قبول داریم که تحریمها اثرگزار بودهاند و تنها کاغذ پارهای بیش نیستند و میدانیم که زمان برنامه نویسی بودجه، برنامه نویسان با نیازهای خردوکلان دستگاهها و بخش دولتی و خصوصی مواجه هستند و تصمیمگیری سخت است، اما به نظر میرسد در نزد نه تنها برنامه نویسان بودجه کشور تعریف مشخصی از ضرورتهای فرهنگ و هنر کشور وجود ندارد، بلکه بالاترین مقامهای رسمی قوه مجریه نیز از درک این ضرورت غافل هستند. در خبرها آمده بود که بودجه دفاعی کشور حدود 5 میلیارد دلار تصویب گشته است و این نشان از رسیدن به تعریف مشخصی از نیازهای دفاعی و تهدیدهای بین المللی است و تصمیم گیرندگان بودجه اعم از دولت و مجلس به شناخت درستی از این ضرورت رسیدهاند.
اما در حوزه فرهنگ و هنر البته با نحوه مدیریت دولت دهم در سینما نه تنها اینجانب بلکه اکثر فعالان و ناظران سینمایی ایرادات اساسی به این عملکرد داریم و طبیعی است که این ایرادات وقتی به این شفافی و عریانی در دید همگان است، خب نخستین واکنشی که مسئولان تصمیم گیرنده به آن نشان خواهند داد کاهش بودجه سینما است و به نظر میرسد برای حفظ بیت المال فعلا راحتترین کار کاهش بودجه سینما است! اما ایراد اساسی که به این تصمیم وارد است ضعیف کردن بنیه تهاجمی فرهنگ ایران زمین در مقابل شرارتهای فرهنگی معاندان است! بر فرض که مدیری یا رییس سازمانی در حوزه سینما اشتباهات فاحشی داشته و نتوانسته بدرستی بودجه تحت مدیریت خودش را هزینه کند و این کم کاری یا سوء تدبیر چه ربطی به فعالان نجیب سینمای ایران دارد که نزدیک به 50 درصد از آنها در کار خود خبره هستند! با کاهش قوه دفاعی فرهنگ کشور براساس کاهش بودجه در سال 92 میدان را برای رقبا فراختر میکنیم تا زمین بیشتری از فضای فرهنگی و هنری ایران اسلامی را از آن خود کنند!
تصمیم گیرندگان محترم دولت و مجلس: با نگاهی به فضاهای رسانهای معاندین نظام، تصمیم گیری برای افزایش بودجه فرهنگی کشور سخت نیست و با ارائه راهکارهای میتوان این بودجهها را در مسیر درست صرف کرد.
5757
نظر شما