آیت الله تهرانی در شرح حدیثی درباره نشانه مؤمن گفت: آنگاه که مصیبتی متوجّه مؤمن می شود، صبر می ‎کند، تحمّل می کند، نعوذبالله زبان به شکایت از خداوند نمی گشاید. این صبر کاشف از این است که رابطه اش با خدا رابطه‎ای معنوی و قوی است.

در ذیل شرح حدیثی از آیت الله مجتبی تهرانی در مورد نشانه‏های مؤمن آمده است:

روی عن علی بن الحسین (علیهماالسلام) قال:
«عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ: الْوَرَعُ فِی الْخَلْوَةِ وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ.» روایتی از امام زین العابدین(صلواتالله‏علیه) منقول است که حضرت فرمودند: مؤمن پنج نشانه دارد. اوّل؛ «الْوَرَعُ فِی الْخَلْوَةِ»، مؤمن حالت کناره‎گیری از گناه دارد، آن هم در موقعی که غیر از خدا حاضر و ناظری نیست. اگر کسی در عَلَن معصیتی را ترک کند، مثلاً شرب خمر نکند یا با نامحرم روابط نامشروع برقرار نکند، خوب است، امّا این ترک گناه در عَلَن، گویای این نیست که این فرد به اصطلاح ایمان قوی داشته باشد.

اگر در جایی که جز خدا کسی نبود،‌ گناه را ترک کرد، آنجا معلوم می‏شود که ایمان در قلب او رسوخ کرده است و به تعبیر اهلش اعتقاد، از واردات قلبیّه او شده است، چون جز خدا هیچکس را حاضر و ناظر نمی‎بیند و خودش را در محضر الهی می‎بیند؛ لذا این ترک گناه خیلی ارزشمند است.

دوم؛ «وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ»؛ وقتی مؤمن تنگدست است، به مقدار توانش در راه خدا انفاق می‏کند و صدقه می‎دهد. این مورد نیز گویای این است که وابستگی مؤمن به خدا از نظر درونی قوی است. چون آن کسی که دستش خالی نیست بلکه از امور مادّی پر است و فراوان دارد، اگر چهار سنّار هم به این و آن کمک کند، خوب است، امّا خیلی هنر نکرده است. چرا؟ چون دستش پر است. اگر کمکی هم کند، چیزی از او کم نمی‏شود. اگر آنجایی که می‏بینی از تو کم می‏شود و نسبت به امور دنیایی تعلّق داری، آنجا انفاق کردی ارزش دارد، «وَ الصَّدَقَةُ فِی الْقِلَّةِ».

سوم؛ «وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ»، آنگاه که مصیبتی متوجّه مؤمن می‏شود، صبر می‏‎کند، تحمّل می‏کند، نعوذبالله زبان به شکایت از خداوند نمی‏گشاید. این صبر کاشف از این است که رابطه اش با خدا رابطه‎ای معنوی و قوی است، «وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ»، این عمل ارزشمند است.

چهارم؛ «وَ الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ»، حلم یعنی بردباری، آنگاه که نیروی خشمش برانگیخته می‏شود و عصبانی می‎شود، خودش را کنترل می‎کند و این حلم و بردباری کشف از ایمان او می‏کند. مؤمن هنگام خشم جلوی خودش را می‎گیرد تا خشم و غضبش افسار گسیخته نباشد. این هم یکی از نشانه‎های مؤمن بود.

پنجم؛ «وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ»، معمولاً‌ کسانی که مبتلا به دروغگویی می‏شوند، به خاطر یکی از این دو چیز است: یا جلب منفعت است یا دفع ضرر، ریشة دروغگویی ایندو هستند. شخص چون می‏ترسد که منفعتی را از دست بدهد، دروغ می گوید. مثلاً مشتری آمده، برای آنکه نکند از دستش بدهد به او دروغ می گویی، از خوف اینکه منفعتی را از دست بدهد دروغ می‏گوید، یا از آنطرف، از اینکه ضرری متوجّه‏اش شود، بیم دارد. آنجا خوف از دست رفتن منفعت بود، این یکی خوف از جلب ضرر است، لذا دفع ضرر هم علّت متوسّل شدن به دروغ می‏باشد. اوّلی جلب منفعت بود، دوّمی دفع ضرر. «وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ». آنجایی که مؤمن بیم دارد نفعی از دستش برود یا ضرری متوجّه‎ا‎‎‎‏ش شود، بازهم راست می‎گوید.

لذا حضرت پنج مورد از نشانه‎های خیلی مهمّی مؤمن را فرمودند و اگر انسان واقعاً‌ دارای این خصلتها باشد، از نظر ایمانی بهترینِ افراد است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 238720

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مجیداله وردی IR ۰۸:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۶
    4 0
    بسیارعالی بود.