یزدان سلحشور

بعضی ژانر‌ها عجیب مناسب‌اند برای ایرانی شدن؛ مثل «نوآر»؛ البته از جنس فرانسوی‌اش و فیلم «کیمیا و خاک» عباس رافعی یکی از نمونه‌های خوب این تطابق است.
 
سینمای پس از 57 البته بار‌ها به سراغ ایرانی کردن ژانرهای مختلف رفته و گاهی اوقات هم موفق بوده. هنوز فیلم «53 نفر» [1368] یوسف سید مهدوی یادمان هست که چطور با دخالت بهروز افخمی هم در تدوین و هم درفیلمنامه و تغییر دیالوگ‌ها، به شکل شگفت‌آوری، ایرانی شد و «نوآر» و ماندگار. 

 «نوآر» فرانسوی با آن اخلاق‌مداری شخصیت‌های قانون‌گریزش این فرصت را در اختیار سینمای ایران گذاشته تا جان تازه‌ای به فیلم‌های «مبارزه با رژیم ستمشاهی»‌ بدهد و این فیلم‌ها را از شعارزدگی سال‌های نخست انقلاب‌اش‌‌ رها کند.
 

در همین فیلم «کیمیا و خاک» که بی‌هیچ دلیل مشخصی دیر اکران شده [سه سالی دیر‌تر] ما با «شخصیت» روبروییم نه با تیپ انقلابی‌ها و ساواکی‌ها. ساواکی‌ها البته جای پلیس‌های «نوآر»‌های فرانسوی را گرفته‌اند و انقلابیون جای آدم‌های‌‌ رها و اخلاق‌مداری را که بانک می‌زنند و سند جعل می‌کنند و غیرقانونی از کشور می‌گریزند.

در «کیمیا و خاک» هم، دیالوگ‌ها مثل «53 نفر» [با داستانی مشابه] از ایده‌های «دزد و پلیس» فیلم جلوترند و در یک کلام اگر این دیالوگ‌ها را از فیلم بگیرید حتی از بازی درخشان حامد بهداد هم در نقش یک روحانی شیعه [که با جا زدن خودش جای یک بنا، ساواک را فریب می‌دهد و مدارک را در می‌برد] چیزی نمی‌ماند.
 

آن طور که من شنیده‌ام [اگر کسی اطلاعاتی دارد دال بر اشتباه بودن این خبر تأیید نشده، اعلام کند!] دیالوگ‌ها توسط نویسنده جوانی بازنویسی شده؛ نویسنده‌ای که نام‌اش در شناسنامه فیلم غایب است و از سر اتفاق‌‌ همان آدمی‌ست که چند روز قبل از اکران عمومی فیلم، در نمایش عمومی فیلم «اردک آبی» شهرام مکری، از شبکه 4 تلویزیون دیده شده.

تشابه «53 نفر» با «کیمیا و خاک» از این هم فرا‌تر می‌رود و خط قصه را هم در بر می‌گیرد خط قصه‌ای که بخشی از قواعد ژانر است و می‌شود در مشهور‌ترین فیلم‌های ژان پیر ملویل، هانری ورنوی، گوستاو گاوراس و حتی در فیلمی چون «نبرد الجزیره» جیلو پونته کوروو ایتالیایی، خلاصه‌اش دید.

عباس رافعی در این فیلم و در جایگاه کارگردان به ما مخاطبان خود نشان می‌دهد که در فضایی ایرانی و با فیلمنامه‌ای بسامان، قادر است اثری با عناصر هماهنگ را به نمایش بگذارد اثری که باورپذیر‌تر از اثر دیگرش «بیگانگان» است که در تلاقی «دکتر ژیواگو» دیوید لین و «تایتانیک» جیمز کامرون و با بازی زیر متوسط بازیگران لبنانی، در بیروت پهلو گرفته است!

به هر حال، می‌توانم به عنوان یک عشقِ فیلم قدیمی این توصیه را داشته باشم: اگر طالب دیدن فیلمی پر حس و حال و یادآور خاطرات خوب روزگار «نوآر» هستید، این فیلم در روزهای کم‌رمقی سینمای ایران غنیمت است.
 

5858
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 227647

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۲:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
    2 0
    راستش موافق نیستم. خیلی فیلم کسالت باری بود. فقط اخرش رو دوست داشتم . همه زخمی و تنها و سرخورده و مغلوب ...