۰ نفر
۱۰ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰

یک کارشناس آمریکا می گوید: اگر امروز در آمریکا انتخابات برگزار شود، اوباما برنده است، اما پولی که رامنی خرج می کند هم کم نیست.

زهرا خدایی


می گویند آمریکایی ها در مقایسه با اروپایی ها، مردمان خوشبین تری هستند. اما امروز بحران اقتصادی، آمریکایی های خوشبین را به بدبین ترین شهروندان تبدیل کرده است. طبق آخرین نظرسنجی صورت گرفته، 61% از آمریکایی ها بر این باورند که اقتصاد کشور در وضعیت وخیمی قرار دارد. بدهی های آمریکا رقم 18000 میلیارد دلار و نرخ بیکاری رقمی بیش از 8% را نشان می دهد و 63% از آمریکایی ها بر این اعتقادند که فرزندانشان زندگی سخت تری در آینده خواهند داشت.
در چنین اوضاعی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که هزینه های هنگفتی را برای تبلیغات خود صرف کرده اند، در تلاشند تا به شهروندان آمریکایی بقبولانند که این بار برنامه های مهمی را برای خروج کشور از بحران در دست دارند. حال آنکه بسیاری از آمریکایی ها به این باور رسیده اند که سیاست های اقتصادی دولت های مختلف اعم از جمهوریخواه و دمکرات در طول 20 سال اخیر که مبتنی بر قرض گرفتن و خرج کردن بود، دیگر قادر به پابرجا نگاه داشتن اقتصادِ بدهکار آمریکا نیست. اینکه وعده های اقتصادی کدامیک از نامزدها اعم از رامنی و اوباما بتواند اندکی نظر آمریکایی های بدبین را تغییر دهد، سوالی است که فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا در گفتگویی با خبرآنلاین به آن پاسخ گفته که در پی می آید. 
در ابتدا، تصویری از فضای انتخاباتی حاکم بر دو جبهۀ جمهوریخواه و دمکرات برایمان بگویید. به نظرتان برجسته ترین ویژگی این دور از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چیست؟
نکتۀ قابل توجه در خصوص این دور از انتخابات هزینه هایی است که در حوزۀ تبلیغات صورت گرفته است. کارشناسان تخمین زده اند که هزینه های این دوره بتواند رکورد دوره های قبلی را بشکند. در مقایسه با انتخابات سال 2008 و ورود اوباما به میدان تبلیغات که گفته می شد هزینه های آن 5000 میلیون دلار بوده، تخمین زده می شود که امسال بین 1000 تا 2000 میلیون دلار در هزینه های تبلیغاتی افزایش وجود داشته باشند و در مجموع برآورد کرده اند که هزینه های انتخابات امسال بین 6 تا 7 هزار میلیون دلار باشد. این هزینۀ بالا به تغییری باز می گردد که در قانون انتخابات آمریکا در ژانویۀ 2010 یعنی 2 سال بعد از روی کار آمدن اوباما ایجاد شد. در واقع دادگاه عالی آمریکا حضور پول در سیستم سیاسی را خیلی راحت تر کرد و خیلی از محدودیت هایی که پیشتر برای خرج کردن پول در عرصۀ سیاسی وجود داشت از میان برداشته شد. متعاقباً نهادها، افراد، شرکتها و... توانستند با پول رسانی و کمک مالی به شکل نامحدودی در عالم سیاست حضور پیدا کنند و نتیجه همین شد که شاهدیم حجم زیادی از پولها وارد تبلیغات انتخاباتی شده است. در واقع این افزایش 1000 تا 2000 میلیون دلار دلیلش همین بود.
نکتۀ قابل توجه دیگر حملاتی است از هم اکنون دو کاندیدا علیه یکدیگر شروع کرده اند. در دوره های قبل تبلیغات منفی علیه یکدیگر وجود داشته، اما معمولاً این حملات کمی دیرتر شروع می شد و شدت آن هم کمتر بود اما در این دور دو طرف در حوزۀ تبلیغات منفی بسیار شدیدتر و زودتر از زمان طبیعی آن شروع کردند.
در دورۀ ریاست جمهوری اوباما شاهد شکل گیری "جنبش ضدوال استریت" در آمریکا بودیم. جنبشی که در آن گفته می شد 99 درصد آمریکایی ها علیه سیاست دولت و همچنین 1 درصد طبقۀ متمول و ثروتمند آمریکا معترض بودند. آیا طبقۀ متوسط آمریکا ترجیح می دهد ثروتمندی همچون رامنی کشور را اداره کند و یا فردی همچون اوباما که همواره بر افزایش مالیات ثروتمندان و حمایت از طبقۀ متوسط و فقیر تأکید کرده است؟ کمااینکه اوباما نیز در آخرین مصاحبۀ تلویزیونی خود، رامنی را محکوم کرد به اینکه لیستی از اموال خود ارائه نکرده است؟
نکته ای که اوباما بر آن تأکید دارد اینست که رامنی باید فرم مالیاتی را باید برای 5 سال گذشته ارائه می داده؛ اما رامنی گفته که برای 2 سال گذشته را ارائه می دهد. دلیل اینکه اوباما موضوع مالیات را مطرح می کند اینست که می خواهد نشان دهد که رامنی فرد ثروتمندی است که با جامعه و افراد معمولی به لحاظ ثروت و خصوصیت زندگی همخوانی ندارد. چون هم رامنی و هم پدرش(که فرماندار ایالت میشیگان بوده) بسیار ثروتمند بوده اند. هدف اوباما اینست که نشان دهد رامنی یک آقازاده ای است که با دغدغه های مردمی و مشکلات جامعۀ آمریکا فاصله زیادی دارد و نمی تواند مردم معمولی را نمایندگی کند.
و اما در مورد جنبش ضدوال استریت باید گفت که این بدان معنا نیست که 99 درصد آمریکایی ها در خیابانها بودند، اگر اینگونه بود که در آن زمان در آمریکا باید انقلابی صورت می گرفت. در واقع آنها به آماری اشاره می کردند که در آن 1 درصد از جامعه از ثروت بسیار بالایی برخوردار بوده و 99 درصد بقیه نیز وضعیت مالی خیلی خوبی ندارند. منظور آنها بیشتر در حوزۀ مالی بود تا اینکه اقبال سیاسی را بخواهند نشان دهند. مثلاً در نظرسنجی ها مشاهده می کنید که رامنی 48% رأی دارد و اگر 99% درصد مردم آمریکا منتقد واقعی بودند، هم اکنون نه رامنی و نه اوباما نمی بایست 48% رأی داشته باشد. البته این میزان تنها آن 48 درصدی است که می خواهند در انتخابات شرکت کنند. نیمی از جمعیت آمریکا که حق رأی دارند در انتخابات شرکت نمی کنند که درصد قابل توجهی از افرادی هستند که سیستم را قبول ندارند و معتقدند نیستند که رأی آنها تأثیری در آیندۀ جامعه داشته باشد.
اوباما در شرایط خاصی ریاست جمهوری را از بوش پسر تحویل گرفت. در آن مقطع چهرۀ آمریکا در نظام بین الملل به دلیل سیاست های یکجانبه گرا تحت تأثیر قرار گرفته بود. با پایان یافتن دورۀ ریاست جمهوری اوباما، او تا چه میزان توانسته است در حوزۀ سیاست خارجی این چهرۀ آمریکا را در نزد جهانیان ترمیم کند؟
4 سال پیش اوباما با شعار تغییر وارد میدان انتخابات شد و عده ای در آمریکا این مسئله را باور کردند و حتی افرادی که خود را وارد ساخت و فضای سیاسی نمی کردند و رأی نمی دادند نیز به اوباما رأی دادند به خاطر همین شعار تغییر. از دیگر دلایلی که سبب گول خوردن آمریکایی ها شد این بود که هم اوباما در ارائۀ شعار تغییر ورزیده عمل کرد و هم اینکه چون اوباما رنگین پوست بود و در ظاهر امر نیز شاهد تغییراتی بودیم اعم از تغییر در نوع کاندیدای ریاست جمهوری، عده ای از مردم را به اشتباه انداخت. اما امروز بعد از گذشت 4 سال از انتخاب اوباما مردم متوجه شدند که تغییر بیشتر جنبۀ شعاری داشته است و افرادی که در دور قبل متأثر از فضا رأی دادند در این دوره دیگر رأی نخواهند داد و از این رو در آینده باید شاهد کاهش تعداد رأی دهندگان باشیم. در نهایت این مسئله چالش مهمی برای اوباما خواهد بود. بدین معنا که افرادی که در دور قبل به او رأی دادند در این دوره به او رأی نخواهند داد و این ضربۀ بزرگی برای اوباما و کمک به رقیب اوست.
به نظر می رسد بیش از همه شعارهای اقتصادی نامزدها جنجال برانگیز بوده است.
بله. نکته ای که رامنی بر روی آن تأکید زیادی دارد مسائل اقتصادی است. با توجه به اینکه وضعیت اقتصادی آمریکا خوب نیست، رامنی سعی می کند این مسئله را به مدیریت اوباما ارتباط می دهد و سعی می کند به آمریکایی ها بقبولاند که اقتصاد آمریکا به دلیل مدیریت اوباما به این مرحله رسیده است. اوباما نیز در تلاش است تا به مردم ثابت کند بحران اقتصادی از زمان بوش آغاز شد و او در حد توان خود نیز توانسته آن را مدیریت کند و حتی اجازه نداده است که فاجعۀ بزرگتری ایجاد شود.
آمار نظرسنجی ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
طبق نظرسنجی ها آراء دو کاندیداها به هم نزدیک است و هر دو تقریبا دارای امتیاز 48% هستند. اما همانطور که می دانید در آمریکا رأی گیری براساس رأی مستقیم مردم نیست و به صورت الکترال کالج است. در الکترال کالج عدد رامنی 191 و عدد اوباما 274 است و در واقع اوباما جلوتر است و اگر امروز انتخابات در آمریکا برگزار شود، اوباما برنده خواهد بود. اما هنوز 2 ماه تا برگزاری انتخابات زمان باقی است و رامنی سعی می کند اوباما را هم در حوزۀ سیاست داخلی و هم سیاست خارجی به چالش بکشد و امید دارد درصدی که هم اکنون به این صورت وجود دارد، تغییر کند.
آیندۀ انتخابات آمریکا را چگونه پیش بینی می کنید؟
پیش بینی آینده امر دشوار و تقریباً غیرممکنی است. به خصوص اینکه فاصلۀ موجود تا انتخابات فاصلۀ کمی نیست. همانطور که گفتم اگر انتخابات امروز برگزار شود، اوباما پیروز میدان است و اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، باز هم اوباما برنده است. اما تلاشی که رامنی می کند نیز تلاش کمی نیست و پولی که رامنی دارد، پول کمی نیست. او در این 2 ماه نیز می تواند تبلیغات انتخاباتی خود را بیشتر کند تا در نهایت بتواند بخشی از جامعۀ رأی دهندۀ آمریکایی را به سمت خود متمایل کند.

 

26349
 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 239051

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =