سمیه علیپور: حوزه سینما نیز همانند سایر بخشهای دولتی در وضعیتی آسیبدیده و پرالتهاب تحویل مدیریت دولت یازدهم شد. به دلیل تمامی ضربههایی که سینما در چهار سال گذشته متحمل شده بود و همچنین مواجهه اهالی سینما با مدیرانی که توانسته بودند این عرصه را تبدیل به جزیرهای متعلق به خود کرده و نارفیقان (به زعم خود) را از آن برانند، تمامی نگرانی اهالی سینمای ایران بعد از معرفی شدن علی جنتی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تعیین جایگزین جواد شمقدری بود.
از میان تمامی گزینههای مختلف، بالاخره قرعه به نام فردی خورد که سابقه خوشی از خود در سازمان اکو به جا گذاشته بود و مدتها به عنوان کاردار فرهنگی ایران در فرانسه حضور یافته بود و خلاصه این طور به نظر میرسید که شاید به اندازه شمقدری دست به دوربین نبرده، اما بیش از او با اهالی فرهنگ و هنر دست همکاری داده و با ارزشهای عرصهای به نام هنر و سینما آشناست و قدر و منزلت میشناسد.
البته نزدیک شدن به ایوبی با همه ترس و تردیدهایی روبرو بود که مار گزیده از دیدار با ریسمان سیاه و سفید دارد؛ با این حال او توانست در نزدیکترین زمان ممکن گامهای بردارد که در میان سینماگران اعتمادی نسبی به وجود آورد. نگاهی به عملکرد این مدیر در حدود 100 روز گذشته نمایان میکند که اصل و اساس مسیر و راه او چقدر مشابه مدیران خوشسابقه سینمای ایران است و یا احتمالا تا چه میزان خاطرات مدیران ناموفق سینما را در ذهنها زنده میکند.
برنامههای کلی
ایوبی در مراسم تودیع خود برای نخستین بار به صورت مشخص درباره دیدگاه خود نسبت به سینما و برنامههای کلیاش صحبت کرد. او در ابتدا نسبت خود را با مدیریتی که مسئولیت آن را پذیرفته چنین تعریف کرد: «انگیزه من برای آمدن به این عرصه قطعا به اندازه آقای شمقدری نبود، ولی وقتی آمدم فکر میکنم تقدیر و سرنوشت این بود و خدا را سپاس میگویم و به سینماگران و اهالی فرهنگ این کشور این اطمینان را میدهم که قدر این مسئولیت را میدانم و تمام توان و انرژیام را برای خدمت به سینمای پر افتخار جمهوری اسلامی که باعث فخر نظام و جمهوری اسلامی است، انجام میدهم. سینمایی که معنویت، اسلام و خانواده را به جهان نشان داد. اگر دهه 70 به قول آقای شمقدی دوران کودکی سینمای ایران بود، همین سینما درهای جدیدی را در سینمای جهان گشود.»
ایوبی با بیان اینکه اتاق فکری از بزرگان سینمای ایران تشکیل خواهد داد، در چند جمله نگاه خود را به عرصه سینما و اهالی آن بیان کرد: «من پس از گرفتن این پست اولین قدمها را برداشتم و خوب شنیدن را آغاز کردم. حدود 20 نفر از مدیران و سینماگران را تا به حال ملاقات کردم و این ملاقاتها ادامه خواهد داشت. من هم میدانم سینمای ایرانی دچار چه التهابی است و در جایگاهی که شایستهاش هست، قرار ندارد. من قول میدهم با شفافیت و استفاده از خرد جمعی مشکلات این خانواده را حل کنم. سینمای ایران آماده است که وظیفه تاریخی خود را عمل کند و آماده است که در عرصه روابط خارجی و در اعتلای جمهوری اسلامی کمک کند. حضور در عرصه های بین الملل حق سینمای ایران است. امیدوارم که در سینمای ایران از حاشیه به متن برویم و باید به مردم آموزش سینما رفتن بدهیم.باید ارتباط تلویزیون و سینما را دوباره احیا کنیم.»
علاوه بر همه اینها ایوبی مهمترین سخنان خود را زمانی ایراد کرد که درباره خانه سینمای ایران چنین سخن گفت: «مسئله خانه سینما باید زود حل شود و با درایت جناب وزیر این اختلافات حل خواهد شد. به نظر من مسئله خانه سینما کوچک است.سینمای ایران جوان رو به رشدی است که می خواهد حرکت کند و خار کوچکی به پایش رفته است که مانع حرکتش می شود و آن خار کوچک مسئله خانه سینما است و بار دیگر سینمای ایران پویا و ارزشگرا به راهش ادامه خواهد داد.»
این امیدوارکنندهترین بخش سخنان ایوبی برای کسانی بود که حداقل به مدت دو سال و نیم از سوی مدیران سینمایی میشنیدند که خانه سینمای ایران باید از ریشه نابود که شود؛ اما باز هم نگرانیها برای به نتیجه رسیدن یا نرسیدن این اظهارات وجود داشت تا صبح روز پنجشنبه بیستم شهریورماه 1392.
بازگشایی خانه سینما
ایوبی از زمان تحویل مدیریت تا بازگشایی خانه سینمای ایران تلاش کرد از گفتوگو های مکرر با رسانهها و اظهار نظرات خودداری کند. او و تیم مشاورانش که علیرضا رضاداد به طور مشخص و با داشتن عنوان مشاور ارشد رئیس سازمان اصلیترین همفکر بود، رایزنی با اهالی فرهنگ و هنر را پیش بردند تا اینکه تصمیم به بازگشایی خانه سینمای ایران در روز بیستم شهریورماه یک روز قبل از روز ملی سینما گرفته شد.
اهالی سینما در صبح تابستانی شهریورماه گرد هم آمدند؛ همان گروهی که تا چندی قبل باید برای نجات خانه خود از دست کسانی که قصد داشتند در درون خانه سنگر بگیرند و دیگران را اخراج کنند، در گرمای تابستان ساعتها میایستادند و مقاومت میکردند، این بار براساس تدبیر مدیریت دولتی سینما برای وارد شدن به خانه خود به خیابان سمنان رفتند. ادب و احترام به پیشکسوت رعایت شد و عزتالله انتظامی گام نخست را برداشت و خانه سینما به این ترتیب به اهالی صنف بازگردانده شد.
در آن روز مقرر شد هیئت مدیره خانه سینما خیلی زود شرایط برپایی مجمع عمومی و انتخاب هیئت مدیره جدید را فراهم کند و همچنین ایوبی به پرسشهای اهالی رسانه که در تمام مدت سکوت این مدیر روی هم انباشته شده بود در تالار زندهیاد سیفالله داد خانه سینما پاسخ گفت.
بخشهایی از سخنان ایوبی در آن جلسه به این شرح است: «بنده در سازمان سینمایی، مجموعه وزارت ارشاد و همچنین دولت یازدهم به هیچ وجه بنا نداریم که اصناف دولتی شوند. باید توجه کرد که دولتی شدن با طی مراحل قانونی توسط صنف فرق بسیار زیادی دارد. صنوف تنها قرار است مراحل ثبت قانونی خود را طی کرده و صنف باقی بمانند. اگر دولتی تصمیم بگیرد خانه سینما را باز کند، طبیعتا فکر هزینههایش را هم کرده است. در هر صورت بودجه و اعتبار مربوط به خانه سینما به روال گذشته توسط وزارت ارشاد پرداخت خواهد شد، البته آنها میتوانند خود نیز بودجههایی را کسب کنند. وی ادامه داد: سینما در کشور ما سه پایه اساسی دارد: پایه اول مدیریت و نظام حکومتی است، پایه دوم سینماگران هستند و پایه سوم مردم هستند اما در نهایت این مردم هستند که میخواهند سینمای ایران به دغدغهها و ارزشهای آنها توجه کند از طرف دیگر آنچه برای سینماگران اهمیت دارد امنیت شغلی و شفافیت است. دولت باید با توجه به مسائل اصلی سینما پای سینما و مجوزهایی که میخواهد بدهد بایستند و باید در هنگام صدور پروانههایی مثل پروانه ساخت دقت کند و بعد از آن حمایت کند.»
ایوبی مدتی بعد در مورد کسانی که در جریان بازگشایی خانه سینما برنده محسوب میشوند چنین گفت: «برنده واقعی بازگشایی خانه سینما، جمهوری اسلامی ایران، مردم ایران و سینمای ایران بودند.»
البته بعد از بازگشایی خانه سینما بارها از سوی مخالفان چنین عنوان شد که این اقدام ایوبی از حالت نمایشی خارج نشده و شکل واقعی به خود نگرفته است. طبیعتا او با واکنشهای منفی اهالی خانه سنیمای 2 نیز روبرو شد، اما باز هم راهکار را در مذاکره دید؛ مذاکرهای میان او، محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل خانه سینما و جواد کاسهساز رئیس خانه سینمای 2. نتیجه آن شد که زمان برگزاری مجمع عمومی خانه سینما عقب بیافتد، صنفهای مختلف هیئت مدیره جدید خود را انتخاب کنند و مدیریت خانه سینما نیز حدود دو ماه و نیم سه ماه بر سر کار باشد تا انتخاب اعضای جدید.
اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش
ترکیب اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش در دورههای مختلف مدیریت سینمایی چندان علنی اعلام نمیشد و هر از گاهی از کانالهای مختلف این اسامی لو میرفتند؛ اما این بار ایوبی در جهت شفافساز از اعلام اعضای این دو شورا که مسئولیتی پرحساسیت برعهده دارند خودداری نکرد.
جمال شورجه، مجید رضابالا، حسین کرمی، اکبر نبوی، محمدباقر قهرمانی، همایون اسعدیان و منوچهر شاهسواری هفت نفری هستند که برای صدور پروانه ساخت فیلمهای سینمایی تصمیمگیری میکنند. وجود نام شورجه در این فهرست در وضعیتی که او تقریبا در تمامی چهار سال گذشته مقابل اکثریت اهالی سینما ایستاد و در کنار کنار شمقدری قرار گرفت نگرانیهایی را به وجود آورد که ایوبی برای رفع این نگرانی گفت: «جمال شورجه به عنوان نماینده یک سلیقه و نگاه مشخص در سینما در شورای صدور پروانه ساخت حضور دارد. در ارزیابی شورای پروانه ساخت باید به ترکیب کلی آن نگاه کرد و معتقدم همه سلیقه ها باید در این شورا حضور داشته باشند. ترکیب شورای پروانه ساخت نگران کننده نیست و همه سلیقه ها در این شورا حضور دارند، سینماگران نگران نباشند.»
نکته قابل توجه در مورد این شورا این نکته بود که منوچهر شاهسورای و همایون اسعدیان به عنوان نمایندگان خانه سینما وارد شورا شدند. پیش از این در دوران مدیریت شمقدری دو نماینده خانه سینما از حضور در شورا باز داشته شده بودند. البته بعد از آنکه خانه سینما دو نماینده خود را برای حضور در این شورا معرفی کرد، خانه سینمای 2 نیز شانس خود را در این زمینه امتحان کرد، اما ایوبی با راهکار خود توانست کاسهساز و گروهش را از تنشزایی در این زمینه بازدارد.
9 مهرماه طی یک خبر رسمی اعلام شد که با حکم علی جنتی و بنا به پیشنهاد رئیس سازمان سینمایی، سیدحسن خامنهای، دکتر حسین کرمی، دکتر محمدباقر قهرمانی، سیدرضا میرکریمی، سیداحمدرضا دستغیب، حجتالاسلام والمسلمین شهاب مرادی، مجید رضابالا، سیدضیاءالدین دری و محمدحسین لطیفی به عنوان اعضای جدید شورای بازبینی فیلمهای سینمایی منصوب شدهاند. اینکه میرکریمی در میان مسئولان صادر کننده پروانه نمایش حاضر باشد واکنشهای مختلفی را برانگیخت؛ از یک سو برخی از این حضور استقبال کردند و چنین بیان کردند که این حضور میتواند به نفع اهالی سینمای ایران باشد و از سوی دیگر گروهی آن را خلاف جایگاه و شان میرکریمی در جایگاه یک فیلمساز مطرح سینمای ایران دانستند. در نتیجه این اظهارنظرها میرکریمی خبر استعفای خود را منتشر کرد؛ البته استعفایی که مورد پذیرش قرار نگرفت.
کارگروههای سینمایی
اهالی سینمای ایران سالهایی را به خاطر دارند که زندهیاد سیفالله داد برای آگاه شدن از دیدگاه اهالی مختلف سینما و مشارکت دادن آنان در زمینه تصمیمگیریهای سینمایی نشستهایی با حضور سینماگران برپا میکرد. این شیوه در دورههای بعد چندان مورد استقاده قرار نگرفت تا اینکه ایوبی مسئولیت برگزاری کارگروههای سینمایی را برعهده محمدمهدی دادگو قرار داد و او چهار جلسه با حضور سینماگران و مدیر سینمایی برپا کرد. جلساتی با سرفصلهای پخش و نمایش، تولید و حمایت از فیلمسازی، سینمای خانگی و فعالیتهای بینالمللی سینمای ایران. ویژگی این جلسات حضور سینماگرانی از طیفهای مختلف است.
تجهیز سالنها به سیستم دیجیتال
حذف یارانه کالاها، تولید و اکران فیلمهای سینمایی و همچنین هزینه سینمادارای را با افزایشی جدی مواجه کرد؛ هرچند که انتظار میرود بالاخره راهکاری برای کاهش تبعات این تغییرات در زمینه سینما پیدا شود، اما چنین نشد و روز به روز تهیه نگاتیو و پوزتیو و باقی امکانات سخت و سختتر شد.
یکی از راهکارهایی که برای رفع این مشکل هر از گاهی مطرح میشد، دیجیتال کردن سسیستم نمایش سالنهای سینما بود. این طرح بالاخره در دولت یازدهم به نتیجه رسید و ایوبی خبر اعلام دستور صریح و عملیاتی سازمان سینمایی نسبت به مجهز شدن سینماها به سیستم دیجیتال را اعلام کرد. او در این زمینه به ایسنا گفت: «از روز 28 آبان ماه طبق دستور سازمان سینمایی به موسسه «سینماشهر» روند دیجیتال شدن سینماهای ایران آغاز شد. مهمترین وظیفه دولت رسیدگی به وضعیت زیرساختها است و با توجه به وضعیت بحرانی که سالنهای سینما با آن درگیر هستند و از جمله مشکلات سینمای ایران است، ما از روز اول حضورمان در سینما یکی از هدفهای اصلی و اولیهمان را رسیدگی به وضعیت زیرساختها قرار دادیم بنابراین در این راستا و اولین قدم قرار است، سینماها را به امکانات دیجیتال مجهز کنیم. سینمای دنیا از سیستم نگاتیو گذر کرده است و به دیجیتال تبدیل شده است بنابراین سینمای ما نمیتواند با این وضعیت همگام با دنیا پیش برود و در عین حال تبدیل فیلمها به نگاتیو هزینههایی را برای سینماداران و سینماگران در بر دارد.»
ایوبی همچنین گفت: «در زمینهی دیجیتال کردن سینماها امکانات موجود در ایران بررسی شد و این حرکت توسط سینماشهر با مدیریت مجید مسچی از روز 28 آبان ماه آغاز شد و امیدواریم تا جشنوارهی سال آینده همه سینماها به سیستم دیجیتال مجهز شوند، البته نهایتا برنامهریزی ما برای تجهیز کامل سینماها به سیستم دیجیتال سال آینده است بنابراین انشاء الله بخش عمدهای از آن تا جشنواره فجر سال آینده (93) به نتیجه برسد.»
انتصابها و چالشها
از جمله مهمترین مسئولیتهای ایوبی بعد از حضور در سازمان سینمایی تعیین مدیران بود که او به دلیلی که چندان روشن نیست اغلب سراغ مدیران تلویزیونی رفت و محمد احسانی را در معاونت آثار از جمله مهمترین معاونتهای سازمان سینمایی قرار داد و جعفریجلوه را به فارابی فرستاد و دکتر سیدروحالله حسینی را به سمت مدیر کل دفتر مطالعات، توسعه دانش و مهارتهای سینمایی و سمعی و بصری منصوب کرد و سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد مسئولیت مدیرعاملی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را برعهده گرفت.
همچنین ایوبی علاوه بر آنکه سمت مشاور ارشد را به رضاداد اختصاص داده بود، او را به عنوان دبیر سی و دومین جشنواره فیلم فجر نیز منصوب کرد.
همه اینها در وضعیتی است که این مدیر سینمایی و همراهانش وظایف بسیار پرچالش و سنگینی را برعهده دارند؛ کارهایی نیمهتمام و پرهزینه از دوران جواد شمقدری؛ همانند پروژه «لاله» که برای مدیریت کنونی دردسرهایی به همراه آورده است.
57243
نظر شما