۰ نفر
۱ آذر ۱۳۸۷ - ۰۹:۲۳

گفت‌وگو با محمدرضا حافظی؛ معمار برج میلاد

فهیمه حسن‌میری: یازده سال است که پایتخت‌نشین‌ها بالارفتن یک عمارت میله‌ای‌شکل را شاهد بوده‌اند. عمارتی که در همه این سال‌ها، نام‌های مختلفی بر خود دید تا سرانجام در صدمین سالی که از بنیانگذار جمهوری اسلامی می‌گذشت، به همین مناسبت نام «میلاد» به خود بگیرد. برج 435متری میلاد، چندی‌پیش پس از آن‌چه مسئولان شهرداری تهران به عنوان متولیانش «بهره‌برداری آزمایشی» می‌خوانند و آن‌چه مردم تهران تصور می‌کنند «افتتاح» این برج بوده، به شکل محدود به روی مردم گشوده شده و میزبانی اجلاس شهرداران دنیا را نیز به خود دید.

درباره این برج بلند، با معمارش محمدرضا حافظی به گفت‌وگو نشستیم. او بارها تاکید می‌کند «ما یک مجموعه هستیم که فعلا من نماینده این مجموعه هستم». حافظی درباره نحوه سپرده‌شدن معماری این برج به خودش می‌گوید: ماجرا باز می‌گردد به حدود سال 72؛ زمانی که شهرداری برای ساخت نما ایده می‌گرفت. آن‌زمان ما به شکل گروهی ایده برج مخابراتی را دادیم که مورد پسند قرار گرفت. به گفته محمدرضا حافظی، همیشه طراحی چنین پروژه‌هایی، یک کار گروهی است و مثل هر کار گروهی دیگری، یک نفر نماینده می‌شود، یک نفر مدیریت طرح را به عهده می‌گیرد و بقیه کارها هم تقسیم می‌شود. او توضیح می‌دهد: «البته معمار این پروژه من هستم.»

حافظی در عین حال رئیس انجمن خیرین مدرسه‌ساز ایران هم هست و همچنین رئیس انجمن بروجردی‌های مقیم تهران که در زمینه توسعه و عمران شهر بروجرد فعالیت دارند. محمدرضا حافظی با مدرک دکترا، در دانشگاه هنر تدریس می‌کند و در مقاطعی نیز ریاست دانشگاه هنر را بر عهده داشته است.

 به عنوان معمار برج میلاد تهران، می‌توانید بگویید ساخته‌شدن این برج چه ضرورتی داشت؟
سابقه ساخت این برج به قبل از انقلاب برمی‌گردد. به‌هرحال این برج، یک نیاز شهری است و خیلی از کشورها چنین برج‌هایی را دارند. در همین زمانی که ما مشغول این پروژه بودیم، برج شانگهای و برج کویت ساخته شدند. این‌ها برج‌هایی هستند که برای مصارف فنی به کار می‌آیند ولی چون معماری‌شان هم در منظر شهری جدی می‌شود، به معماری‌شان هم توجه زیادی می‌شود.

نزد عده‌ای این تصور وجود دارد که قرار است برج میلاد به نوعی جای برج آزادی را بگیرد و به نماد تهران تبدیل شود.  آیا از ابتدا چنین هدفی وجود داشته است؟
نماد یک شهر، چیزی نیست که کسی بتواند ایجادش کند. نماد در بستر زمان و با توجه به خصوصیاتی که دارد و با اقبال و توجه مردم، شکل می‌گیرد. ما صرفا دنبال ساختن یک برج مخابراتی و تلویزیونی و یک سازه بلند بودیم؛ حالا اگر با توجه به مشخصات خاصی که دارد - منظورم شکلش و به ویژه ارتفاعش است - مورد اقبال قرار بگیرد، می‌شود نماد تهران، وگرنه، نماد نمی‌شود. از آن گذشته، نمادبودن یک سازه، موجب هیچ ارزشی در معماری نیست و گاهی ممکن است یک ساختمان خرابه، نماد شهری باشد.

به شکل و ارتفاع این برج که وجه نام‌آوری‌اش هم شده، اشاره کردید. در این مدت این برج به نیزه‌ای تشبیه شده که در قلب آسمان تهران فرو شده است! یا مثلا این انتقاد را مطرح کرده‌اند که مشابه این برج در نقاط دیگر دنیا هم هست. با این وصف، در طراحی و احداث این برج چه اندازه از معماری ایرانی‌اسلامی استفاده شده؟ این معماری در کدام قسمت‌های برج، نمود بیشتری دارد؟
معماری مثل هر اثر فرهنگی دیگری باید خودش دلالت داشته باشد بر این چیزها. آن شاخصه‌ها و آن عناصری را که می‌تواند هویت چنین برجی را تعریف کند، باید در ساختار و ریختش دید. اگر به نظر برسد این ساختار و ریختی است که مثلا در ژاپن و آمریکا هم قابل‌ارایه است، این می‌شود معماری بدون هویت. ولی اگر احساس شما، آن‌چه می‌بینید و در لحظه اول با آن مواجه می‌شوید به‌تان می‌گوید نه؛ مثل این‌که این در تداوم یا در توالی مجموعه‌ای دیگر از کارهای معماری است، می‌شود گفت که به سرزمین یا به حوزه فرهنگی خاصی تعلق دارد. هرچند این بحث خیلی پیچیده است و از جنبه‌های مختلفی می‌توان به آن نگاه کرد و در تمام حوزه‌های هنری هم می‌شود آن را مطرح کرد، اما در مورد معماری دو بحث خیلی اساسی هست: یکی ساختار و ریختش، و دیگری مفاهیم و استعاراتی که در خود دارد.

با توجه به این‌که به اعلام خود سازندگان این برج، در نهایت محاسبات توسط کارشناسان خارجی تایید می‌شده، آیا بازهم می‌توان این پروژه را پروژه‌ای کاملا ملی دانست؟
این کار در تمام دنیا رسم است و یک رویه و عرف مهندسی است که پروژه‌هایی که در سطح پیچیده‌ای قرار می‌گیرند را بار دیگر کنترل کرده و از چشم ناظر سومی به آن نگاه می‌کنند، یا محاسبات و طراحی آن را می‌فرستند که طرف سومی ببیند تا اگر نکته‌ای نادیده مانده، بتوانند آن را اصلاح یا جبران کنند؛ یعنی معمولا یک گروه به عنوان پیکره تصویب‌کننده برای طرح‌ها انتخاب می‌کنند. در پروژه برج میلاد، این پیکره را از بین کسانی انتخاب کردند که سوابقی در این پروژه‌ها داشته باشد و چون سوابقی بین کارشناسان و متخصصان داخلی وجود نداشته، طبیعتا از خارجی‌ها استفاده شده است. البته این‌طور هم نبوده که نظارت بر کار تنها توسط خارجی‌ها انجام شده باشد. جمعی از استادان دانشگاه‌ها را خود کارفرما دعوت کرد و در مسیر پروژه قرار داشتند. به همین خاطر من معتقدم و باور دارم دانش طراحی و اجرای این پروژه، کاملا بومی است. با این حال مثلا در طراحی سازه با شرکت NCK کانادا همکاری کردیم. این شرکت یک مشاور ارشد بود. در تصمیمات طراحی به ما کمک کرد. این همکاری هنوز هم ادامه دارد. تجهیزات قالب لغزنده را نیز از یک شرکت سوئدی خریدیم اما قالب را در خود ایران ساختیم که نسبت به معیارهای جهانی جزء بهترین‌ها قرار گرفت. در بالا بردن قالب لغزنده هم از مشاوران سوئدی کمک گرفتیم؛ چرا که یک کار تجربی بود و نمی‌خواستیم خیلی ریسک کنیم. این شرکت‌ها برج میلاد را جزء پشتوانه کاری‌شان قرار داده‌اند و این کار را فوق‌العاده ارزیابی کرده‌اند.

در احداث این برج، چه‌قدر از فناوری روز استفاده شده است؟ فکر نمی‌کنید با استفاده از فناوری‌های به‌روز، روند ساخت پروژه سریع‌تر می‌شد؟
در این پروژه در نوع خودش از بالاترین نوع فناوری استفاده شده است. برای مثال قالب لغزنده‌ای که شفت این برج را ساخته، قالب لغزنده‌ای بوده که به خاطر شکل بدنه اصلی در مقایسه با برج‌های مشابه، پیچیدگی بسیار بیشتری داشته است. یا مثلا در نصب دکل آنتن، یک طراحی ویژه برای بالابری سنگین صورت گرفته؛ چون 120 متر دکل را به صورت عمودی بالابری‌کردن، شاید در دنیا یک مرجع جهانی تلقی شود. علت طولانی‌شدن اجرای پروژه، ربطی به این حرف‌ها ندارد. طولانی‌شدن پروژه، نتیجه عواملی است که یکی از آن‌ها مدیریت پروژه است. تغییر مدیریت‌ها و تغییر اهداف در مقاطع زمانی مختلف، تاثیرگذار بوده است. مثلا در دوره‌ای شهرداری می‌گفت نمی‌خواهم در این پروژه سرمایه‌گذاری کنم و این امر طبیعتا پروژه را متوقف نگه می‌دارد. بیشترین دلیل تاخیر در این پروژه، فقدان هماهنگی بین تامین منابع و پیشرفت اجرایی‌اش بوده است.

شاید حتی بتوان گفت برج میلاد از این نظر که 11 سال طول کشیده هم به نوعی رکورددار به حساب می‌آید، این‌طور نیست؟
ببینید! شفت برج میلاد خیلی سریع ساخته شد. نصب سازه‌هایش خیلی سریع انجام گرفت و بالاتر از آن، اجرای این لابی و به اصطلاح تکمیل پروژه که با توجه به پیچیدگی‌هایش عملیات بسیار بزرگی است، در کمتر از 3 سال محقق خواهد شد که این خودش در دنیا رکورد است. البته این ناشی از اراده شهردار فعلی تهران مبنی بر اتمام پروژه بود. در دوره های قبل پروژه به لحاظ مدیریتی دچار اغتشاش بود که خوشبختانه در دوره آقای قالیباف این موضوع منتفی شد و نتیجه را هم داریم می‌بینیم که پروژه دارد انجام می‌شود. البته به نظر من این بار از طرف دیگر افراط می‌کنیم. زمان‌هایی را برای پروژه تعریف می‌کنیم که در ابعاد بین‌المللی هم غیرقابل تحقق است. در سال 85 که تصمیم گرفته شد پروژه 14 ماهه تمام شود، انجامش امکان‌پذیر نبود.

درست است که اصلا در دوره‌ای قرار بوده به خواست شهرداری، این برج خراب شود؟
من چیزی درباره خراب‌کردن برج نشنیده‌ام ولی بارها حرف از توقف شنیدیم. البته آن هم نه به صورت رسمی و مکتوب، بلکه شفاهی شنیدیم. در عمل هم این پروژه نزدیک به 6-5 سال هیچ منابعی نداشت.

ضرر و زیان ناشی از عقب‌افتادن عملیات احداث این برج را روزانه بالغ بر ده‌ها میلیون تومان برآورد کرده‌اند. به نظر شما این رقم دقیقا چقدر است؟
چنین برآوردی، کاری اقتصادی است و من در آن کارشناس نیستم. اما این را می‌دانم که در زمان شروع این پروژه، مطالعات اقتصادی‌ای داشته است. تصور می‌شد با درآمدزاشدن ساختمان‌های جانبی برج میلاد، نیاز به سرمایه‌گذاری از جیب شهر تهران روی پروژه نباشد. در آن طرح جامع چنین دیدگاهی وجود داشت ولی آن طرح برقرار نماند و سکته‌ای هم که به پروژه وارد آمد، آن را از اعتبار انداخت. اگر بخواهیم واقعی نگاه کنیم، اتمام این پروژه پنج سال تاخیر دارد.

آیا تحریم‌ها هم در طولانی‌شدن این پروژه تاثیر داشته است؟
بله تحریم‌ها هم بی‌تاثیر نبود. به‌خصوص در دوره اخیر، مقداری موجب تاخیر در کارمان شد. چون کار نمای این برج دیر تمام شد و طبعا کارهای داخلی را نمی‌شد انجام داد. تحریم‌ها در این مدتی که آقای قالیباف شهردار تهران شده‌اند، تاثیراتی داشته است. مثلا رنگ می‌‌خواستیم یا پوششی برای قالب بتونی که با یک ماه تاخیر وارد کشور شد چون تحریم بود و بایستی ثابت می‌شد تنها در صنایع ساختمانی به کار می‌رود و در صنایع دیگر استفاده نمی‌شود.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 269

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مقصود IR ۱۴:۳۵ - ۱۳۸۷/۱۲/۱۰
    0 0
    خسته نباشي متنت حوب بود