دکتر محمدمهدی فرقانی؛استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی دریادداشتی درباره ضرورت طرح نظام جامع رسانه ای می نویسد:
در تاریخ 170 ساله روزنامهنگاری کشور، همیشه تلاشهای فراوانی برای تدوین قانون مطبوعات صورت گرفته و رهنمودهای حقوقی طی این دوران شکل گرفته است. ثمره این تلاش ها قوانین مطبوعاتی متعددی است که طی دورههای مختلف تدوین و تصویب شده و در دورههای دیگر تغییر یافته است. اما با وجود این، در همه این دورهها کمتر به یک نظام جامع رسانهای پرداخته شده است. تلاش برای اعتلای مطبوعات و رسانهها، یا به عبارت دقیقتر، روزنامهنگاری کشور گام به گام و گاهی دوگام به جلو یک گام به عقب بوده است. طی این تلاشها بعد از طی چند دهه سندیکای روزنامهنگاران شکل گرفته (و بعدها منحل شده) است، بعد از چندین سال انجمنهای حرفهای و صنعتی روزنامهنگاران بهوجود آمده است و... با این همه زمزمه پرداختن به نظام جامع رسانهها، شورایعالی رسانهها استقلال حرفهای، اخلاق رسانهای، نظام حقوقی رسانهها به صورت مدون، امری جدید است و تاکنون کمتر درباره آن اندیشیده شده است. امروزه کمتر کسی در این امر تشکیک میکند که تأمین حق همگان برای دسترسی آزادانه به اطلاعات و برخورداری از آگاهیهای صحیح و ضروری درباره رویدادهای افکار عمومی ضرورت ندارد. از اینرو تأمین آزادی مطبوعات و سایر وسایل ارتباطجمعی در جهان جدید، جایگاه برجستهای دارند که در این میان نقش روزنامهنگاران به دلیل ماهیت فعالیت آنها برجستگیاش بیشتر قابل تأمل است. به همین جهت، اهمیت حفظ و حراست از آزادی مطبوعات و رسانهها و ایجاد شرایط مطلوب فعالیت روزنامهنگاری ایجاب میکند که در فرآیند جستوجو، جمعآوری، تهیه و تدوین و انتشار و انتقال اطلاعات و اخبار، موانع و محدویت نداشته باشند و دستاندرکاران رسانهها بتوانند براساس آزادیهای بنیادی عقیده و بیان و اطلاعات که آزادی مطبوعات را هم دربرمیگیرد و در قوانین اساسی و اسناد حقوقی بینالمللی هم پیشبینی شده است به وظایف حرفهای خود عمل کنند.
به عبارت دیگر حق دسترسی آزادانه همگان به اطلاعات، از ضرورت شناخت شرایط محیط زندگی، برای رفع نیازهای اجتماعی و نگهبانی از مصالح و منافع عمومی سرچشمه گرفته و تحقق آن، مستلزم آن است که امکانات تأسیس و فعالیت آزاد مطبوعات و سایر رسانهها، تأمین و تضمین شوند. به همین جهت با توجه به آنکه آزادی مطبوعات و حق همگان برای برخورداری از اطلاعات، با تدارک اخبار و گزارشهای مورد انتقال و انتشار، بهوسیله نشریات دورهای و رسانههای دیگر و از طریق روزنامهنگاران حرفهای تحقق مییابند. بنابراین ضروری است که آنها استقلال حرفهای داشته باشند و در یک کلام نظام جامع رسانهها داشته باشند تا اولاً رسالت، جایگاه و نقش خود را بدانند ثانیاً بدانند استقلال دارند و ثالثاً بدانند قوانین حامی و پشتیبان آنهاست و از همه فعالیتهای حرفهای آنان حمایت میکند و رابعاً حدود و ثغور کارشان مشخص است. حیطه و گستره نظام رسانهای و استقلال حقوقی روزنامهنگاران و دستاندرکاران و شورایعالی رسانهها صرفاً شامل آزادی برای دستیابی و دسترسی به اطلاعات و انتشار آن نیست.
وظایف و مسئولیتهای اجتماعی و صنفی روزنامهنگاران و بنگاههای رسانهای ضرورتاً دارای محدویتهایی نیز هست که باید نسبت به رعایت آنها متعهد و مسؤول باشند. پیشبینی حدود، ثغور و محدودیت در کنار آزدیها، حق و دسترسی و حق انتشار و... همگی در نظام رسانهای، شورایعالی رسانهها، اخلاق حرفهای روزنامهنگاری و استقلال حقوقی روزنامهنگاران صورت میگیرد. با همه اینها، در کار پراهمیت روزنامهنگاران، تحقق وظایف و مسئولیتهای اجتماعی آنان در صورتی امکانپذیر است که شرایط استقلال و شرافت حرفهای آنها تإمین شده باشد و به این منظور حقوق و امتیازهای معنوی و اجتماعی روزنامهنگاران را در نظر گرفته باشد، در نظام سیاسی کشور کلیت آن مورد تعرض قرار نگیرد، بنگاههای رسانهای حقوقشان تأمین شده باشد مردم که صاحبان اصلی اطلاعات و اخبار هستند حقوقشان تأمین شده باشد و نقش و جایگاه رسانهها در کشور هم معین شده باشد.
57301
نظر شما