توفیق تغسیل آیتالله مشکینی در حسینیه فاطمیون تهران را حاج منصور ارضی مداح با اخلاص اهلبیت (ع) داشته و خاطره وی از حالت جسد آن فقیه مجاهد نیز خواندنی و جزو ناگفتههاست.
اهم سخنان منصور ارضی در ادامه میآید:
- در میان علما نیز گاهی مثلاً یک عالمی اخلاق علمی دارد، فاضل کامل هم هست، شهرت هم دارد، مرید هم زیاد دارد که البته این، اراده خداست، البته کار به جایی میرسد که اراده عارف و عالم و زاهد و سالک الیالله آن قدر زیبا میشود که میشود اراده الله و از خدا میخواهد که اصلاً مشهور نشود. یکی از این بزرگواران آیتالله مشکینی (رحمهالله علیه) بود. البته توفیق بود که از دفتر مقام معظم رهبری آقای محمدیگلپایگانی توسط واسطهای به من گفت بدن ایشان را تغسیل دهید.
- بدن ایشان را به حسینیه فاطمیون در خیابان مجاهدین آوردند. ایشان در اثر مریضی نحیف شده بودند. شاگردی هم داشتند که اسمش یادم رفته و بسیار مقید بود که همه کارها درست انجام و همه مسائل کاملاً رعایت شوند. بدن نازنین، مثل بلور و شیشه بود. آرام هم بدن را شستیم و غسل کردیم.
- عجیب بود، دست ایشان را که برای شستوشو بالا میآوردیم و کنار بدن قرار میدادیم، دست آرام آرام دوباره روی سینه برمیگشت. ما علم کمی داریم، اما دیگران که علمی بالاتر از ما دارند، میگویند بدن که خشک میشود، به همان حالت میماند ولی این بدن نرم بود. بعضی از بدنها را که میشوییم، سنگین هستند، اما ایشان کانه با ما همراهی میکرد. عده زیادی هم آنجا نبودند. چند نفر از فامیلها بودند. خیلی غریبانه.
- یادم هست مرحوم استاد خودم، مرحوم آشیخ محمود نجفی را که میشستیم، بالای سرش قیامتی بود و خیلی گریهکن داشت. در میان ائمه هم همینطور است، مثلاً امام حسن (ع) زیاد گریهکن ندارد، ولی امام حسین (ع) و امام موسیبن جعفر (ع)، زیاد گریهکن دارند. انگار یک راه و یک رسم است. یک کسی همیشه باید غریب باشد.
- آیتالله مشکینی یک معلم اخلاق بود. الان که تلویزیون یا رادیو معارف درسهای ایشان را پخش میکند و انسان گوش میکند، متوجه میشود که چه شخصیت ارزشمندی دارد.
- ایشان با اینکه علمش را داشت و قریبالمرجع بود، نه قریب الاجتهاد، بلکه در حد مرجعیت بود؛ اما عجیب متواضعانه نسبت به امام و مقام معظم رهبری برخورد میکرد، در هر سمتی هم که بود متواضعانه و خاشعانه رفتار میکرد. این صفت اولیای خداست که اصلاً خودبینی ندارند. نسبت به همه تواضع میکرد. از نظر علمی هم که باید از علما بپرسید که این مرد چقدر توانا بود.
- برخی افراد غرق در بکاء هستند، اما ایشان خود بکاء شده بود، ولی به هر حال، این رسم نیست که شاگردانی که از ایشان استفاده کردهاند، جداگانه نیایند و تجلیلی از ایشان بکنند. این همه در حوزه مجله و نشریه داریم، چرا باید ایشان اینقدر غریب بماند؟
- نکتهای که قبل و بعد از انقلاب در آیتالله مشکینی میبینیم این است که ایشان ابایی ندارند از اینکه اگر در موردی، خطایی شده، موضعگیری صریح کنند، مثلاً در قضیه آقای سیدکاظم شریعتمداری و حزب خلق مسلمان، باز جامعه مدرسین با امضای ایشان آمد و اعلامیه داد که ایشان دیگر مرجع تقلید نیست، قضیه آقای منتظری هم همینطور. بالاخره اینها آدمهای کوچکی که نبودند، ولی ایشان ابایی ندارد و بعد از این موضعگیریها هم حالت مغبون و سرخورده و گوشهگیر نداشت. باز یکی از نیازهای امروز ما همین است که ما مثلاً یک راهی را میرویم و بعد میبینیم آنچه میخواستیم نشد، میمانیم که چه کنیم.
29219
نظر شما