فیلم در سالن تاریک و پرده‌ی عریض سینماست که قادر است تماشاگر را به خارج از جو زمین برده و در تعلیق میان نیستی و هستی او را رها کند، تا در آنجا در آرزو و حسرت دیدن لحظه‌ای از خاک و جاذبه‌ی زمین، ثانیه‌شماری کند.

جاذبه، فیلمی سرگرم‌کننده، علمی-تخیلی و دارای جاذبه‌ای نامتعارف، در جلب مخاطب است. فیلم با همه هیمنه و وقار خود قطعاً نمی‌تواند آن عظمت و جلال فضای لایتناهی را در صفحات تلویزیونی به بیننده منتقل کند. فیلم جاذبه، فیلمی است برای پرده‌ی سینما. فیلم در سالن تاریک و پرده‌ی عریض سینماست که قادر است تماشاگر را به خارج از جو زمین برده و در تعلیق میان نیستی و هستی او را رها کند، تا در آنجا در آرزو و حسرت دیدن لحظه‌ای از خاک و جاذبه‌ی زمین، ثانیه‌شماری کند.


دقایق نخست فیلم کمی طولانی و خسته‌کننده ظاهر می‌شود. اما از زمان مرگ شخصیت مرد داستان (مت) و تنهایی زن فضانورد (رایان) و کشمکش او با وقایع نه چندان پیچیده به لحاظ داستانی، جذاب‌تر می‌شود. زنی که به تدریج دچار ناامیدی شده و در دل سفینه فضایی در بیکران هستی، خود را از دست رفته می‌بیند. او به خاطر از دست دادن فرزندش در زمین احساس شکستی دوباره را به تجربه می‌نشیند و منتظر مرگ می‌ماند.

 

gravity


حضور رویایی مرد مرده و ایجاد انگیزه‌ی دوباره در زن، او را وامی‌دارد تا شانس زنده ماندنش را با هرگونه حادثه‌ای دوباره امتحان کند. او در نبرد با مرگ و نیستی، در نهایت، سالم و زنده بر زمین بازمی‌گردد.


جاذبه، به رغم سادگی داستان، فیلمی است نمادین با قرائتی نوین از تولد انسان و چالش آدم و حوا برای بقا. با افول چراغ زندگی "مرد"، "زن" بر زمین و برای ادامه حیات نازل می‌شود.


در یکی از صحنه‌ها، زن درون سفینه و خسته و درمانده برای استراحت و آرامش، به شکل جنینی، در خود فرو می‌رود تا در رحم سفینه برای تولدی دوباره آماده شود. ارتباط این صحنه با صحنه‌ی پایانی فیلم که او را در کنار ساحل اقیانوس، پس از گذراندن مراحل سخت و جانفرسا زنده می‌بینیم، تداعی‌گر تولد و تکامل اوست، برای زندگی انسان‌وار بر زمین.


او بر زمین و ماسه‌های ساحل، سخت چنگ می‌زند و نتیجه‌ی امیدواریش برای زندگی دوباره را، به همراه تسخیر زمین، به رخ زمین می‌کشد. نمای زاویه رو به بالای دوربین (Low Angle)، در زمانی که او می‌خواهد بر روی پای خود بایستد، حس شکوه و قدرت انسان بر زمین را آنچنان می‌نمایاند که بیننده را به عنوان یک همنوع به وجد می‌آورد. حالا که بر اثر قدرت بلامنازع جاذبه‌ی زمین فرود آمده (سقوط کرده)، نمی‌خواهد تسلیم قطعی این جاذبه شود؛ بنابراین با تمام نیرو و استوار بر روی دوپای خود می‌ایستد. به تعبیری، این‌بار، این زن است که با جا گذاشتن مرد، بر زمین هبوط می‌کند و تمامی خوانش‌های کهن از هبوط انسان بر زمین را که خوانشی مردانه است، به کناری نهاده و جنس زاینده و مادرانه را برای تداوم زندگی برمی‌گزیند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 341370

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۵:۰۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
    9 0
    یادداشت خوبی بود ولی یه اخطار اسپویلر هم بزارید !
  • مسخره IR ۰۵:۳۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
    17 3
    این مطلب که کل داستان رو لو داد
  • آرش IR ۰۶:۱۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
    15 5
    مرسی از نوشتتون و اینکه داستان فیلم رو لو دادین! منی که میخواستم فیلم و ببینم الان میدونم شخصیت مرد داستان میمیره! واقعا خسته نباشید!!
  • بی نام IR ۰۶:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
    20 1
    البته من تخصصی در سینما ندارم و فقط به عنوان یک بیننده عادی این فیلم رو دیدم. و با احترام به نظر نویسنده ولی به نظر من این فیلم حتی در دقایق اولیه اصلا خسته کننده نبود و درواقع همان لحظات است که منجر به این میشود که بیننده در انتهای فیلم برای احساس جاذبه و حتی لمس خاک ثانیه شماری کند و البته در این میان بازی فوق العاده سندرا بولاک نیز بسیار تاثیر گذار است.
  • بی نام A1 ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۸
    12 1
    خیلی خوب بود. از این زاویه به سکانس ها نگاه نکرده بودم. ممنون
  • پابی A1 ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
    2 1
    مرسی