حکومت و مشروعیت آن از دیدگاه امام حسین (ع)

پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه (شفقنا) نوشت:

حجت الاسلام والمسلمین حلیمی ، محقق و پژوهشگر علوم اسلامی درباره دیدگاه امام حسین (ع) نسبت به حکومت و مشروعیت آن گفت : از دیدگاه امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا، دین با سیاست پیوندى عمیق و ناگسستنى دارد و اهداف و فلسفه حکومت‏ها، مشروعیت و شرایط حاکم و زمامدار، کارکرد و کار ویژه‏هاى دولت، همه باید بر اساس احکام و آموزه‏هاى الهى و در راستاى تحقق آن و تأمین سعادت دنیوى و اخروى بشر باشد.

وی در ادامه گفت : از دید امام حسین (ع) مشروعیت وجایگاه حاکم به گونه ای است که باید حاکم از شرایط ویژه‏اى برخوردار باشد و در صورت فقدان آن یک حاکم نمی تواند حاکمیت جامعه اسلامی را بر عهده بگیرد؛ به عنوان مثال علم به احکام الهی و همچنین عدالت و اقامه آن از جمله شرایطی است که از دید امام حسین (ع) ، حاکم جامعه اسلامی باید دارای آن باشد و این نکته از محورهای مخالفت ایشان با خلفا بود.

مشروعیت و شرایط حاکم از زبان امام حسین (ع)

وی درباره شرایط و ویژگی های حاکم جامعه اسلامی از دیدگاه امام (ع) گفت : از دید امام حسین (ع) مشروعیت وجایگاه حاکم به گونه ای است که باید حاکم از شرایط ویژه‏اى برخوردار باشد و در صورت فقدان آن یک حاکم نمی تواند حاکمیت جامعه اسلامی را بر عهده بگیرد.

وی ادامه داد : از منظر نگاه امام حاکم می بایست واجد ارکان ذیل باشد:

1. علم به احکام الهى ‏: یکى از محورهاى مخالفت امام حسین(ع) با خلفا همین نکته بود. آن حضرت در یک گفت و گو خطاب به خلیفه دوم اظهار داشت: «صرت الحاکم علیهم بکتاب نزل فیهم لا تعرف معجمه و لا تدرى تأویله الاّ سماع الا ذان ؛ یعنی تو بر آنان حاکم شدى، آن هم حکومت با کتابى که در خاندان محمّد(ص) فرود آمد و تو از نکات سربسته و تأویل آن جز شنیدن به گوش‏ها چیزى نمى‏دانى.

2. عامل به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) : امام در نامه خود به کوفیان در این زمینه مى‏فرماید: «فلعمرى ماالامام الا العامل باالکتاب، و الآخذ بالقسط، و الدائن بالحق، و الحابس نفسه على ذات اللَّه» که دلالت صریح بر «عمل به قرآن» و «وقف خود در راه خدا» به عنوان شرایط حاکم دارد.

3. بر پا کننده عدالت : از دیدگاه امام حسین(ع) عدالت و اقامه آن، از شرایط و وظایف بسیار مهم براى حاکم اسلامى است؛ چنان که در نامه خویش به کوفیان مى‏فرماید: «والاخذ بالقسط» و یا در موارد متعدد دیگرى یکى از دلایل عدم مشروعیت خلفا و حاکمان اموى را فقدان این موضوع مى‏داند.

وی تصریح کرد : از دیدگاه امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا، دین با سیاست پیوندى عمیق و ناگسستنى دارد و اهداف و فلسفه حکومت‏ها، مشروعیت و شرایط حاکم و زمامدار، کارکرد و کار ویژه‏هاى دولت، همه باید بر اساس احکام و آموزه‏هاى الهى و در راستاى تحقق آن و تأمین سعادت دنیوى و اخروى بشر باشد.

مشروعیت الهى حکومت‏ ازدید امام حسین (ع) ؛
مشروعیت حکومت، فقط الهى است و حکومتى مشروع است که حاکمان از طرف خداوند منصوب باشند.

حجت الاسلام حلیمی حکومت را از دید امام حسین (ع) دارای مشروعیت الهی دانسته و در این باره گفت : بررسى سخنان امام حسین(ع) ثابت مى‏کند که مشروعیت حکومت، فقط الهى است و حکومتى مشروع است که حاکمان از طرف خداوند منصوب باشند و رأى و بیعت مردم هیچ گونه تأثیرى در مشروعیت حکومت ندارد و تأثیر آن در کارآمدى حکومت حائز اهمیت است .

وی تاکید کرد : حکومت یزید نه تنها از این نظر که آغاز گر بدعت رژیم سلطنتى موروثى در اسلام بوده, بلکه از نظر بى لیاقتى شخص وى نیز از نظر امام حسین ـ علیه السلام ـ نا مشروع بود, بنابر این با توجه به اینکه با مرگ معاویه موانع زمان او بر طرف شده بود, وقت آن رسیده بود که امام حسین اعلان مخالفت کند.

وی تصریح کرد : اگر امام حسین (ع) با یزید بیعت مى کرد, این بیعت بزرگترین حجت مشروعیت حکومت یزید به شمار مى آمد وعلت مخالفت امام حسین (ع) در بیانات و نامه هاى آن حضرت به خوبى به چشم مى خورد.

بعد از آنکه معاویه براى یزید از مردم بیعت گرفت، حضرت در نامه ای اعتراض‏آمیز و افشاگرانه، نوشت: «اى معاویه پسرت را جانشین خود قرار دادى، او نوجوانى است که شراب مى‏خورد، و با سگ‏ها بازى مى‏کند، تو به امانت الهى خیانت کردى و مردم را آلوده ساختى، و پندهاى پروردگارت را نپذیرفتى، چگونه ممکن است رهبرى امّت محمّد(ص) را کسى بر عهده گیرد که شراب مى‏خورد؟ و با فاسق‏هاى شرور زمان، مست کننده مى‏نوشد، شرابخوار بر یک درهم پول امین نمى‏باشد، چگونه رهبر امّت اسلامى خواهد شد؟ معاویه! بزودى با اعمال خود وارد قیامت خواهى شد که دیگر دفتر توبه بسته خواهد بود»

وی گفت : از دیدگاه امام حسین(ع) فلسفه و هدف حکومت، حاکمیت احکام و قوانین دینى است تا در پرتو آن سعادت دنیا و آخرت مردم تأمین گردد، و مشروعیت آن فقط به نصب الهى است

این عالم حوزه علمیه افزود : امام حسین(ع) در روایات متعدد، بر انتقال مشروعیت حکومت از طریق وحى و پیامبر(ص) به ائمه(ع) و خودش تأکید مى‏کند چنانچه در نامه به مردم بصره نوشت: «ما خاندان و اولیا و اوصیا و وارثان او (پیامبر(ص)) و سزاوارترین مردم به جانشینى او هستیم که دیگران بر ما سبقت جستند و ما تسلیم شدیم. تفرقه نخواستیم و به وحدت پاسخ دادیم. این در حالى بود که مى‏دانستیم ما بر امر ولایت از متولیان آن شایسته‏تریم

فلسفه و اهداف حکومت :
امام حسین (ع) فلسفه حکومت را برپایی دین اسلام به صورت کامل بیان فرمود

حلیمی با اشاره به فلسفه و اهداف حکومت از نگاه امام (ع) گفت : امام حسین(ع) اهداف حکومت را بسیار فراتر از تأمین رفاه و امنیت دنیوى و معیشتى مردم مى‏داند.آن حضرت به هنگام ترک مدینه - و قبل از اینکه مسأله دعوت و یا بیعت کوفیان مطرح باشد، یکى از اهداف قیام خویش را، اصلاح جامعه اسلامى و انجام فریضه امر به معروف و نهى از منکر اعلام مى‏نماید: «انما خرجت لطلب‏الاِْصْلاحِ فِى امةِ جِدّى، ارید انْ امر بالْمعْروفِ و انْهى عنِ الْمنْکرِ»؛ معناى این انگیزه این است که اگر امام از عدم تشکیل حکومت و نقض عهد مردم کوفه نیز مطمئن بود ، بدون توجه به علم غیب ایشان ، دست از خروج و قیام خود بر نمى‏داشت؛ چرا که انگیزه اصلى و اولى قیام حضرت، همان احیاى دین بود و مسأله حکومت و زمامدارى در مراحل بعدى قرار داشت.

آن حضرت به روشنى فلسفه حکومت را «برترى کلمة اللَّه» بیان مى‏نماید و روشن است که بر پایى دین اسلام به صورت کامل، سعادت دنیوى و اخروى افراد را تضمین خواهد نمود.

امام حسین (ع) در برابر انحرافات جامعه مسلمین از ارزش ها و هنجارهای اسلامی

وی با اشاره به انحراف جامعه اسلامی در زمان امام حسین (ع) و حتی قبل از آن از ارزشها و هنجارهای اسلامی ، گفت : مفهوم انحراف جامعه مسلمین از ارزش‏ها و هنجارهاى اسلامى در عصر امام حسین علیه السلام، ابعاد گسترده‏ترى به خود گرفت؛این انحرافات امام حسین علیه السلام را بر آن داشت تا علیه این آسیب‏هاى اجتماعى که طبعا روابط ناسالمى را بر امت اسلامى تحمیل مى‏کرد، قیام کند و اصلاح جامعه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در قالب شیوه‏هاى عملى امر به معروف و نهى از منکر سر لوحه کار خود قرار دهد .

وی افزود : نهضت‏ سیدالشهدا علیه السلام از پدیده‏هاى چند ماهیتى ، ذو وجوه، عمیق، چند بُعدى، چند جانبه و چند لایه است؛ چرا که عوامل متعددى در آن دخالت دارند و علت تفسیرهاى مختلف در مورد این قیام نیز محاذى بودن عناصر دخیل در آن است که در آن واحد، مقصدها و هدف‏هاى مختلف داشته است.
برخى علت قیام حضرت را امتناع از بیعت ‏یزید مى‏دانند و بعضى دیگر امر به معروف و نهى از منکر، و عده‏اى هم دعوت کوفیان و تشکیل حکومت را علة‏العلل قیام ذکر مى‏کنند، مسئولیت اجتماعى حمایت از امت اسلامى و حفظ کیان اسلام، صیانت ‏خلافت از انحراف‌هاى امویان، جلوگیرى از ظلم و ستم امویان خاصه بر شیعیان، از بین بردن بدعت‏ها و احیاى سنت، جلوگیرى از محو نام آل‏البیت علیهم السلام، جلوگیرى از تاراج بیت‏المال مسلمین، عمل به وظیفه شرعى و تکلیف دینى، اتمام حجت و تبلیغ دین و... از دیگر علل و انگیزه‏هایى است که نویسندگان در مورد این حادثه در کتاب‌هاى خود به آنها پرداخته‏اند.

وی افزود : هدف قیام امام حسین(علیه السلام) را به آسانى و بدون تکلّف میتوان از سخنان آن حضرت استنباط کرد؛ آن گاه که امام(علیه السلام) بر اثر تهاجم عمّال حکومت ناچار شد از مدینه خارج گردد، در ضمن نوشته ها، هدف حرکت خود را چنین شرح داد: «إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ وَأَسیرَ بِسیرَةِجَدّى وَأَبى عَلِىِّ بْنِ أَبیطالِب»; یعنى: «من از روى خود خواهى و خوشگذرانى و یا براى فساد و ستمگرى قیام نکردم، من فقط براى اصلاح در امّت جدّم از وطن خارج شدم.میخواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به سیره و روش جدّم و پدرم على بن ابیطالب عمل کنم.»

پس هدف نهایى آن حضرت، تشکیل حکومت اسلامى بر اساس سیره پیامبر و على بوده است; که در پرتو آن، احکام الهى اجرا میشود و نشانه هاى دین آشکار و شهرها اصلاح و امنیّت پابرجا و امر به معروف و نهى از منکر انجام، و سیره و سنّت پیامبر و على متحقّق، و در نتیجه کار امّت اصلاح میگردد.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 298032

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =