مهر گزارش داد: چهرههایی که در این کتاب معرفی شده و داستانشان برای مخاطب نقل میشود، در زمینه کاری خود افراد موفقی بودهاند. نویسندگان کتاب اشاره کردهاند که کاری به رد یا قبول این چهرهها ندارند چون آنها در جامعه و فرهنگ خود زندگی کردهاند و با معیارهای متفاوتی رشد کردهاند. ولی در این کتاب از منظر کارآفرینی نگاه شدهاند. ساز و کار پیشرفت آنها و اینکه چگونه از فرصتها، تهدید ساخته و جای پایی برای خود بازکرده و اوج گرفتهاند، موضوعی است که از هر نظر، قابل مطاله و ملاحظه است.
کامران صحت برای این کتاب مقدمهای نوشته است و در آن اشاره کرده است که یکی از جالبترین بخشهای کارآفرینی این است که هرکسی میتواند یک کارآفرین باشد. در کل هیچ قانونی علیه کسی بخواهد خود سرمایهگذاری پرمخاطره را شروع کند، وجود ندارد و نوع سرمایه هم فقط به نگرش کارآفرین بستگی دارد. کارآفرینی یک هنر است و کارآفرین یک هنرمند. ژوزف شومپیتر پدر کارآفرینی تعریف کاملی از کارآفرینی در سال 1934 ارائه میدهد. او معتقد است هر فرایندی که در شرکت منجر به تولید کالا یا خدمت جدید، ایجاد روشی جدید، بازار جدید و منابع جدید شود، کارآفرینی است.
مهاتیر محمد، مارتا استورات، پییر امیدیار، ایساک آندیک، جان پل جونز دوجوریا، دنیس آر. واشنگتن، کریک کرکرین، آکیو موریتا، بابک بختیاری، هاینز هورست دیشمان، اشلی کوآلز، آن والتون کرونکه، سوئی چیرو هوندا، دیوید گرین، لو ژیانگ یانگ، فرزاد ناظم، النا باتورینا، مارک کابن، پاتریک جوزف مک گارون، نیکولای تسوتکوف، جک ولش، گرندهی مالیکارجونا رائو و رونالد وین برکل تعدادی از افرادی هستند که در این کتاب درباره زندگیشان صحبت شده است.
ریچارد و موریس مکدونالد، رایلی بچتل، علی جوان، برادران فرانسیس بویگس، ریچارد لفراک، سر ریچارد دووس، اندرو بیل، رابرت موس باس، استفان پرسون، سرجو مارکیون، رول هورنباکر، رابرت کوک، والت دیسنی، توماس واتسون، ارنستو برتارلی، مایکل دل، فیروز نادری، وارن بافت، پل گالوین و ویلیام هنری گیتس تعدادی دیگری از چهرههای جهانی کارآفرین هستند که در کتاب حضور دارند.
در قسمتی از این کتاب درباره «ریچارد و موریس مک دونالد» که موسس اغذیه فروشی موفق مک دونالد هستند، میخوانیم:
در دهه 1990، امریکاییها بیشتر نگران محیط زیست شدند و در نتیجه مک دونالدز که مشتریانش میلیاردها کاغذ ساندویج و لیوان یک بار مصرف را دور انداخته بودند، شروع به استفاده از کاغذهای بازیافت شده کرد. همچنین هنگامی که مشتریان نگران چاقی فزاینده خود شدند، این شرکت غذاهای سالمتری ارائه داد. پس از چندین سال رکود فروش در بازارهای امریکا و تحمل اولین زیان سه ماهه این شرکت در سال 2002، مک دونالدز در دو سال گذشته شاهد احیای فروشهایش بوده است. در سال 2004، سود این اغذیهفروشی با 55 درصد جهش به 2 میلیارد و 280 میلیون دلار رسید.
جو کرنان فرماندار سابق ایالت ایندیانا، یکی از دهها شخصیت برجستهای است که زمانی برای مکدونالدز کار کردهاند. آقای کرنان که در 16 سالگی فروشنده یکی از رستورانهای این شرکت بوده، میگوید: روحیه تیمی زیادی وجود داشت و حال آنکه فشار کار همیشه زیاد بود. کار لوییس قهرمان دو المپیک نیز در سال 1978 برای مکدونالدز کار میکرد و در آنجا با اهمیت زمان و سرعت آشنا شد. وی میگوید نمیتوان از سرعت خط تولید کاست. اگر وظیفهتان را درست انجام ندهید، تیم میبازد.
بنا به اعلام وبسایت مکدونالدز، سایر چهرههای سرشناسی که زمانی در رستورانهای این شرکت کار کردهاند، عبارتاند از: جف بزوس، بنیانگذار سایت اینترنتی Amazon، لروی چو فضانورد امریکایی، هیدی کلوم سوپر مدل آلمانی، اندی مکدوال هنرپیشه هالیوود، تونی استوارت قهرمان اتومبیلرانی و شانیا تواین خواننده کانادایی...
این کتاب با 416 صفحه و قیمت 14 هزار تومان منتشر شده است.
به گزارش این خبرگزاری، پیمان خاکسار ترجمه کتاب جدیدی با عنوان «مادربزرگتو از اینجا ببر» را از دیوید سداریس به پایان رساند. خاکسار گفت: چندی است که ترجمه کتاب جدیدی از دیوید سداریس را به پایان رساندهام. این کتاب «مادربزرگتو از اینجا ببر» نام دارد و مانند کتاب قبلی این نویسنده «بالاخره یه روز قشنگ حرف میزنم» شامل یک سری مقالات طنز اتوبیوگرافیک است.
وی افزود: این کتاب شامل 9 داستان کوتاه است. البته از نظر حجم، خیلی هم کوتاه نیستند و نمیتوان به آنها داستان کوتاه گفت چون طبق عرف و بیان، به مطالب این کتاب بیشتر مقاله گفته میشود. یعنی مطالب این کتاب essay هستند که ما به آنها داستان کوتاه میگوییم. ولی این ترجمه صحیح نیست چون این داستانها براساس زندگی واقعی خود نویسنده نوشته میشوند و شخصیت نویسنده در آنها حضور دارد. انگلیسیها و آمریکاییها به اینگونه نوشتهها essay میگویند. ما در فارسی به essay مقاله میگوییم اما مقاله هم ترجمه خوبی برای این لغت نیست بنابراین ناچاریم همان اسم داستان کوتاه را روی آن بگذاریم. من هنوز برگردان مناسبی برای این لغت نیافتهام.
این مترجم در ادامه گفت: کتاب حجم زیادی ندارد و حدود 150 صفحه است. اما ترجمه آن به دلیل مشغلههای کاری، خیلی طول کشید و 6 تا 7 ماه درگیر ترجمه آن بودم. کتاب را به تازگی به نشر بهنگار تحویل دادهام و قرار است بعد از عید برای گرفتن مجوز چاپ به ارشاد ارسال شود.
6060
نظر شما