معصومه جوادی نسب - دین واقعی چیست، سرنوشت بشری و عبور ارزشمند، رزایل و امور عاری از ازرش، معنای زندگی دینی، جهان مادی، مفهوم خدا، انسان کامل و حقیقت زندگی» عمده ترین مسایل هستند که علامه اقبال مطرح می کند. دکتر "محمد بقایی ماکان"به بهانه سالگرد درگذشت علامه اقبال لاهوری پاسخگوی چند پرسش ما درباره این اندیشمند مسلمان شد.
دکتر "محمد بقایی ماکان" معتقد است: اندیشه های اقبال همچنان تازه و ناب می تواند امروز در جامعه جهانی مطرح شود و همچنان پاسخگوی بسیاری از مسائل اخلاقی و فکری بشر باشد. اما غفلت ما در بازتاب این اندیشه ها و غلبه دیگران اجازه نداده تا اقبال به درستی برای جهانیان شناخته شود."
ابعاد تاثیر اقبال در جهان
وی می گوید: آوازه اقبال در جهان ابعاد مختلف دارد، ولی در ایران بیشتر به سبب شعرش شهرت یافته است. شعرش در ایران بسیار زود رواج یافت. او با آنکه به ایران سفر نکرد، ولی دلبستگی و علاقه اش به ایران و فرهنگ آن چندان شدید بود که گاه از کلامش بوی فراق عاشقی دلسوخته حس می شود. چندان که گویی همه ذرات وجودش ایران را فریاد می کنند. از همین روست که به زبان فارسی و به پاسداران و بزرگانش عشق می ورزد و زیباترین سروده هایش را در قالب کلمات این زبان می ریزد، مفاهیمی که به اعتقاد او هیچ زبانی نمی تواند بار آن را برتابد. اقبال به عنوان فرزانه ای کم نظیر، با روی آوردن به زبان فارسی و ارج نهادن و مطرح نمودن فرهنگ برآمده از آن به مردم جهان، دلیل استواری شد در مایه ور بودن این فرهنگ و آن زبان. "
مثنوی مولوی را «قرآن پهلوی» می خواند
دکتر بقایی ادامه می دهد: " اقبال شیفته و شیدای ایران است. نام ایران برای وی قداستی همپایه نام های متبرّک و مقدّس دارد. جان خود را با جان مردم ایران در پیوند می بیند. مثنوی مولوی را «قرآن پهلوی» می خواند. پیشنهادش این است که تهران مرکز دنیای اسلام شود. آرزویش در آخرین ایام حیات این بوده که دو سرزمین را ببیند. یکی مدینه و دیگری ایران. تعلق خاطر اقبال به ایران چندان زیاد است که وقتی می خواهد از استواری و صلابت مثال بیاورد از کنار هیمالیا، سخن از دماوند و الوند می گوید. اینکه اقبال همه وجودش ایران را فریاد می کند، برهان قاطعی دارد که منشأ آن را باید در خاک تربت گونه آن جست. خاکی که در هر قدمش مردمک چشمِ نگاری اندیشمند است که معمار دانش و فرهنگ بوده؛ همان ها که این خاک را به نظر و با بینش والایشان در طول تاریخ چند هزار ساله اش کیمیا کرده اند."
جسمش پاکستانی و روحش ایرانی است
وی می گوید: " شیفتگی این فرزانه به تاریخ و فرهنگ و ادب ایران چندان شدید است که نمی توان او را غیر ایرانی دانست. زیرا روح او به واقع ایرانی است. دلیل دیگر اینکه او از خانواده های کشمیری ایرانی الاصل است که در حدود دویست و پنجاه سال پیش، از آئین برهمن به دین اسلام تشرف یافتند. جدّ اعلای اقبال یکی از این مردمی بود که آنان را «سپرو» می خواندند. اینان ناخودآگاه به ایران و زبان و فرهنگ آن علاقه نشان می دادند. حاصل سخن اینکه اقبال جسمش پاکستانی و روحش ایرانی است. او واله و شیدای ایران بود. نام او در سراسر جهان یادآور فرهنگ ایران است. آرزوهای او آرزوهای ماست، زبان او زبان ماست، او با ما همدل و همزبان است، مروج زبانی است که در این سرزمین قوام یافته و فرهنگی که از این مرز و بوم سر برآورده. بنابراین اعتلای نام و نکوداشت دیدگاه های او، اعتلای نام و هویت جمعی ماست که او مروج آن است."
اینها در حد حرف باقی مانده است
این نویسنده و محقق فرهنگ با انتقاد از دستگاه های فرهنگی به دلیل عدم توجه به آثار اقبال پژوهی گفت:" برای من شگفتانگیز این است که در ایران از اقبال بسیار صحبت میشود و از سوی مدیران برجسته فرهنگی و رسمی کشور تاکید فراوان میشود که باید در اقبالپژوهی فعالیت کرد اما اینها در حد حرف باقی مانده است. تجربه 30 ساله من در اقبالشناسی نشان میدهد که هیچ کمک، مساعدت و همکاری با کسانی که در این رشته فعالیت دارند نه تنها نمیشود بلکه گاه تا حد بیاعتنایی هم پیش میرود."
دین واقعی چیست؟ معنای زندگی دینی چیست؟
این اقبال شناس برجسته کشور افزود:"دین واقعی چیست، سرنوشت بشری و عبور ارزشمند، رزایل و امور عاری از ازرش، معنای زندگی دینی، جهان مادی، مفهوم خدا، انسان کامل و حقیقت زندگی» عمده ترین مسایل هستند که علامه اقبال مطرح می کند. نوآوریهای اقبال در زمینههای مختلف فکری باعث شده تا بسیاری از متفکران نواندیش پیرو اندیشههای او شوند یا آنچه را که او بیان داشته، به زبان دیگر مطرح سازند؛ مانند «رجوع به خویشتن» که برگرفته از فلسفهی خودی اقبال است، یا دگراندیشی، عملگرایی، نواندیشی و اگزیستانسیالیسم الهی و دیگر دیدگاههایی که اقبال آنها را روشمند و در شرق مطرح کرد؛ از اینرو او همواره مورد ستایش بسیاری از مشاهیر جهان از غرب تا شرق قرار گرفته است؛ به طوریکه تا سال 1978 نزدیک به 18هزار مقاله، کتاب و رساله دربارهی او به چاپ رسیده است. "
درباره کتاب معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال
وی درباره یکی از آثارش با عنوان «معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال» گفت :" این کتاب اثری است که به دیدگاه های این دو شاعر و متفکر در باب زندگی می پردازد. موضوعات مربوط به زندگی انسان ها را با استفاده از دیدگاه های این دو شاعر و متفکر مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ام و نگاه مولانا و اقبال را با توجه به تلاش های دنیای معاصر با یکدیگر تطبیق دادم. نویسنده این کتاب نظیر قیصر است که قبلا نیز از او کتابی را درباره اقبال لاهوری ترجمه کرده بودم او نیز با توجه به شناختی که در حوزه روان شناسی و مثنوی و اندیشه دارد و هم از آنجایی که اقبال شناس معروفی است از مجموع آگاهی های خودش این اثر ارزنده را پدید آورده است."
محمد بقایی ماکان با اشاره به سالگرد درگذشت این اندیشمند پاکستانی الاصل ایراندوست، خاطرنشان کرد: به همین مناسبت، همایشی بینالمللی با حضور 150 اقبالشناس از سراسر جهان و کشورهای فارسیزبان در دانشکدهی ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شده که در آن نشستهایی با شرکت استادان ادبیات فارسی ایران و پاکستان برگزار میشود و مشورتهایی برای انجام مبادلات فرهنگی به منظور ترویج زبان فارسی در کشورهای فارسیزبان انجام میگیرد. "
درباره علامه اقبال
محمد اقبال لاهوری یا علامه محمد اقبال (متولد 18 آبان 1256 در سیالکوت و درگذشته در اول اردیبهشت سال 1317 در لاهور)، شاعر، سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود که شعرهای زیادی به زبانهای فارسی و اردو سروده است. اقبال نخستین کسی بود که ایدهی یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. او در پاکستان به طور رسمی، «شاعر ملی» خوانده میشود. از اقبال لاهوری آثاری چون علمالاقتصاد، تاریخ هند، اسرار خودی، رموز بیخودی،پیام مشرق،بانگ درا، جاویدنامه پس چه باید کرد ای اقوام شرق، احیای فکر دینی در اسلام، مثنوی مسافر، بال جبرئیل، ضرب کلیم، ارمغان حجاز و یادداشتهای پراکنده به جا مانده است.
/6262
نظر شما