سه گانه فاضل نظری با نام‌های «آن‌ها»، «اقلیت» و«گریه‌های امپراتور» را سوره مهر منتشر کرده که هر کدام بالغ بر 10 بار تجدید چاپ شده اند.

 

به گزارش خبرآنلاين، در اختتامیه هفتمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر که با حواشي و جنجال هاي زيادي همراه بود، طبق نظرسنجی، «سه‌گانه» فاضل نظری به‌ عنوان بهترین كتاب شعر به انتخاب مردم معرفی شد. سه گانه فاضل نظری با نام‌های «آن‌ها»، «اقلیت» و«گریه‌های امپراتور» را سوره مهر منتشر کرده که هر کدام بالغ بر 10 بار تجديد چاپ شده اند. مجموعه شعر «اقلیت» شامل 38 غزل است که در آن­ها فاضل نظری سعی کرده است با زبانی نرم و بدیع دست به ابتکاراتی بزند که نتیجه آن خلق مضامین و استعارات تازه بوده است.

«اقلیت» عنوان اثر تقدیر شده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را نيز دارد. در یکی از شعرهای آن می‌خوانیم: «این طرف مشتی صدف، آن جا کمی گل ریخته/ موج، ماهی‌های عاشق را به ساحل ریخته/ بعد از این در جام ما تصویر ابر تیره‌ای است/ بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته.»

«گریه‌های امپراتور» مجموعه شعر دیگری از فاضل نظری است که در قالب غزل سروده شده است. نظری در این مجموعه با استفاده از زبانی ساده توانسته است مضامین سنتی را بازآفرینی کند و طرحی نو در اندازد. «گریه‌های امپراتور» نيز پيش از اين به عنوان کتاب سال دفتر شعر جوان ایران برگزیده شده بود.

«آن‌ها» سومین مجموعه از سروده‌های فاضل نظری بعد از دو مجموعه «اقلیت» و «گریه‌های امپراتور» مشتمل بر 51 غزل با موضوعات عاشقانه و عارفانه و نیز همراه با چند شعر آیینی است. این مجموعه از سروده‌های نظری نسبت به دو مجموعه قبلی‌اش اگرچه در ادامه همان‌هاست اما دارای تفاوت‌های زبانی است. همچنین «آن‌ها» دارای شادی و ابتهاج بیشتری است و به گفته شاعر «غم جان مایه آن‌ها نیست». اگرچه به گفته خود شاعر در شعر عاشقانه از غم‌گریزی نیست.

نظری در شعرهای «آن‌ها» با این دیدگاه که اگرچه دردها و غصه‌های انسان گذشته با امروز چندان تفاوتی ندارد اما در هرحال نوع نگاه، چینش و انتخاب کلمات و مفاهیم و نیز زبان موضوع باید به گونه‌ای متناسب با احوال انسان امروز باشد.

 

چند قطعه از اشعار اين مجموعه را در ادامه مي خوانيد:
از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند

تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند

پوشانده‌اند "صبح" تو را ابرهای تار

تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند

این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

ای گل گمان مبر به شب جشن می‌روی

شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق "رحیم" و "رجیم" نیست

از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه است که قربانی‌ات کنند

*
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
*
به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچکس هیچکس اینجا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!

*
به نسیمی همه راه به هم می‌ریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم می‌ریزد

سنگ در برکه می‌اندازم و می‌‌پندارم
با همین سنگ زدن، ماه به هم می‌ریزد

عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است
گاه می‌ماند و ناگاه به هم می‌ریزد

آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است
عشق یک لحظه کوتاه به هم می‌ریزد

آه، یک روز همین آه تو را می‌گیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم می‌ریزد

 

 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 279805

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 12 =