برق‌نورد: بداهه‌گویی بلد نیستم / من و بهنام تشکر زوج هنری نیستیم / مشروح نشست سریال«دودکش» در کافه خبر

بهناز شیربانی:بسیاری از مخاطبان تلویزیون ماه رمضان امسال  بیننده سریال «دودکش»بودند.سریالی که به قلم بروز نیک نژاد و حسن وارسته نوشته شده بود و قصه زندگی دو خانواده را روایت می کرد که یک قالیشویی را ادراه می کنند. محمد حسین لطیفی پس از پنج سال دوری از تلویزیون با این  سریال تجربه دیگری را در کارنامه خود ثبت کرد و توانست وجه دیگری از توانایی بازیگران خوشنام سینما،تئاتر و تلویزیون را به مخاطبان نشان دهد. در یکی از روزهای گرم تابستان برزو نیک نژاد و حسن وارسته نویسنده،آریا عظیمی نژاد آهنگساز،زینب تقوایی تهیه کننده،هومن برق نورد،الناز حبیبی و محمد رضا شیر خانلو بازیگران سریال«دودکش» و سحر عصر آزاد منتقد مهمان کافه خبر بودند تا از زبان آنها درباره چگونگی ساخت «دودکش»بیشتر بدانیم.

آقای نیک نژاد در مورد اسم سریال صحبت کنید.به نظر می رسد که اسم سریال خیلی ارتباطی با لایه های روی  قصه ندارد.
بروز نیک نژاد نویسنده و دستیار کارگردان:اگر یک فیلم اسمش«زیر درختان زیتون»باشد لزوما نباید تمام سکانس های آن زیر درخت زیتون فیلمبرداری شود؟ تعریفی که کم از ابتدا برای تهیه کننده و کارگردان ارائه دادم،این بود که در خانواده آدم‌های دودکشی در زمستان از بخاری استفاده می کنند تا شب را آرام و گرم پشت سر بگذارند و دور این بخاری به قول بهروز تیغی خیاری بخوابند. اگر این بخاری دودکش نداشته باشد، منجر به مرگ خاموش می شود. این دورهم بودن لازمه سریال «دودکش»بود .برای این دور هم بودن نیاز به یک دودکش است که کینه ها، بدی ها و سیاهی ها را دور بریزد و خوبی ها بماند.

از ابتدا مشخص بود که سریال در ماه رمضان روی آنتن خواهد رفت؟
نیک نژاد:این سریال برای مناسبت خاصی سفارش داده نشد.خانم تقوایی برای ساخت سریال دیگری به نام «طلاق ممنوع»آماده می شد و قرار بود من دستیار کارگردان آن سریال باشم. ماجرای ساخت سریال «دودکش»به قبل از پیش تولید سریال «تا ثریا»مربوط می شود. من طرح فیلمنامه و سه قسمت سریال «دودکش»را نوشته بودم و با سیروس مقدم، محسن تنابند و احمد مهرانفردرباره اش صحبت کرده بودم . تا اینکه یک شب با محمد حسین لطیفی گپ می زدیم و من از طرح فیلمنامه «دودکش»برای او گفتم و او برای ساخت آن ابراز تمایل کرد. «دودکش»می تواند صد قسمت یا چهار هزار قسمت باشد. ما از ابتدا برای بیست و شش قسمت برنامه ریزی کردیم و فکر می کنم از قسمت 10 سریال بود که خانم تقوایی به ما اعلام کرد که سریال برای پخش در ماه رمضان در نظر گرفته شده است. فضای ماه رمضان در 2 یا 3 قسمت این سریال دیده می شود. اما من معتقدم سریالی که برای پخش در ماه رمضان در نظر گرفته می شود لزوما نباید مستقیم به این ایام اشاره کند.شاید در چند سال گذشته مثلا وقتی سریالی مثل «گمگشته»ساخته شد این اشاره مستقیم به ماه رمضان نتیجه خوبی بین مخاطبان داشت اما مثلا سریال های رضا عطاران که دیده شد ربطی به ماه رمضان نداشت.به نظر من وقتی یک کمدی ایرانی از جنس شرقی می سازید ناخودآگاه از معنویات صحبت می شود.

اتفاقا وقتی به ما گفتند که سریال قرار است ماه رمضان روی آنتن برود من استقبال کردم چرا که معتقدم موضوع سریال«دودکش»نزدیکی بسیار زیادی با مفاهیم این ماه دارد.همه مفاهیم و مسائل انسانی در روابط این آدم ها وجود دارد.فکر نکنید ما مجبور شدیم که بخاطر پخش سریال در ماه رمضان نقش روحانی را به سریال اضافه کنیم .از ابتدا قرار بود شخصیت دیگری به سریال اضافه شود که اتفاقا جواد عزتی برای آن نقش در نظر گرفته شده بود.اما بنا به برخی دلایل این اتفاق نیفتاد و من نتوانستم با این شخصیت ارتباط برقرار کنم.حسن وارسته تلاش بسیار زیادی برای پرداخت این شخصیت کرد اما من نتوانستم آن را به اجرا برسانم .الان از نتیجه نهایی سریال راضی هستم چرا که می بینم مردم با شخصیت های این سریال طوری برخورد می کنند که انگار فیروز پسر خاله آنها است یا عالیه فامیل نزدیکشان است .من قمپوز فیلمنامه را در نمی کنم اما مردم سریال را دوست دارند و از اینکه تمام می شود ناراحت هستند.

اتفاقا بسیاری از مخاطبان ما در پرسش هایشان مطرح کرده بودند که آیا این سریال ادامه دارد خواهد شد؟

نیک نژاد:نمی دانم.همه چیز بستگی به تهیه کننده کار دارد.

برزو نیک نژاد(نویسنده) و هومن برق نورد(بازیگر)

اما ساختار و روند قصه به نوعی است که می توان ادامه دار شدن قصه را متصور بود چرا که پایان دارماتیک خاصی برای آن وجود ندارد.سوالی که از شما داشتم این بود که آیا اتفاقاتی که در داستان با آنها روبرو هستیم آگاهانه نوشته شده بود و روند قصه به این سمت حرکت کرد؟

نیک نژاد:همه چیز آگاهانه انجام شد.مگر می شود که نا آگاهانه به سمت چیزی رفت؟

منظورم از این پرسش این بود که خیلی وقت ها قصه به سمتی می رود که بخشی از اتفاقات دست نویسنده نیست و بیشتر در اختیارحس و حال و نیاز قصه پیش است.

نیک نژاد: هر دوی این اتفاقات افتاد.بعضی وقت ها مشکل خانم تقوایی با من این بود که دوست داشت رج بزند ولی چیزی در اختیار نداشت و فیلمنامه کامل نبود. تمام اتفاقات باید به مرور جلو می رفت و ما نمی توانستیم سکانس آخر را 10 روز جلوتر تصویر برداری کنیم .من موافق فیلمنامه هایی هستم که در حین تصویر برداری نوشته می شود و به نظر من نقطه قوت اثر است .مثلا اگر به بازیگر حرفه ای مثل هومن برق نورد گفته شود می خواهیم رج بزنیم و سکانس نهایی تو را ابتدای سریال تصویر برداری کنیم برایش سخت خواهد بود نه اینکه توانایی اش را نداشته باشد، قطعا تداوم حس وجود نخواهد داشت .در این سریال شخصیت ها مدام در حال تجربه اتفاقات متفاوت هستند و ما نمی توانستم رج بزنم .کمی نگرانی بابت رساندن سریال به پخش وجود داشت اما یقین داشتیم که نتیجه کار خوب خواهد شد.

زینب تقوایی تهیه کننده:به هر ترتیب این سبک کار کردن یعنی ساخت سریالی بدون داشتن فیلمنامه کامل برای یک تهیه کننده بسیار سخت و وحشتناک است و کمتر تهیه کننده ای حاضر می شود چنین ریسکی بکند.بروز نیک نژاد برای نخستی بار فیلمنامه یک سریال را نوشته بود و من به توانایی او اعتماد کردم.من علاقه زیادی به فیلمسازی دارم و برای این حرفه ارزش معنوی زیادی قائل هستم .سعی کردم فضا را برای گروه به بهترین شکل ممکن فراهم کنم.برای ورود به حرفه تهیه کنندگی خودم را برای همه چیز آماده کردم.از طرفی من سر این کار استرس زیادی را تجربه کردم چون گاهی نمی دانستم فردا قرار است چه اتفاقی بیفتد.

نیک نژاد:البته اینطور نبود که از برنامه فردا با خبر نباشیم.چون به هر حال کار که شروع می شود باید افقی را تا روز آخر  متصور باشی. من به واسطه سال ها حضورم در مقام دستیار کارگردان و برنامه ریز تجربه زیادی در ساخت سریال های مناسبتی دارم. ما زمان تصویر برداری سریال «دیوار»فیلمنامه کامل نداشتیم یا همینطور سریال «پایتخت1»که فیلمنامه حین تصویر برداری نوشته می شد. من در زندگی ام  به ساخت سه سریال که در آنها حضور داشتم افتخار می کنم و بابت آنها سرم را بالا می گیرم .سریال های «پس از باران»،«پایتخت1»و«دودکش».دلیلش هم این است که مردم با آن طوری برخورد کردند که من می توانم به آنها افتخار کنم.سر سریال «دودکش»همه به هم قول دادیم که برای مردم کار کنیم .هومن برق نورد برای انرژی که سر سریال و نقشش صرف می کرد دچار بیماری و ضعف شد .مگر گفتن اینهمه دیالوگ از بالای دیافراگم  راحت است ؟هیچکس اینها را ندید.خانم الناز حبیبی برای بودن سر این کار چهار واحد درسی اش را حذف کرد یا محمد رضا شیر خانلو ساعت سه نیمه شب مقابل دوربین می رفت و بازی می کرد این کارها آسان نبود اما ما این کارها را برای مردم انجام دادیم.

اما مواق نیستم با اینکه می گوید هیچکس این زحمات را ندید.

نیک نژاد :من سر هر کاری که حاضر شدم زحمت کشیدم اما همانطور که گفتم فقط برای این سه سریال قمپوز در کردم .برای این سه سریال انرژی دیگری گذاشتم .در سریال «دودکش»برای کارگرهایی که در بک راند قالیشویی کار می کردند طراحی خاصی داشتیم و همه چیز حساب شده بود .توجه به جزئیات در یک اثر بسیار حائز اهمیت است اما ما فرصت کافی برای توجه به جزئیات نداشتیم .به نظر من برای کاری مثل «دودکش»هر سه قسمت آن یک ماه زمان می خواهد .بازیگر یک سریال طنز باید حالش خوب باشد تا بتواند مقابل دوربین حاضر شود .ما در سریال «دودکش»کمتر از 12 ساعت در روز کار نکردیم . با این حال خوشحالم که حاصل کار قابل قبول شد.

آقای برق نورد بپردازیم به حضور شما در این سریال.کارهای طنز بسیاری در کارنامه کاریتان دارید که هیچ کدام از نقش هایتان شبیه دیگری نیست آیا اصولا تقسیم بندی خاصی برای انتخاب نقش هایی که به شما پیشنهاد می شود دارید؟

 هومن برق نورد بازیگر:من هیچ وقت دسته بندی نکردم که در یک دوره کار جدی انجام بدهم و در دوره ای دیگر کار طنز.وقتی کاری به من پیشنهاد می شود طبیعتا اول فیلمنامه را می خوانم واگر نقش را دوست داشته باشم می پذیرم و بازی می کنم حالا می خواهد نقش جدی باشد یا طنز.اما انتخابم صرفا کار طنز نیست.مثلا قبل از«دودکش»سریال«زمانه»را بازی کردم که نقشم جدی بود یا کارهایی که در سینما انجام دادم مثل «ملکه»،«کیفر»،«گنهکاران»،«یک تکه نان»و...فکر می کنم چون تماشاگر عام با کار طنز بیشتر سر و کار دارد  مردم من را بیشتر با بودن در نقش های طنز به خاطر می آورند .بسیاری از همکاران شما وقتی با من صحبت می کنند اصلا نمی دانند من نقش جدی هم بازی کردم .اما برای انتخاب هایم علاوه بر فیلمنامه و کارگردان،پارتنر یا کسی که قرار است با من هم بازی شود برایم اهمیت دارد.

بعد از تجربه بازی در چندین اثر طنز نکته ای که باعث می شود سریال «دودکش»را برای بازی انتخاب کنید چه بود؟

برق نورد:نکته خاصی نیست.زمانی که فیلمنامه را می خوانم اگر خودم را در نقش ببینم وحتی هاله مبهمی هم از موفقیت نقشم بین بینندگان ببینم بازی می کنم .چون می دانم این هاله مبهم به وضوح می رسد اما اگر چیزی نبینم نمی توانم بازی کنم.اگر خودم را برای نقش مناسب نبینم بلافاصله بازیگران دیگر را پیشنهاد می کنم.

هومن برق نورد بازیگر نقش فیروز در سریال«دودکش»

شما تا پیش از این تجربه بازی در کنار بهنام تشکر را داشتید و بار دیگر در سریال «دودکش»با همبازی شدید که به هیچ عنوان یاد آور تجربه های پیشین شما نیست و زوج خوبی شده اید.به نظرم بخش زیادی از آن به فیلمنامه برمی گردد .اتفاقی که بین شما و بهنام تشکر به عنوان بازیگر می افتد چه روندی را طی می کند؟

برق نورد: نمی توان به من و بهنام تشکر زوج گفت. زوج به این معنی است که هر وقت به من پیشنهاد بازی در کار ی را دادند من بهنام را پیشنهاد بدهم و بگویم وقتی آقای تشکر حضور داشته باشد من بازی می کنم یا بر عکس .کاملا بصورت اتفاقی تمام این کارها کنار هم بودیم.اتفاق خوبی هم بود چرا که جنس بازی هم را می شناسیم. به بازی و وقت هم احترام می گذاریم. بهنام کاملا درک می کند که در جایی مقابل دوربین نوبت من است که دیده شوم یا بر عکس و همین باعث شده است که همکاری خوبی بین ما شکل بگیرد.همیشه سعی می کنم به تکرار نیفتم و طبیعتا بازیگری هم که کنار من است در ارائه بهتر نقشم تاثیر گذار است.

این تکیه کلام ها در سریال بود یا خودتان به متن اضافه کردید؟

برق نورد: نه من، بلکه کل تیم بازیگران این سریال یک واو جابجا نکردیم و طبق فیلمنامه جلو رفتیم .اصولا کار بداهه انجام نمی دهم چون بلد نیستم .با اینکه سال ها در تئاتر آزاد بازی کردم اما چنین کاری انجام نمی ده. به نظرم اینقدر بداهه انجام دادن کار سختی است که ترجیح می دهم انرژی ام را سرمتنی که دستم هست بگذارم تا صرف خلق کاری بکنم که مربوط به من نیست. تنها بداهه ای که سر این کارتوسط من گفته شد این بود که اگر متن یک دیالوگ 4-5 خطی داشت پیشنهاد می دادم که در این جمله می طلبد که مثلا واژه ضرس قاطع را تکرار کنم.

یعنی تمام این تکیه کلام ها ساخته ذهن نویسنده بود؟

برق نورد: من تمام تلاشم را می کنم که به ذهنیت نویسنده نزدیک شوم.وقتی کارگردان متنی را برای کار انتخاب می کند یعنی به ذهنیت نویسنده نزدیک شده است واگر من خودم را به ذهنیت نویسنده نزدیک کنم انگار به ذهنیت نویسنده و کارگردان نزدیک شدم.همیشه همه تلاشم را می کنم دیالوگ ها را طوری بیان کنم که انگار مال من است شاید برای این است که شبهه به وجود می اید که بداهه گویی می کنم .اگر نویسنده به من بگوید تا اینجا را من نوشتم و از اینجا به بعد را خودت یه کاریش بکن من لال می شوم چون بلد نیستم بداهه بگویم.

آقای نیک نژاد از ابتدا نقش فیروز برای هومن برق نورد نوشته شده بود؟

نیک نژاد: آقای برق نورد و همه بازیگران این سریال به جز یک نفر به ضرس قاطع انتخاب اول ما بودند.شاید برخی از آنها بخاطر فیلمنامه،کارگردان یا تهیه کننده آمدند و قرار داد بستند.اما اگر این برداشت شود که من بر اساس آقای برق نورد نقش فیروز را نوشتم به ضرس قاطع اینطور نیست .در ابتدا ماپنج قسمت فیلمنامه داشتیم و بر حسب تجربه پیشنهاداتی به آقای لطیفی برای انتخاب بازیگر دادم.شاید افراد دیگری برای بازی مد نظر آقای لطیفی بود اما من فکر کردم اتفاقات بسیاری برای شخصیت های این قصه می افتد و فضای قصه بازیگران توانمندی را می طلبد.اصلا درگیر اسم هومن برق نورد یا  بازیگران دیگر نشدیم و فقط توانمندی آنها برای ما اهمیت داشت.حتی من و آقای لطیفی به این موضوع هم فکر کردیم که اگر هومن برق نورد و بهنام تشکر کنار هم باشند ممکن است تجربه های پیشین این دوستان کنار هم برای مخاطبان تداعی شود.اما فکر کردیم عیبی ندارد.ما که نمی خواهیم هومن و بهنام شبیه پروژه هایی باشند که قبلا در آن حضور داشتند .اگر من از ابتدا نقش فیروز را برای هومن می نوشتم شاید آن رگه های تکراری بودن در کار اتفاق می افتاد.من می توانستم سر صحنه فیلمنامه را به محمد رضا شیر خانلو نزدیک کنم اما سایر بزرگان سعی کردند خودشان را به نقش نزدیک کنند.

در شخصیت نصرت بدجنسی خاصی هست که فکر می کنم اگر بر حسب شخصیت افراد و شناخت آنها می نوشتید نمی توانستید این بدجنسی را در شخصیت آقای تشکر پیدا کنید.

نیک نژاد: اگر من از روی این میز چیزی برداشتم و یواشکی در جیبم گذاشتم و بردم به حساب بدجنسی من نگذارید. فکر می کنم نصرت هم در شرایط زندگی چاره ای جز این ندارد.چرا هیچکس سوال نمی کند که اینها با وجود اینکه با هم کل کل دارند انقدر به فکر هم هستند .این اتفاقات و دیالوگ ها الکی در فیلمنامه گذاشته نشده است .من در هیچ کدام از شخصیت ها بد جنسی نمی بینم.

بدجنسی که خیلی چیز وحشتناکی نیست. معمولا  آدم ها در یک موقیعت واحد شاید واکنش های متفاوتی داشته باشند.

نیک نژاد: این بحث شخصی من نیست.من گاهی دلم برای عالیه می سوزد که هر حرفی می زند سریع می گوید نظرت؟همیشه با خودش فکر می کند در خانه یک موجود اضافی است در صورتی که آدم هایی که اطرافش هستند این حس را ندارند . فیلمنامه«دودکش»کاملا به بازیگر متکی بود.بازیگرها تلاش کردند به نقش ها جان بدهند.قبل از تصویر برداری زمان زیادی برای تمرین می گذاشتیم.

برق نورد:ما همه به هم کمک می کردیم حتی اگر نوبت حضور ما سر صحنه نبود بخاطر هم می آمدیم.

الناز حبیبی بازیگر نقش عالیه

خانم حبیبی شما چطور به نقش عالیه نزدیک شدید؟

الناز حبیبی بازیگر:سعی کردم نقش را باور پذیر ایفا کنم.دوست داشتم توانایی ام دیده شود و خوشبختانه فیلمنامه خاصیت این را داشت که هر کسی جای خودش باشد و وقتی فیلمنامه را می خواندم همذات پنداری زیادی با عالیه می کردم با او می خندیدم و گریه می کردم و تمام تلاشم را برای ایفای بهتر نقش انجام دادم.

فکر می کنم این اتفاق دقیقا افتاده است که به جای ایفای نقش یک آدم کم هوش که متاسفانه در اکثر سریال های طنز برای خانم های بازیگر رخ می دهد نقش یک دختر ساده و با ملاحضه را درست ایفا کردید.

حبیبی:شخصیت عالیه در فیلمنامه درست پرداخت شده بود و من سعی کردم خودم را با فیلمنامه یکی کنم.واقعا سعی کردم عالیه را طوری به تصویر بکشم که خنگ نباشد .او تحصیلکرده است و دغدغه اش درس و موفقیتش بود.تمام تلاشش را می کرد تا خودش را به اطرافیانش ثابت کند و بگوید ببینید من سر بار شما نیستم.

رابطه تان با بازیگران دیگر این کار خصوصا خانم تیر انداز و عابدی چطور بود؟

حبیبی:همه حرفه ای بودند و از بودن در کنار آنها لذت بردم .من که به عنوان یک بازیگر جوان به دنبال موفقیت بیشتر در کارم هستم این سریال فرصت خوبی بود تا از دوستانم یاد بگیرم .سیما تیر انداز راهنمایی های خوبی در حین کار به من می کرد همینطور خانم عابدی که هر دو از بزرگان تئاتر هستند .من کار کردن با تئاتری ها را دوست دارم .من حضور کمی در تئاتر داشتم اما سعی کردم از این فرصت کم چیزهای زیادی یاد بگیرم.

در این سال ها بسیار گزیده کار بودید چرا؟

حبیبی:بله من معتقدم ورود به تلویزیون و سینما راحت است اما ماندن در آن سخت است.بدون داشتن معلومات حقیقتا ماندن در این حرفه سخت است.من هم تمام تلاشم را کردم تا درست انتخاب کنم و بیشتر یاد بگیرم.نمی گویم که دغدغه مالی ندارم.اما ترجیح می دهم منتظر پیشنهاد های خوب بمانم.به نظرم راز ماندگار شدن در این حرفه درست انتخاب کردن است.  

آقای عظیمی نژاد شما معمولا سخت گیری هایی در کار با خواننده های پاپ دارید انتخاب رضا صادقی برای خواندن تیتراژ پایانی سریال چطور اتفاق افتاد؟

آریا عظیمی نژاد آهنگساز:بچه های موسیقی پاپ با سخت گیری های من آشنا هستند و اکثر آنها از این گله می کنند که چرا با انها همکاری نمی کنم چرا که تلویزیون تریبون خوبی برای تبلیغ کار آنها است.اما من هیچ وقت از طریق رابطه کاری انجام نداده ام و از طرفی معتقدم اکثر خواننده های پاپ ما خواننده های قوی نیستند.انگشت شمارند آنهایی که به معنی واقعی خوب هستند.سایر خواننده ها درسطح معمولی و بسته به رفتار و سکناتشان و نوع موسیقی که اجرا می کنند جزو خواننده های مورد علاقه مردم محسوب می شوند.اما وقتی موسیقی فیلم می سازم باید خواننده ای را دعوت کنم که همجنس کاری باشد که ساخته می شود.

معتقدم خط داستان فرم موسیقی را مشخص می کند.فرم موسیقی نوع خواننده را و بدون شک جنس سریال «دودکش»خواننده ای مثل رضا صادقی را می خواست .من با رضا صادقی رفاقتی نداشتم و صرفا جنس کار باعث شد او را پشینها بدهم.انتخاب رضا صادقی مردمی بودن او است که با جنس آدم های قصه ما همخوانی داشت و احساس کردم جنس مخاطبان آثارش از جنس مردمی هستند که این سریال را می بینند و می فهمند.

آریا عظیمی نژاد(آهنگساز)

برخی از کاربران ما از شما درباره همکاری با احسان خواجه امیری پرسیده بودند که آیا در آینده همکاری خواهید داشت یا خیر؟

 عظیمی نژاد:احسان خواجه امیری هم جزو خواننده هایی است که صدای خوبی دارد.نمی دانم چه زمانی همکاری خواهیم داشت.شاید هم هیچوقت این همکاری شکل نگیرد.تمام اینها به شرایطی برمی گردد که به آن اشاره کردم.اگر موسیقی مستقل باشد من سلیقه های خاص خودم را دارم  ولی در تصویر و کار فیلم درها را هیچوقت نمی بندم ودوست دارم با خواننده های خوبی کار کنم.

در مورد آهنگسازی تیتراژ ابتدایی سریال صحبت می کنید.بسیار متفاوت و همخوان با فضای داستان انتخاب شده است.

عظیمی نژاد:به نظر من چیزی که در کار طنز اهمیت دارد حرکت است.ریتم می تواند کمک زیادی برای به حرکت درآوردن چرخ تصویر طنزباشد.فضای موسیقی این سریال به دو بخش تقسیم شد.یک بخش مربوط به فرم زندگی شخصیت های داستان و نداری آنها و دست پنجه نرم کرد انها با مشکلات زندگی بود که فضای موسیقی جدی را می خواست که منجر به شکل گیری تیتراژ پایان شد و یک بخش ابتدایی که برای من خیلی اهمیت داشت چرا که این تیتراژ ابتدایی است که می تواند مخاطب عام را به دیدن سریال ترغیب کند که اگر حتی تلویزیون را نبینند از صدای موسیقی تیتراژ بفهمند سریال «دودکش»شروع شده است.در واقع تیتراژ ابتدایی ما به دلیل ریتمی و آواهای انسانی که در آن استفاده شده است کاملا با فضای داستان همخوانی دارد.

محمد رضا شیر خانلو تو هم سابقه بازی در تئاتررا داری .وقتی فیلمنامه را می خواندی فقط به نقش خودت نگاه می کردی یا  قصه برایت مهم بود؟

محمد رضا شیر خانلو بازیگر:فیلمنامه ها رو مادرم می خونه.من بیشتر دوست دارم نقش های اصلی بازی کنم.

دیالوگ را را بیشتر با چه کسی تمرین می کردی؟

شیر خانلو:عمو برزو

رابطه ات با خواهرت در سریال چطور بود؟

شیر خانلو:خوب بود با هم دوست بودیم

تئاتر رو بیشتر دوست  داری یا سینما و تلویزیون رو؟

شیر خانلو:تئاتر و سینما رو بیشتر دوست دارم اما تلویزیون وقت بیشتری می خواد برای همین معلم خصوصی گرفتم که از درسام عقب نمونم.

بعد از سریال «دودکش»سر چه کاری رفتی؟

شیر خانلو:فیلم آقای علیرضا  نادری.الان داریم دور خوانی می کنیم.

محمد رضا شیر خانلو بازیگر نقش پوریا

اگر موافق باشید به بحث دیگری در مورد سریال سازی در تلویزیون بپردازیم آن هم مشکلی که آقای نیک نژاد در صحبت هایشان به آن اشاره کردند.یعنی کمبود بودجه .مشکلی که سال گذشته گریبانگیر بسیاری از تهیه کنندگان تلویزیون بود.می خواهم بدانم سریال «دودکش»تا چه اندازه با این مشکل روبرو بود؟

حسن وارسته نویسنده:به نظر من طی سال گذشته و امسال به طور کلی وضعیت معیشتی مردم بد شد و خیلی نمی شود فقط تهیه کننده ها را مقصر دانست.

نیک نژاد:من این حرف را قبول ندارم.نمی شود خیلی تهیه کننده را از این ماجرا مبرا دانست.

آیا بانک پارسیان از حامیان سریال شما بود؟

نیک نژاد:بانک پارسیان به ما هیچ ربطی نداشت.اگر این بانک بخواهد بیلبوردی برای تبلیغ در سطح شهر داشته باشد فقط با عکس بهنام و هومن می تواند تبلیغات خوبی داشته باشد.حداقل باید به هر کدام از آنها 500 میلیون بدهد.عکس بازیگران ما برای تبلیغ این بانک کافی است.

تقوایی:من هم با حرف آقای وارسته موافقم که وضعیت معیشتی مردم مثل سال های قبل نبود.شروع کار ما هم در سال 91 بود و بحرانی ترین زمان ممکن برای تولید این سریال بود .من بیشتر کار مستند انجام می دهم و قبل از تولید سریال «دودکش»برای ساخت یک مستند آماده می شدم .در گیر و دار ساخت مستند.با شبکه یک،آقای سیفی آزاد و آقای لطیفی درباره ساخت این سریال صحبت کردم وبستر را برای تولید سریال مناسب دیدم ودر خودم توانایی حمایت از پروژه را دیدم .خدا را شکر که هم شبکه راضی بود هم آقای لطیفی کاری در دست نداشت ودر نهایت شروع کار در شرایط ایده آلی اتفاق افتاد .من قبل از آن با آقای لطیفی درباره طرح دیگری صحبت کرده بودم که آن هم طرح خوبی است که به زودی آن را خواهیم ساخت منتها نیاز به تحقیق و پژوهش زیادی دارد که باید فرصت بیشتری را برای آن گذاشت .خوشحالم که مدیران شبکه یک این اعتماد را به من کردند تا تولید این سریال را آغاز کنیم. البته باید در اینجا تشکر ویژه ای از آقایان فرجی و سیفی آزاد داشته باشم هر دوی این بزرگواران از مدیران با سابقه تلویزیون هستند و در زمان ساخت سریال مرتب عملکرد ما را رصد می کردند و در مورد فیلمنامه نیز پیشنهاداتشان را مطرح می کردند.

خوشبختانه وقتی  وارد مرحله تولید شدیم  متن آقای نیک نژاد این ظرفیت را داشت که مطمئن شوم حاصل کار مطلوب خواهد شد و از اواسط نگارش فیلمنامه  آقای وارسته که جنس نگاه و قلمش نزدیک به آقای نیک نژاد بود به کمک گروه آمد .قبل از این کار بسیاری به من پیشنهاد دادند که یک فیلمنامه آماده را برای ساخت انتخاب کن و با دقت و فرصت بیشتری کا را انجام بده اما خودم این فیلمنامه را دوست داشتم و تمام سختی های آن را به جان خریدم.

اما در مورد موضوعی که به آن اشاره کردید یعنی بد قولی تهیه کنندگان در پرداخت دستمزدها باید بگویم یک تهیه کننده ضمن اینکه باید تعهد داشته باشه باید دارای  توانایی هم باشد.

برق نورد:قرار داد 60 ماده در چهار صفحه است که از این 60ماده 59 تای آن بر عهده طرف دوم است و طرف اول یعنی تهیه کننده یک تعهد دارد که آن را هم انجام نمی دهد .البته جدا از خانم تقوایی که حساب ما با ایشان جدا است.

عظیمی نژاد: متاسفانه در ایران حق کپی رایت هم نداریم که بگوییم از این طریق حقوق هنرمندان ما حفظ می شود و وضعیت معیشتی آنها بهتر می شود.

 برق نورد:اگر در ایران قانون کپی رایت رعایت می شد ما راحت تر زندگی می کردیم.

حسن وارسته(نویسنده)

وارسته:به نظر من این بحث کمی شخصی شده است .من به این ماجرا کلان ترنگاه می کنم .من و بروز نیک نژاد با هم فکر کردیم سکانس آخر می تواند در یک پارک تصویر برداری شود وقتی تهیه کننده می گوید همین سکانس پایانی 100 میلیون تومان برایش هزینه دارد و از ما خواهش می کند که موجز و مختصرش کنیم چه باید کرد؟ یک بار آقای سیروس مقدم حرف قشتگی زد  گفت که در سریال «نرگس»قرار بود شخصیت شوکت را طوری نشان بدهیم که صاحب یک کارخانه پارچه است و آدم متمولی است اما اجاره یک کارخانه هزینه بردار بود و ناچار شدیم کل شکوه و منزلت او را با نصب چهار تا پارچه در دفتر کارش نشان بدهم .من حاضرم با تهیه کننده وارد مذاکره بشوم و با مبلغ کمتری کار کنم اما این پولم را در یک زمان مقرر و کامل دریافت کنم .باور نمی کنید که من تازه طلب های دو سال پیشم را از تهیه کننده ها می گیرم .تازه بعد از یکسال مدیر گروه من را می کشید کنار و می گوید «می شه یک تخفیفی به ما بدید؟»

نیک نژاد:قبلا به تهیه کننده ها می گفتیم پول بدید که مثلا سیب و خیار بگیریم .تهیه کننده هم می گفت پول ندارم و این سکانس را بدون سیب و خیار بگیرید اما بعدا سازمان پول سیب و خیار را به تهیه کننده می داد.الان  دیگر این اتفاق نمی افتد تهیه کننده می گوید ما سیب و خیار نداریم. ما هم بدون سیب و خیار کار می کنیم و سازمان دیگر پول آن را به تهیه کننده نمی دهد.

البته مشکل تنها به این مورد معطوف نمی شود.به نظر من انصاف نیست در یک سریال دست مزد نویسنده از بازیگر و کارگردان کمتر باشد. من به تک تک نقش ها در سریال «دودکش»دو سال فکر کردم .من با آنها زندگی کردم و در مورد آنها نوشتم این درست نیست که با نویسنده ها این طور برخورد شود.

سحر عصر آزاد (منتقد)

وارسته:آقای ضرغامی مدتی قبل حرف قشنگی زد وگفت ما باید تعریفمان را از الف ویژه تغییر بدهیم. الف ویژه ای ساخته شده است که شاید  یک پنجم بیننده های «دودکش» را ندارد ولی بودجه زیادی به آن اختصاص داده شده است.

نیک نژاد:بله کاملا دست است ودر حال حاضر سریال«کلاه پهلوی »پخش می شود که تبلیغات زیادی در آن نمی بینید .اما سریالی مثل «دودکش»پخش می شود که شرکت های خصوصی برای تبلیغ میان سریال صف می کشند .واقعا تعریف سریال ویژه این است که مثلا اگر جای آقای برق نورد استاد پرستویی بازی کند یا به جای امیر حسین رستمی شهاب حسینی را در سریال ببینیم این سریال الف ویژه محسوب می شود؟الف ویژه های سازمان در حال حاضر چیزی غیر از این نیست که فقط یک دوربین 35 استفاده کنیم و 6 سال برای تصویر برداری آن زمان صرف کنیم .

57247