۰ نفر
۲۰ مهر ۱۳۹۲ - ۰۵:۴۵

ویژه نامه جست و جوی اعتماد نوشت:

قوس 25 ساله است. نصف مسیر شام (دمشق) به بیروت را تَرک موتورسیکلت طی کرده. فیلمساز و جوان. وقتی از سوریه حرف می‌زند رگ‌های گردنش متورم می‌شود و سیگارش را در زیرسیگاری فراموش می‌کند. خانواده‌اش هنوز در دمشق هستند. پدر پیر و مادر و خواهر و برادر... چشم‌انتظار قوس تا راهی برای خروج آنها از سوریه ناآرام پیدا کند.

اشرف اما داستان دیگری دارد. علوی است. مادرش تنها در خانه‌اش در دمشق مانده، چشم‌انتظار پسری که یک روز از خانه خارج شده و هیچ‌وقت بازنگشته.

در ماه مارس سال 2011 نا آرامی‌های سوریه آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد. بیش از دو میلیون نفر از مردم سوریه از کشور خارج شده و به کشورهای همسایه مهاجرت کرده‌اند. بر طبق گزارش‌های منتشر شده 5000 هزارنفر روزانه از این کشور فرار می‌کنند. لبنان به عنوان یکی از همسایگان غربی سوریه شاهد حضور سیل پناهندگان سوری طی دو سال گذشته به این کشور بود.

به گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) در تاریخ 4 سپتامبر 2013، بیش از 720341 پناهجوی سوری‌ها در لبنان زندگی می‌کنند. از این تعداد 517000 نفر به عنوان پناهنده ثبت شده‌اند و باقی در انتظار مراحل قانونی به سر می‌برند. اما این تعداد دقیق سوری‌های ساکن لبنان نیست. تعداد بسیاری از سوری‌ها با ویزای شش ماهه وارد لبنان شده و برای پناهندگی هیچ اقدامی نکرده‌اند. آنها می‌توانند با این ویزا در لبنان کار کنند. اما به علت شش ماهه بودن ویزایشان از مزایای رسمی یک شغل بهره‌مند نمی‌شوند. پناهندگان ثبت شده می‌توانند به طور نامحدود در لبنان زندگی و کار کنند. تعداد زیادی از پناهندگان سوری در شهرهای «بکا» و «سیدا» به سر می‌برند. در این مناطق هزینه زندگی پایین‌تر است. تعدادی از این افراد فلسطینی‌هایی هستند که در کمپ‌های سوریه زندگی می‌کردند. حدود 4000 نفر از آنها اکنون در لبنان به سر می‌برند.

«قوس» یکی از کسانی است که در نیمه اول سال 2103 وارد خاک لبنان شد ولی از ثبت نام کردن به عنوان پناهنده خودداری کرد. او از اینکه کسی بداند چرا سوریه را ترک کرده وحشت دارد و ثبت‌ شدن نامش در یک سیستم رسمی را امن نمی‌داند. بخشی از سوری‌های مقیم لبنان از ثبت‌نام شدن به عنوان پناهنده سوری می‌ترسند. آنها هنوز امیدوارند به سوریه برگردند.

اما زندگی در بیروت برای یک سوری چندان آسان نیست. بسیاری از سوری‌های مقیم بیروت با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنند. حقوق‌های پایین‌تر از حد معمول و کارهای فصلی (مانند ساختمان‌سازی) زندگی را بر آنها سخت گرفته است.
رنوا 29 ساله است و معمار است. با سابقه کار و تخصصش توانسته در شرکتی آغاز به کار کند. حقوق رنوا از همکاران لبنانی‌اش کمتر است اما او اهمیتی نمی‌دهد. او به عنوان یک زن تنها در بیروت استقلالش را حفظ کرده است. رنوا در خانه پدربزرگش زندگی می‌کند. سال‌ها پیش از جنگ پدربزرگش خانه‌یی در بیروت خریده بوده که وقتی برای تجارت به بیروت می‌رود، خانه‌یی داشته باشد. امروز این خانه سرپناهی است برای دوستان و آشنایانی که از سوریه به بیروت می‌آیند. رنوا در یک اتاق زندگی می‌کند و اتاق دیگر را همیشه آماده نگاه می‌دارد برای ‌میهمان‌های سوری تا جا و سرپناهی در لبنان پیدا کنند و بتوانند خانه را برای ‌میهمان بعدی خالی کنند. رنوا اجاره‌خانه نمی‌پردازد. این کمک بسیار بزرگی است. در شهری که برای یک اتاق در شتیلا باید حداقل ماهانه 200 دلار پرداخت و شاید غمگین‌تر از اجاره‌خانه صاحبخانه فلسطینی است که خودش هم در بیروت پناهنده محسوب می‌شود.
«احلام» همراه سه دختر و یک پسرش و همسر برادر و چهار فرزندشان در یک خانه کوچک در شتیلا زندگی می‌کند. شوهرش به علت بیماری ستون فقرات خانه‌نشین است. احلام از شهر حلب آمده و کرد سوری است. می‌گوید اکثر اقوام‌شان به ترکیه رفته‌اند اما آمدن به لبنان برای خانواده آنها کم‌هزینه‌تر بوده. او نسخه 100 دلاری که پزشک برای همسرش نوشته را نشان می‌دهد و می‌گوید هزینه پزشک در سوریه آرام، پیش از درگیری‌ها بسیار ارزان‌تر بود. او به کودکانش اشاره می‌کند و قسم می‌خورد هیچ‌وقت هیچ کدام‌شان درگیر سیاست نبوده‌اند.

کودکان و فرصت تحصیلی

40 درصد از پناهندگان سوری خارج از سوریه را کودکان تشکیل می‌دهند. حدود550000 نفر از کودکان سوری ساکن لبنان در سن مدرسه هستند. کودکانی که باید در نظام آموزشی لبنان تحصیل کنند. طبق قانون تمام کودکان پناهنده می‌توانند در مدارس دولتی در لبنان تحصیل کنند. اما بیشتر خانواده‌های سوری از این موضوع بی‌اطلاع هستند. بسیاری از آنها اواسط سال تحصیلی به لبنان آمده‌اند و هیچ کدام از مدارک تحصیلی شان را در اختیار ندارند. دولت لبنان این فرصت را در اختیار آنها گذاشته که با مراجعه به سفارت سوریه در بیروت، تاییدیه تحصیلی بگیرند. اما بسیاری از آنها به خاطر ترسی که دارند هرگز به سفارت‌شان رجوع نمی‌کنند. مدارسی که شاید دیگر در سوریه وجود نداشته باشند. آژانس پناهندگان سازمان ملل با همکاری دولت لبنان هزینه ثبت نام این کودکان در مدارس دولتی را پرداخت می‌کند. اما مشکل اینجاست که آنها باید هنگام ثبت نام مبلغ را به مدرسه داده و پس از طی مراحل اداری (حدود 3 ماه یا بیشتر) مدرسه شهریه را از دولت دریافت کرده و هزینه‌های پرداخت شده را به نوبت پس می‌دهد که برای بعضی از خانواده‌ها این مشکل کوچکی نیست. آنها توان پرداخت شهریه هنگام ثبت نام را ندارند. یکی دیگر از مشکلات ادامه تحصیل در لبنان برای آنها، فاصله میان کمپ یا محل زندگی‌شان با مدارس منطقه است. بسیاری از آنها پیش از آمدن به لبنان به علت شرایط سخت رفت و آمد در روستاهایشان ترک تحصیل کرده‌اند. کودکی آنها میان جنگی که برای آنها نیست مدفون شده. آنها دیگر علاقه‌یی به ادامه تحصیل در لبنان؛ کشور همزبانی که اکثریت مردمش به چشم مزاحم به آنها نگاه می‌کنند، ندارند.

به مدد سازمان‌های بین‌المللی و فعالان حقوق بشر، به تازگی مدارسی در لبنان تاسیس شده که ویژه این کودکان است. آنها فقط کودکان سوری را پذیرش می‌کنند و معلم‌ها تلاش می‌کنند که به این کودکان کمک کنند تا به سطح مطلوب برای تحصیل در مدارس دولتی برسند. ریاضی، انگلیسی، هنر و عربی (در بعضی از مدارس فرانسه) درس‌هایی است که در این مدارس به کودکان آموزش داده می‌شود.

علی پناهنده جوان سوری، در یکی از این مدارس در بیروت مترجم و معلم است. او که مدرک دانشگاهی‌اش را در حوزه آموزش از دانشگاه دمشق گرفته، برای گذران زندگی‌اش در مغازه‌یی در منطقه شتیلا کار می‌کند و زمان آزاد ش را به بچه‌های هموطنش آموزش می‌دهد. علی می‌گوید بعضی از این کودکان، الفبا را فراموش کرده‌اند زیرا نزدیک دو سال است که به مدرسه نمی‌روند. بعضی از آنها افراد خانواده شان را از دست داده‌اند، بسیاری از آنها خشونت و ترس و وحشتی را تجربه کرده‌اند که به سادگی فراموش نمی‌شود.

طی نیمه اول سال 2013 تنها 15 درصد از این کودکان فرصت ادامه تحصیل در مدارس رسمی و غیررسمی در لبنان را داشته‌اند.

روزانه به تعداد سوری‌های لبنان افزوده می‌شود و هنوز هیچ شرایط ثابت و مطمئنی برای آنان در منطقه مهیا نیست. سایه حمله خارجی به سوریه و وحشت از بمباران در لبنان هم آنان را دنبال می‌کند. مردمی که از ترس خرابی خانه‌هایشان به کشور همسایه‌یی رفته‌اند که با توجه به شرایط فعلی اگر جنگی در منطقه در بگیرد نقش عمده‌یی در آن بازی خواهد کرد.

اشرف با نفرت می‌گوید برای من دیگر فرقی ندارد چه کسی به کجا حمله کرده. حتی مهم نیست که چه کسی از سلاح شیمیایی استفاده کرده. تنها چیزی که هر روز و هر شب با آن زندگی می‌کنم این است که مردم سوریه می‌میرند و به آمار تبدیل می‌شوند و من باید هر روز با مادرم و اقوامش صحبت کنم تا مطمئن شوم به آمار تبدیل نشده‌اند.

52301

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 317186

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
    8 1
    خداوند مهربان تمام بی پناهان را دریاب! که پناه تویی و بس!