گونتر گراس می​گوید: «از گفتن دروغ‌هایی که به کسی آسیب نمی‌زنند، بیشترین لذت را بردم؛ این جور دروغ ها فرق می‌کنند با دروغ‌هایی که شخص برای محافظت از خودش یا آسیب زدن به دیگری، می‌گوید.»

به گزارش خبرآنلاین، جدیدترین شماره دو هفته نامه خبری - تحلیلی «سام» با مطالب متنوع و گفتگوهایی خواندنی منتشر و در کتابفروشی​های معتبر پایتخت توزیع شد. در این شماره علاوه بر پرونده کوچکی درباره دنیای نویسندگی «گونتر گراس» به بهانه اعلام بازنشستگی​اش از نویسندگی، یادداشت​ها و گفتارهایی از «شهرام ناظری، هانیه توسلی، رضا امیرخانی، بهداد سلیمی و...» نیز درج شده است.

همچنین در این شماره گفتگویی با محمدرضا بایرامی درباره کپی‌کاری، درگیری‌های عاطفی و تاثیرات اجتماعی در کنار گزارشی خواندنی از زادگاه مولانا در بلخ به چشم می​خورد. بررسی چگونگی حضور کتاب در تلویزیون و همچنین علت عقب ماندگی ما از نشر الکترونیک از دیگر مطالب این شماره سام است. گزارش تازه​های نشر، پیشنهادهایی برای مطالعه و همچنین پرفروش​های هفته از دیگر مطالب شماره جدید «سام» است.

هموطنان شهرستانی و همچنین فارسی زبانان جهان می​توانند با پرداخت هزار تومان از اینجـــــــــا نشریه سام را الکترونیکی خریداری کنند.

در ادام بخش​هایی از گفتگوی مفصل با گونتر گراس، برنده آلمانی نوبل ادبیات که در روزهای قبل از نویسندگی خداحافظی کرد را می​خوانید:

 

- نویسنده شدن من با شرایط سیاسی ای که در آن بزرگ شدم، یک ارتباط هایی دارد. خانواده ما جزو طبقه متوسطِ رو به پایین بود؛ ما یک آپارتمان کوچک دو اتاقه داشتیم. من و خواهرم اتاق مخصوص خودمان نداشتیم، یا حتی جایی که مخصوص به خودمان باشد. در اتاق نشیمن، در آن سوی دو پنجره اتاق،گوشه کوچکی بود که کتاب ها و وسایل دیگرم (مثل آبرنگ و این جور چیز ها) را آنجا می گذاشتم. اغلب اوقات وقتی به چیزی نیاز داشتم، آن را در ذهنم تصور می کردم. از سنین خیلی پایین یاد گرفتم توی سر و صدا مطالعه کنم. به همین دلیل نوشتن و نقاشی کشیدن را از سنین پایین شروع کردم. یک نتیجه دیگر زندگی در آن شرایط این است که من الان کلکسیونرِ اتاق شده ام! در چهار جای مختلف اتاق مطالعه دارم. می ترسم مبادا دوباره به شرایط زندگی ام در دوران جوانی برگردم، آن موقع که فقط گوشه ای از یک اتاق کوچک تمام داشته ام بود!

- من در بچگی دروغگوی بزرگی بودم. خوشبختانه مادرم دروغ های مرا خیلی دوست داشت. من به او قول های حیرت انگیز می‌دادم. در 10 سالگی مرا «پییِر جینت» صدا می زد. به من می گفت، پییر جینت! تو الان داری داستان های حیرت انگیزی درباره سفر آینده مان به ناپل برایم تعریف می کنی و از این حرف ها... من از سنین خیلی کم نوشتن دروغ هایم را شروع کردم. و همچنان به این کار ادامه داده ام! دوازده سالم بود که نوشتن یک رمان را شروع کردم. موضوع این رمان درباره «کاشوبی» ها بود که سال‌ها بعد در رمان «طبل حلبی» دوباره ظاهر شدند، جایی که مادربزرگ «اسکار» (مثل مادربزرگ خودم) کاشوبی است. ولی من در نوشتن اولین رمانم مرتکب یک اشتباه شدم: تمام شخصیت‌هایی که معرفی کرده بودم در پایان فصل اول مردند و دیگر نمی توانستم رمان را ادامه بدهم! این اولین درسی بود که من در زمینه نویسندگی یاد گرفتم: مواظب شخصیت‌هایت باش.

- از گفتن دروغ‌هایی که به کسی آسیب نمی‌زنند، بیشترین لذت را بردم؛ این جور دروغ ها فرق می‌کنند با دروغ‌هایی که شخص برای محافظت از خودش یا آسیب زدن به دیگری، می‌گوید. این جور دروغ گفتن کار من نیست. حقیقت اساسا چیز کسل کننده‌ای است، و شما می توانید با دروغ گفتن کمک کنید که حقیقت آشکار شود. در این نوع دروغگویی هیچگونه آسیبی وجود ندارد. من دریافته ام که تمام دروغ های وحشتناکم واقعا هیچ تأثیری بر آنچه در بیرون وجود دارد، نداشته. اگر چندین سال پیش چیزی نوشته بودم که تحولات سیاسی سال های بعد در آلمان را پیش بینی می کرد، مردم می گفتند: «عجب دروغگویی!»

- شب، هرگز، هرگز! من به نوشتن در شب اعتقاد ندارم چون خیلی راحت به دست می آید! وقتی چیز هایی را که شب نوشته ام صبح روز بعد می خوانم می بینم خوب نیست. برای شروع کار به نور روز نیاز دارم. بین ساعت نه و ده صبح صبحانه طولانی ای می خورم به همراه مطالعه و موسیقی. بعد از صبحانه کار می کنم، و سپس در بعدازظهر برای نوشیدن قهوه استراحت مختصری می‌کنم. بعد دوباره کار را شروع می‌کنم و ساعت هفت غروب تمامش می‌کنم. وقتی دارم روی کتابی حماسی کار می‌کنم، روند نویسندگی نسبتا طولانی می‌شود. نوشتن همه پیش‌نویس‌های چنین کتابی از چهار تا پنج سال طول می‌کشد. وقتی از شدت خستگی از پا افتادم، آن موقع دیگر نوشتن کتاب به پایان رسیده!

- من کتابی مثل «طبل حلبی» یا «از دفتر خاطرات یک حلزون» را فقط در دوره خاصی از زندگی ام می توانم بنویسم. این کتاب‌ها ماحصل احساسات و افکار من در همان دوره از عمرم بوده. مطمئنم اگر بنا بود بنشینم و «طبل حلبی» یا «سال های سگی» یا «از دفتر خاطرات یک حلزون» را بازنویسی کنم، نابود شان می کردم.

متن کامل این گفتگوی آموزنده و خواندنی را در جدیدترین شماره «سام» مطالعه کنید. این نشریه با قیمت هزار تومان در کتاب فروشی های معتبر تهران توزیع شده است. برای خرید اینترنتی سام اینجـــــــا کلیک کنید.

6060

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 334969

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 12 =