ولی به نظر من تو این مملکت باید زودتر از همه رابطه داشته باشی، زودتر از همه تصمیم به استفاده از رابطه ات بگیری، و زودتر از همه تصمیم به اجرایی کردن روابط پشت پرده کنین انوقت میشین تاجر معروف