غرضی: آمریکا می خواهد از ما کره شمالی بسازد؛ مذاکره با امریکا دردی را دوا نمی کند/ به دولتی رای ندهید که دستش توی جیب تان باشد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛سید محمد غرضی ، نامزد انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ، اولین کاندیدا در میان 8 کاندیدای احراز صلاحیت شده بود که به شبکه جام جم رفت تا به پرسش های ایرانیان خارج از کشور پاسخ بدهد.

او حرف هایش را اینگونه آغاز کرد:« بگذارید در مقدمه درد دلی را که دارم بگویم .ریال در حقیقت همان رویال اسپانیایی است که در عصر انقلاب مشروطه پول رسمی کشورمان شد. در ابتدا هر ریال برابر با یک دلار بود . بعد از کودتای مشروطه هر دلار شد ، 3 ریال. روز رفتن رضا شاه و حمله متفقین این قیمت شد 15 ریال . آنها هم جنگ به ما تحمیل کردند و هم ارزش مالی مان را پایین آوردند. در زمان دولت مصدق ، او برای اینکه کسر مالی اش را کاهش دهد ، اوراق ملی فروخت اما بعد از کودتا و روی کار آمدن زاهدی ، هر دلار برابر شد با 35 ریال. در زمان حسن علی منصور قیمت هر دلار شد 68 ریال و این رقم تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. بعد از انقلاب آقای بنی صدر که شعارهای اقتصادی هم می داد و مدعی اقتصاد بود ، دلار شد 300 ریال یعنی 30 تومان. در زمان دولت اولی که من وزیر نفتش بودم ، در سال های ابتدایی جنگ ، دلار تا 45 تومان رسید. بعد از جنگ و در ابتدای دولت اقای هاشمی دلار شد 150 تومان و ایشان دلار را در 450 تومان به آقای خاتمی تحویل دادند. او دلار را در مرز هزار تومان به آقای احمدی نژاد تحویل داد و حالا رقم هر دلار شده است 3500 تومان. در این صد سال هر دولتی روی کار آمده ایجاد تورم کرده است. وقتی تورم داشته باشی ، تولید نداری ، اشتغال ایجاد نمی کنی و وقتی ثبات مالی و تولید نباشد ، دولت و قدرت سیاسی به مردم بدهکار است و این مشکلات را به همراه می آورد. شعار من 55میلیون + یک است . من معتقدم حتی یک نفر از 55 میلیون واجد شرایط رای در این کشور ، با گفته های من درباره مشکلات ، مخالف نیستند. برای همین اینجا آمدم تا ساختاری و روشی به همه پرسش ها پاسخ بدهم و اصلا نمی خواهم بخشی به سئوالی جواب بدهم چون اعتقاد دارم وقتی پاسخ بخشی بدهی از اصل ماجرا باز می مانی. در این مدت مدام از برنامه ها سخن می گویند. برنامه یک شیوه سخت افزاری است درحالی که مانیاز به یک نرم افزار داریم. نرم افزار در یک کلمه تمام می شود . همین بحث تورم. یعنی اینکه یک دولت با چه شیوه ای می تواند طوری رفتار کند که قیمت پول ملی را ثابت نگه دارد و تورمی در کشور ایجاد نکند. این بستر ثبات است که پیشرفت را به همراه می آورد.»
او این مقدمه را گفت و از مجری برنامه خواست تا سئوالات برنامه پخش شوند اما در همان ابتدا از همه عذر خواست و گفت:« من تنها بر اساس شیوه روشی به سئوالات پاسخ می دهم و وارد جزئیات و بخش ها نمی شوم . از همین ابتدا هم می گویم هیچ قول نامربوطی نمی دهم که متعهد به مردم و انقلاب شوم ، آن هم برای کاری که توان انجامش را ندارم. ما در ابتدای انقلاب میزان مشارکت 98.2 درصد را داشتیم و از این میزان مشارکت مان کاسته شده. باید طوری تلاش کنیم این مشارکت را برگردانیم.»
شیوه اجرای این برنامه اینگونه بود که سئوالات مختلف طرح می شد و محمد غرضی به آنها پاسخ می داد. سئوال هایی که دسته بندی شده بودند.
*برنامه محوری و شعارهای انجام نشدنی
درباره اینکه پرسیدند شعاری ندهم که قادر به انجامش نباشم ، می گویم من در 60 سالی که زندگی سیاسی کردم ، غیر از درد سر مادی و کار ، کار دیگری نکردم. همیشه پاسخ را در بستر مالی دادم . گفتم اینجا برق می آورم یا آب یا تلفن. من که گفتم شعارم دولت ضد تورم است. اگر الان قیمت دلار 3500 است ، می گویم این رقم را ثبت کنید و 4 سال بعد هم باید قیمت برابری پول ملی مان با دلار همین مبلغ باشد . می توانید حرف هایم را ثبت کنید و کارم را روز به روز رصد کنید. من 16 سال در این کشور وزیر بودم و کار اجرایی کردم وقتی جنگ شروع شد ، وزیر نفت شدم. می خواستم برای مردم گاز بکشم اما گفتند در جنگ هستیم و پولی برای این کار نیست. همان سال به مردم گفتم کمکم کنید ، برای تان گازمی کشم. با کمک مردم و تولید داخلی ، ایجاد 1.5 میلیون شغل استارت گازرسانی را زدیم . گازی که 100 سال در این کشور می سوخت و به هدر می رفت و دولت های قبلی هم این توان سیاسی را نداشتند که مردم به آنها کمک کنند ولی در آن زمان به برکت پیروزی انقلاب اسلامی این افتخار نصیب مان شد و حالا به برکت همین انقلاب تمام ملت ایران از نعمت گاز کشی برخوردار هستند. من در آن دوران سعی کردم با کمترین فشار به مردم و دولت ، زندگی را برای مردم تسهیل کنم.دولت باید کاری کند که به ملت تسهیلات بدهد.اگر رای مردم را بگیرم ، دولت ضد تورم تشکیل می دهم . من می خواهم قدرت سیاسی مردم ایران که مورد هجوم قرار گرفته را ارتقاء بدهم. باید مردم ایران سربلند تر از قبل باشند.
*برنامه های سیاسی مهمتر است یا اقتصادی؟
سیاست و اقتصاد به صورت مطلق معنی ندارد. سیاست دولت باید این باشد که مردم به زندگی شان مسبط باشند. از نظر من سیاست خارجی هیچ نیست غیر از این جمله:« استعداد مردمی که در یک کشور زندگی می کنند در تعامل با دیگر ملت ها. وظیفه دولت هیچ نیست مگر اینکه بتواند نحوه زندگی مردم را ارتقاء بدهد. اداره کشور با اتخاذ برنامه ای امکان پذیر است که همه این موارد را شامل شود.من سیاست داخلی و خارجی ام ، بهتر کردن زندگی مردم است. برنامه دراز مدت و میان مدت باید یک مبنای مستحکم داشته باشد. شما کشورهای دیگر و نوع اداره شان را دیدید . کشورهایی در این مار موفق بودند که مردم را در راستای زندگی بهتر هدایت کرده اند. اول باید سنگ بنای این کار گذاشته شود. من از مردم می خواهم به روش رای بدهند. این صد سال گذشته که همه در آن سوختیم را فراموش کنیم و به 100 سال آینده فکر کنیم . برای آینده به دولت هایی رای بدهیم که دنبال ثبات پول ملی و مبارزه با تورم هستند.
درباره نقش زنان و جوانان در دولت؟
خانم خانواده باید این پولی که در دیت دارد ، برایش ارزشمند باشد . یعنی توان پولی که در دست دارد هر روز کاهش پیدا نکند. قیمت اجناس از دیروز به امروز و امروز به فردا تغییر نکند. باید شرایط وطری باشد که خانم خانواده با پولی که در دست دارد بتواند زندگی را اداره کند. من می گویم تا فونداسیون کار محکم نباشد ، هر بنایی رویش بسازیم از بین می رود. درباره حضور زنان ، جوانان ، احزاب و.. لازمه اش این است که آنها روی پای خودشان باشند و بتوانند خودشان استقلال داشته باشند. اگر 4 تا خانم را ببرم در مجلس یا برای هیات مدیره شرکت ها قانون بگذارم که بانوان باید عضو باشند یا ... و بعد بگویم این حضور زنان است در فعالیت های اجتماعی ، این کارها پایدار نمی ماند. پایداری به این است که بتوانیم اول این مشتاقان به حضور با هزینه های خودشان این حضور را انجام بدهند. خیلی از این دولت ها در این سالها رفتند هزینه کردند ، تا حضور را به رخ بکشند. در صد سال گذشته مدام این شعارها داده شده ، ولی چون این کار پشتوانه نداشته ، مستدام نشده است. وقتی ما به نقطه ای رسیدیم که همه اقشار جامعه با هم یکی هستند آن وقت دیگر هم زنان در دولت هستند ، هم جوانان و حضورشان هم پایدار است چون بر اساس یک کار هدفمند روی کار آمده اند. اگر در صد سال گذشته ، هیچ حزبی پایدار نمانده برای نبود یک اقتصاد پایدار بوده .
درباره انرژی هسته ای
ما یک ملتی هستیم عضو سازمان ملل بر اساس قوانین سازمان ملل به دنبال دانش هسته ای رفتیم. چیزی که حق مان است. یک فعالیت صلح آمیز بر اساس توانمندی دانش بومی. ولی آمریکا و دوستانش می خواهند ما را از این حق محروم کنند. دولت آقای خاتمی آمدند و گفتند برای مدتی به صورت داوطلبانه غتی سازی را متوقف کنیم ، آنها بنا بر مصلحت این کار را کردند اما غربی ها به جای روی خوش دشمنی را بیشتر کردند. قضیه انرژی اتمی ، قضیه آمریکا با ایران است. یک علمی را کسب کردیم و قدرت ها نمی توانند دشمنی شان را با ما کتمان کنند و ما را به جر اینکه مثلا برای خودشان تحلیل کنند چه در سر شما می گذرد ، متهم کنند. در 250 سال گذشته به کسی حمله نکردیم . حتی بخش هایی از کشورمان در این سال ها از خاک مان جدا شده اما غیر از دفاع هیچ تقابلی با کشوری نداشتیم.و آنها هیچ ایرادی به ما نمی توانند بگیرند و به ما می گویند شما را تحت فشار می گذاریم چون ممکن است بخواهید بمب بسازید. من می خواهم الان برای تان یک حرف سیاسی بزنم که خیلی خطرناک است ولی می گویم . این ها می گویند تا شما بمب اتمی نداشته باشید از دست ما در امان نیستید.باید بمب اتمی تولید کنید که بشوید کره شمالی. ما طبق اصول اخلاقی و دینی مان به خواست خودمان نیازی به ساخت بمب اتمی و سلاح های کشتار جمعی نداریم. در زمان جنگ من استاندار بودم. عراق مدام شهرهای ما را می زد. در این دزفول مقاوم هر روز هزاران بمب می ریخت. ما رفتیم خدمت حضرت امام (ره) گفتیم بگذارید ما هم بصره را بزنیم ، امام فرمودند:« شما دست نگه دارید حوصله کنید. ما این روش آنها را تکرار نمی کنیم.»
ما یک فرهنگ هستیم. ما شخصیت معتبر اسلامی داریم اما در مقابل آنها چه می گویند؟ می گویند شما باید کنک بخوریدچون ممکن است در آینده بمب بسازی. در هیچ دادگاهی برای اینکه ممکن است کسی در فکرش ممکن است به چیزی فکر کند ، او را متهم نمی کنند. قضیه اتمی ایران سیاسی است. ولی باید آمریکایی ها این را بدانند که هرچه فشار بیاورند ملت زیر بار زور و تهدید شان نمی رود. من این را به آمریکایی ها می گویم که ما با شما تعامل می کنیم اما مذاکره نمی کنیم ، مصدق با شما مذاکره کرد در کشور کودتا کردید و سرنگونش کردید ولی جواب آن کارتان را با انقلاب 1357 دادیم. صدام را فرستادید در 8 سال جنگ ایستادیم و جواب تان را گرفتید. با همسایگان ما جنگیدید و اشغال شان کردید اما باز هم ناکام ماندید چون نه الان افغانستان در دست شماست نه عراق و نه حتی سوریه. بازهم می گویم ما با شما تعامل می کنیم اما مذاکره نه.
این ملت در صد سال اخیر 3 کار بی نظیر کرده ، مشروطه به پا کرده ، صنعت نفت را ملی کرد و انگلیس را شکست داد. بعد هم با پیروزی انقلاب درس بزرگی به آمریکایی ها داد . من می گویم پشت میز مذاکره هیچ چیز حل نمی شود. آنهایی که فکر می کنند مذاکره با آمریکا دوای درد است اشتباه می کنند.پشت میز مذاکره هیچ چیز حل نمی شود چون ما در صحنه عملیات قرار داریم.
*حفظ عزت ایرانیان داخل و خارج از کشور و مشکلات مهاجرین
عزت ایرانی خارج از کشور با داخل کشور هیچ فرقی نمی کند. چه موقع ما بر اساس عزت روابط برقرار می کنیم ، وقتی که این پول توی جیب مان تثبیت شده باشد. من بسیار دیده ام مردمی را که ریال در جیب به خارج از ایران می روند اما آن طرف یا پول شان تبدیل نمی شود و یا قیمتش خیلی پایین است. این عزت به همراه نمی آورد. باید ارزش پول ملی حفظ شود تا وقتی یکی در خارج از ایران از هواپیما پیاده می شود ، پول توی جیبش اقلا معادل 10 هزار دلار باشد تا نگویند آمده برای کارگری. وقتی در چند سال متوالی ارزش پول ملی حفظ شود این عزت هم به وجود می آید. وقتی این ثبات باشد ، تولید شکل می گیرد.کی تولید شکل می گیرد؟ وقتی که تورم نباشد. من در این 50 سال اخیر حتی 10 کارخانه را ندیدم که روی پا مانده باشد.ما مدام کارخانه زدیم ، همه آنها مدام بسته شده اند. الان گندم ، کره و ... به کشور وارد می شود . این ها ضد انسجام ملی است ، ضد اقتدار و بسیار زشت است. راهش این است که پول ملی تثبیت شود. بعد رونق اقتصادی از راه می رسد. با رونق اقتصادی هم هست که ما به عزت مورد نظر ملت دست پیدا می کنیم چه در درون کشور چه بیرون از مرز های سرزمینی. یک مثال تکراری برای تان می زنم . همین دولت ژاپن. 100 سال است که قیمت هر 100 ین می شود یک دلارو نهایت 5 ین کم و زیاد می شود اما روندش ثابت است و این اتفاق توانسته برای شان پیشرفت به همراه بیاورد. متاسفانه در این شرایط ما غیر از بیکاری ، واردات و تاسیاسات فرسوده و موسسات ورشکسته نداریم نداریم.کارخانه های مان ورشکست می شوند مگر اینکه رانت ارزی داشته باشند.
الان و این روزها مدام می گویند شاخص بورس از 20 هزار سهم به 40 هزار سهم رسیده است. ولی این اتفاق ناشی از تولید ارزش افزوده نیست.با گرانی قیمت دلار ، شرکت هایی که تجهیزات دلاری داشتند ، تجهیزات 1000 تومانی شان با دلار 3500 تومانی سنجیده می شود پس دارایی های شان اسما افزایش یافته اما این حاصل از تولید سرمایه نیست. اینکه قیمت یک دارایی ثابت را ببری بالا و به صاحبان سهام بگویی ارزش سهامت زیاد شده که تولیدی به همراه نمی آورد . تازه با این کار هی تورم ایجاد می کنی و همه چیز از بین می رود . من مدام این حرف را تکرار می کنم چون تمام دنیا به این نتیجه رسیده باید ارزش پول ملی را حفظ کرد تا اقتصاد رو به جلو پیش برود. پیش برود تا این افتضاحات به بار نیاید . بانک ها حرف نامربوط نزنند. روش های غیر عقلی و غیر منطقی ما را به عظمت نمی رساند.
*اولین برنامه دولت غرضی؟
اولین کاری که دولتم می کند این است که جلوی رشد تورم را می گیرد. الان اقتصاد ما مثل ماشینی است که در سرازیری می رود باید جلوی سرعتش را گرفت و آن را برگرداند. اولین برنامه ما انتقال این مفهوم است. تورم نتیجه چیست؟ این پاسخ علمی دارد ، دولت وقتی بیش از درآمد هزینه کند تورم می سازد. اگر دولت بیش از دستاوردهایش هزینه نکند ، تورم نمی سازد. پس اولین قول ما این است که بیش از درآمد هزینه نکنیم تا این ماشین سر جایش بایستد. وقتی این ماشین ایستاد همه چیز درست شود اما اگر مردم به دولتی رای دادند که تعهد نداد ، این ماشین توقف کند ، مسئول اتفاقات بعدی خود مردم هستند . اگر مردم به شعارهای غیر معقول رای دادند ، خودشان اجازه دادند دولت دست در جیب شان کند.اگر ملت آمد و 55 میلیون رای داد به اینکه ما دولت ضد تورم می خواهیم ، باید پای شان ایستاد. اما اگر به کسی رای داد که بخشی حرف می زند ، بدانند ملت ، این دولت دست در جیب شان کرده و بدون اینکه کسی بفهمد تورم را بالا برده است.
*حرف های غرضی درباره برنامه های فرهنگی
یک تعریفی از فرهنگ بکنم. فرهنگ محصول اجتماعی جامعه است. جامعه خود فرهنگش را تبیین می کند. ملت ایران خودش فرهنگش را ساخته و فرهنگ های قرضی  که آمده در ایران دوامی نداشته و خیلی زود رفته است. من نگرانی اینکه بخواهند فرهنگ های غیر ملی را به عنوان یک ضد فرهنگ در کشورمان تزریق کنند ، نیستم . من شاهد بودم گروه های سیاسی ، در دهه 20 چگونه به مذهب مردم حمله می کردند ، کسی نماز می خواند مسخره اش می کردند ، کارخانه دار را سر می بریدند ، ولی تمام کتاب هایی که پهلوی ممنوع کرده بود ، چاپ کردیم ، یکی دو سال پخش شد اما باز پس زده شد الان هم مدام فرهنگ تورمی می سازند که از بین می رود ، الان فرهنگ اصیل مردم زندگی با پول حلال است ، پولی که خودشان با زحمت بدست آوردند. کسانی که با فرهنگ های بیگانه وارد کردند ، زندگی و اسم و رسم شان را دادند رفته. ما فرهنگ خداپرستی و، رزق حلال و خانواده را فرهنگ اصیل می دانیم که در ایران بیشتر از همه جای دنیا داریم!
*درباره دانشجویان جارج از کشور
من در سال 1353 در ترکیه بودم ، سئوال می کردم می روید در آمریکا درس بخوایند ؟ می گفتند برای کار نمی روند اما برای تحصیل شاید. من می گویم خیلی خوب است که مردم بروند خارج و درس بخوانند اما با کار در آنجا ، زندگی شان خیلی سامان پیدا نمی کند. دانشجویان خارجی تا 40 سالگی آنجا خریدار دارند. مشکل اصلی آنهایی که به اتکای پول پدر و مادر رفتند این بود که ارزش پول ملی پایین آمد ، به خطر افتاد و خیلی ها برگشتند. درباره اشتغال هم اگر تورم کنترل شود ، تخصص هایی که در هر جای دنیا یاد گرفتند ، در کشور به شدت خریدار دارد. وقتی ما به ثبات رسیدیم حتما این دانش آموختگان خارج از کشور می توانند اینجا شاغل باشند.
*تعریف از دموکراسی؟
من از دموکراسی این را تشخیص می دهم که انعکاس خواسته های مردم است. در اروپا می گویند انعکاس آرای ملت که مشکلات ایجاد می کند. من می گویم دموکراسی انعکاس خواسته های ملت است. مردم سالاری واژه بهتری است چون دموکراسی را گروه ها تصاحب می کنند اما مردم سالاری برای یکایک ملت است. ولی من می گویم تمام گروه های سیاسی در این 60 سال که گفتند می خواهند حکومت داشته باشند ، به حکومت رسیدند. این ها از حزب توده تا ، انقلاب اسلامی و مشارکت همه به دلت رسیدند اما مدت زیادی روی کار نبودند، به حکومت رسیدند ، همه این احزاب از بین رفتند و خودشان می گویند ، حاکمیت آنها را به انحلال کشانده ولی چون هدف شان فقط رسیدن به قدرت بوده و برنامه ای برای اداره صحیح دولت داشتند ، این اتفاق برای شان رخ داده است. این گروه ها دموکراسی را در سیاست تلقی می کنند در حالی که دمکراسی مفهومی اجتماعی دارد . دموکراسی یک روزی زیر مجموعه مردم سالاری قرار می گیرد و خیلی بهتر می شود اما این اتفاق هنوز نیفتاده است.
*درباره طرح سازش با آمریکا
ما کشوری هستیم که با هیچ کس جنگ نداشتیم و نداریم عزیزانی که رفتند زیر پرچم آمریکا را مایه پیشرفت می دانند ، یادشان باشد که
ما 1000 سال با اروپا جنگ نداشتیم. دولت های میانه چپ با ما خیلی خوب بودند. اما آمریکا تمام این دولت ها را سرنکون مرد و راست های افراطی را روی کار آورد که تحت لوای خودش باشند. ولی آنهایی که برای منابع ما نقشه کشیدند ، برابر شان مقاومت می کنیم. از من پرسیدند شما می خواهید با آمریکایی ها چه کنید ، من گفتم حالا که تیغ حمله شان شکسته دارند اسرائیل را تحریک می کنند که به ما حمله کند.اسرائیل را 100 سال نگه داشتند و این همه برایش هزینه پرداختند تا شاید یک امروزی برسد این کشور به خیال خودشان به ایران حمله کند. دولت طرفدار خارجی در ایران عمر سیاسی اش خیلی کم است. بالاخص که الان این ملت آگاهی بالایی دارد. سیاست خارجی ما دفاع از کشور ، عدم جنگ و دفاع است در مقابل متجاوز.
*برنامه های آموزشی
نظام آموزشی در تمام دنیا نظامی اجباری است. همه جای دنیا طوری آموزش می دهند که در سن 18 سالگی هر کسی برود سر شغلش . کاری داشته باشد و روی پای خودش بایستد ولی ما نظام مان نیروی جوان را تا 30 سالگی در پروسه کاریابی پیش می برد و این به کشور خسارت های بزرگی می زند.ما باید نظام مان را ببریم به سمت اشتغال نه به سمت مدرک.
*حرف های پایانی
ککم.نم که مرا به خانه های تان راه دادید. اگر با حرف هایم مخالفید مرا مطلع کنید و من را از اشتباه در بیاورید.
 

4141