داستان موسیو پین نوشته روبرتو بولانیو از غروب چهارشنبه ششم آوریل سال 1938 در پاریس شروع میشود. راوی قصه مردی تنها است که پس از مجروح شدن در جنگ حقوق مستمری ناچیزی میگیرد و در هر روز خودش میپلکد و روز را به شب میرساند. البته راوی هنری دارد که افراد مأیوس شده از دکترها را به سوی او میکشاند. موسیو پین طب سوزنی بلد است و مریضهایی گاه گاهی به امید بهبودی سراغش میآیند.
ماجرای اخیر او که در این کتاب روایت شده، مربوط میشود به مردی که مدام سکسکه میکند و لحظهای هم سکسکهاش قطع نمیشود اما او در مواجهه با این مرد به نوعی این سکسکههایش را عمدی مییابد. وضعیت موسیو پین گیج کننده است، او از یک طرف از سوی دوستی در معذور قرار گرفته تا بیمارش را معالجه کند و از سوی دیگر قبل از اینکه به او پیشنهاد درمان داده شود، دو اسپانیایی که مدام او را تحت نظر دارند، میدانند که قرار است چنین پیشنهادی به او داده شود! سر انجام تعقیب و گریزها به پایان میرسد و اسپانیاییها به او رشوه میدهند تا سراغ بیمار نرود و این در حالی است که اصلاً بیمارستان اجازه درمان را به موسیو پین نداده و آنها در قبال انجام ندادن عملی به او رشوه میدهند که او اصلاً نمیتواند آن را انجام دهد. هر چند اصرار دوستش دوباره او را به بیمارستان میکشاند تا کاری کند و ماجرای مرموز موسیو پین در کوچه پس کوچههای پاریس ادامه پیدا میکند.
در این داستان روبرتو بولانیو فضایی گیج کننده، خاکستری و مدور را اطراف قهرمان قصهاش تصویر کشیده و خواننده را همراه را با خودش گیج میکند. قهرمان قصه مردی است تنها و مأیوس که اعتماد به نفسش را از دست داده. گاهی میگریزد و گاهی در گیجی مطلق، خودش را به دست حوادث میسپارد. در این میان گفتوگوهای قهرمان با دیگران هم نویسنده از جنگ و فلسفهاش میگوید و فضای نظرهای متفاوت درباره اتفاق پیش روی پاریسیها را تصویر میکند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
«کنار آکواریوم رفتم. تهش، روی لایه ماسه ریز، قایقها، قطارها و هواپیماهای مینیاتوری را طوری چیده بودند که نمایانگر تصادف باشد، فجایعی که همزمان در لحظهای مصنوعی منجمد شده بود و ماهیهای قرمز بیتفاوت بر فرازشان شنا میکردند.
حدس زدم مینیاتور سربی هستند؛ جزئیاتش به شکل قابل توجهی واقع گرایانه بود.
پیش تر برای خودم تا اینکه بخواهم گفتوگو را ادامه دهم، زمزمه کردم: جسدی در کار نیست؛ با این وجود یکی از پسرها صدایم را شنید یا حس کرد.
- دقت کنید.
و راستی هم کنار یکی از قطارها، چسبیده به آخرین واگن آدمکی تا کمر در شن دفن شده بود. فقط همان یکی نبود: نزدیک یک هواپیمای تک نفره، تکیه کرده به یک سنگ پا، آدمک دیگری در حال تماشای فوران فجایع بود، آدمکی از جنس فلز رنگ نخورده به رنگ خاکستری تیره که صاف ایستاده بود. هر چند به احتمال قوی اگر سنگ را بر میداشتند آدمک هم میافتاد.
- جالبه.
- نور محیطی زیاد مناسب نیست به جای این سبز هندو چینی. یه نور سفید سرد ایده آل بود. ولی همون جور که میدونید... ایده آل فقط با معجزه میشه...»
این کتاب دو داستان کوتاه از همین نویسنده با نامهای ملاقات با انریکه لین و ساحل دارد.
قصه جایزههای این کتاب هم ماجرای جالبی دارد. نویسنده در ابتدای کتاب اشارهای دارد به جایزههایی که کتاب موسیو پین برایش به ارمغان آورده و از به دست آوردن جایزههای مختلف در نقاط پراکنده اروپا خودش را به شکارچی تشبیه کرده که دنبال بوفالو میرفته است و در پایان میگوید هیچ گاه تا کنون از نویسنده بودن احساس غرور و بدبختی نکرده بودم!
این کتاب در 176 صفحه با قیمت 8هزار تومان منتشر شده است.
به گزارش خبرآنلاین، داستان بلند «موسیو پین» در اواخر دهه 30 میلادی در پاریس میگذرد و راوی آن پییر پین، کهنهسربازی آسیبدیده از جنگ اول جهانی است که به علوم غریبه علاقمند شده و تمام زندگی و مقرری اندک جانبازی خود را وقف تحقیق در این زمینه و بهخصوص انجام هیپنوتیزم کرده است. وقتی یک دوست برای درمان سزار وایخو ــ شاعر مدرنیست پرویی که در غربت، فقر و گمنامی در پاریس درگذشت ــ از او تقاضای کمک میکند، او ناخواسته درگیر ماجراهای مرموزی میشود که خود را از فهمشان عاجز مییابد. زکریا، مترجم این اثر درخصوص شیوه نویسندگی «بولانیو» می گوید: بولانیو با توجه به اوضاع اروپا در آن زمان، که از رویای هنر مدرن و سورئالیسم بیدار میشد تا خود را اسیر کابوس فاشیسم بیابد، و با بهره گرفتن از زیباییشناسی شاعرانهاش، قواعد ژانر محبوبش یعنی رمان کارآگاهی ـ نوآر- را در هم میشکند و از آن فراتر میرود، و در این بین مجال آن را مییابد که به مضامین محبوبش همچون رابطه شعر و جنایت، جوانی، عشق و مرگ، و معماهای حلنشدنی بپردازد. در بخش پایانی کتاب، دو داستان کوتاه و یک معرفی چندصفحهای از زندگی و آثار بولانیو هست که برای خوانندگانی که تازه با این نویسنده آشنا شده اند، مفید خواهد بود. پیش از این دو مجموعه داستان و یک رمان کوتاه به نام «ستاره دوردست» از روبرتو بولانیو در ایران منتشر شده است.
6060
نظر شما