هادی معیری نژاد- گرچه علاقه ناصر الدین شاه به شیر نقل داستان هاست اما این موجود تقریبا در همین دوره در ایران منقرض شده و طبق داستانها آخرین شیر شکار شده توسط پسر همین سلطان شیر دوست شکار شده است.
علاقه ناصر الدین شاه به شیر به حدی بود که برای اطلاع یافتن از چند و چون زایمان شیرش در دوشان تپه خط تلگراف دایر کرده بود چون در ایام محرم بود و نمی توانست خودش شخصا سرکشی کند.
در دوران قاجار به جز شیرهایی که در درب خانه مبارکه و در دوشان تپه و پیش از آن در باغ وحش لاله زار زندگی می کردند، افرادی وجود داشتند که در دهه محرم شیران پیری را به مجالس تعزیه می بردند وبا آن تعزیه برگزار می کردند و مردم نیز به تماشای این موجود در تعزیه عادت داشتند به نحوی که تا سالها بعد از عروسک و ماسک شیر هم استفاده می کردند
در دوره ناصرالدین شاه رئیس کشیکخانه مبارکه «ساری اصلان» (شیر زرد به ترکی) نام داشته و بنا بر داستان ها این شخص در «پشتکوه» لرستان (ایلام فعلی) به تنهایی برای شکار شیر به درون غاری رفته بود
بسیاری از جهانگردانی که در دوره ناصرالدین شاه به تهران سفر کرده بودند به وجود شیران باغ وحش دوشان تپه اشاره داشتند. حتی در سال های 1300 هنوز توله شیرهایی برای فروش به تهران از شیراز فرستاده می شدند. برای نمونه «سپهبد ارفع» فرمانده سوار نظام آرتش ایران، در سال 1312 یک توله شیر خریداری کرده و در باغ وسیع خود در «اراج» تهران نگداری می داشت
ناصرالدین شاه در نخستین سفر به اروپا به هنگام دیدار از باغ وحش «تورین»، در یک نگاه شیفته نره شیری آفریقایی شد و از پوست مخملین و یال و کوپال بی مانند آن تمجید نمود. شاید از این زمان باشد که به تدریج نقش شیر آسیایی که در تصاویر تنها با یالی بر پشت گردن نشان داده می شد، به تدریج جای خود را به شیری بربری مانند با کوپالی انبوه داد.
شیر ایرانی در باغ وحش برلین
گفته میشود که واپسین شیرهای ایرانی در اوایل دههی 40 میلادی دیده شدهاست. برای واپسین بار شیر ایرانی در پیرامون دزفول از سوی مهندسان آمریکایی که مشغول ساخت راه آهن در خوزستان بودند دیده شدهاست. احتمالا تا چند سال پس از آن نیز چنین شیری در ایران وجود داشتهاست
اما آخرین گزارش رسمی از شکار شیر در ایران مربوط به ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه قاجار است که در بیشه های حوالی شیراز اتفاق افتاده. در آن زمان شیر ایرانی در معرض انقراض بوده که چند نفر با مشاهده آن شیر به طمع صله و پاداش به ظل السلطان گزارش میدهند و او نیز که علاقهی فراوانش به شکارهای بیرویه و دیوانهوار و به روایت خاطراتش شکارهای گاه چند هزارتایی زبانزد بود درنگ نکرده شیر مذکور را شکار کرد و با او عکس یادگاری گرفت تا شاید نامی از خود در تاریخ شکارگری بر جا بگذارد.
اما روایت دیگر این است که او خود این شیر را شکار نکرده و فقط با جسد شیر عکس یادگاری انداخته است.
مسعود میرزا ظلالسلطان پسر دوم (و فرزند سوم) ناصرالدین شاه قاجار در کتابش با عنوان سرگذشت مسعودی (که در سال 1323 قمری تنظیم شده) اطلاعاتی از شیر میدهد از جمله این که در دشت ارژن به شکار شیر میرود و علیرغم جرگه کردن منطقه با 10 هزار نفر، موفق نمیشود شیری شکار کند. او همچنین ضمن توصیف رود قرهآغاج (در جنوب شیراز) مینویسد: «شیر فراوان و زیاد است ولی از قراری که شنیدم به قرب پانزده سال است که دیگر هیچ شیری در شیراز دیده نشده است.» به علاوه این شاهزاده قاجار به منطقه کامفیروز اشاره میکند که با سران ایل قشقایی برای شکار شیر میرود آنها دو شیر شکار میکنند اما ظلالسلطان دست خالی برمیگردد. برخلاف تصور برخی که گمان میکنند آخرین شیر را او شکار کرده است، در خاطراتش با حسرتی وصف ناشدنی از عدم موفقیت در این زمینه یاد میکند.
30145
نظر شما