رعنا زارعی: شاید شما هم شب‌ها موقع خواباندن بچه‌ها مشکل داشته باشید و دیگر نتوانید با یک لالایی ساده آنها را به خواب عمیق و راحت فرو ببرید. انتخاب داستان مناسب و جذاب که تاثیر خوبی در روحیه بچه‌ها داشته باشد و در ضمن خواب آنها را مختل نکند هم دردسر بزرگی است. خیلی از پدرو مادرها نگرانند که داستانی برای کودکشان نگویند که او را بیش از حد «تخیلی» بار بیاورد، یا برخی نگرانند که نکند داستان‌ها، بدآموزی برای کودکشان داشته باشد. گاهی والدین ترجیح می‌دهند داستان‌هایی از شاهنامه یا افسانه‌های بلند و قدیمی را تعریف کنند و بعضی هم ترجیح می‌دهند داستان‌هایی ساده و کوتاه که محتوی خاصی ندارد را فقط برای سرگرمی انتخاب کنند. اما واقعا کدام داستان‌ها برای کودکان بهتر است؟
یکی از سایت‌های اینترنتی معتبر مخصوص کودکان (The Baby website) طی یک نظرسنجی اعلام کرده که اکثر پدرها و مادرها از تعریف داستان‌های کودکی خودشان مانند سفیدبرفی و هفت‌کوتوله یا هانسل و گریتل لذت می‌برند و ترجیح می‌دهند به جای داستان‌های جدید این‌ها را برای بچه‌ها تعریف کنند. اما نکته اینجاست که بچه‌های دنیای جدید، معمولا از رها شدن 2 کودک تنها در جنگل و گیر افتادن آنها توسط جادوگر لذت نمی‌برند و گاهی به شدت می‌ترسند!
بعضی بچه‌ها معتقدند قسمت‌هایی از داستان به شدت اغراق آمیز است، مثلا سیندرلا بیش از حد به کارهای نظافت و شست و شو مشغول است و درصدی هم فکرمی‌کنند، تعریف داستان‌های قدیمی باعث شود فرزندشان شب‌ها کابوس ببینند. اما بیشتر پدر و مادرها ترجیح می‌دهند، شب‌ها داستان‌های بسیار کوتاه و بدون پیچیدگی برای بچه‌ها تعریف کنند.
سال‌هاست این افسانه‌ها تعریف می‌شوند و دلیل بسیار خوبی هم برای ماندگاری آنها وجود دارد. اکثر آنها همه عنصر‌های لازم یک داستان هیجان انگیز را دارند. مثلا همیشه خوبی مقابل بدی می‌ایستد و در نهایت هم پیروز می‌شود. گروهی معتقدند ممکن است این‌جور داستان‌ها کمی ترسناک باشند اما بچه‌ها به کمی هیجان نیاز دارند مخصوصا این که در نهایت همه چیز به خیر و خوشی تمام می‌شود.
این عده معتقدند زمانی که داستان‌های زیبایی مانند جک و لوبیای سحرآمیز را می‌توان با انیمیشن بسیار جالب و جذاب در اختیار بچه‌ها قرار داد بسیار تاسف‌انگیز است که سر آنها را با داستان‌های بی‌محتوی گرم کرد.
به نظر می‌آید داستان‌های قدیمی و افسانه‌ها محیطی امن را برای کودکان فراهم می‌کنند که در آن بچه‌ها می‌توانند تا حد مطلوبی و معقولی ترس را تجربه کنند و داستان‌ها هم از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند. بسیاری از آنها داستان‌های بسیار خوب و با ساختار بسیار قوی هستند. معمولا بچه‌ها شخصیت‌های منفی و بد را دوست دارند و در نهایت این شخصیت‌ها هم به سزای عمل بدشان می‌رسند.
به همین دلیل است که بازار داستان‌های قدیمی با وجود تکرار زیاد آنها هنوز هم داغ است و انگار بچه‌های زیادی هنوز از شنیدن‌شان لذت می‌برند.
این یعنی هنوز هم بهتر است برای ساعات قبل از خواب کودکان برنامه‌ریزی کنید و بهترین داستان‌ها را از کتاب‌های قدیمی انتخاب کنید.
نظر شما