۰ نفر
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۶:۳۶

خسرو دهقان

خواندن یادداشتی از روبرت صافاریان، دوست قدیمی‌ام بهانه‌ای شد برای نوشتن درباره مهرجویی و سینمایش. نظرات صافاریان که دوستش دارم، برایم عجیب و غریب بود. خود من هم یک زمانی مثل صافاریان. همین طور به فیلم‌ها نگاه می‌کردم و درباره آن‌ها می‌اندیشیدم.

در واقع من به عنوان منتقد سینما خودم و فکر و عقیده‌ام را به فیلم و فیلمساز تحمیل می‌کردم. با خودم متر و معیار می‌‌بردم و با این متر و معیار فیلم را اندازه می‌گرفتم، در حالی که بعد‌ها فهمیدم این‌گونه نیست و باید بگذاری متر و معیار شناخت و اندازه‌گیری دنیای یک فیلم از دل خود اثر بیرون بیاید. در واقع نمی‌شود سلیقه، ایدئولوژی و تفکرت را به فیلم و فیلمساز تحمیل کنی. برعکس باید ببینی فیلمساز چه کار کرده و بر اساس آن کارش را ارزیابی کنی.

با این مقدمه بر می‌گردم به نوشته صافاریان تا ماجرا روشن‌تر شود. او در نوشته‌اش سینمای مهرجویی را تقسیم‌بندی کرده و در هر گروهی تعدادی از آثار این کارگردان را جای داده ‌است. مثلا از «پستچی» و «هامون» به عنوان فیلم‌هایی نام برده که شکل‌های بدبینانه فلسفی دارند. «لیلا» و «سارا» را در گروه فیلم‌هایی قرار داده که با یک مقدار وسواس فرمالیستی ساخته شده‌اند. از «اجاره‌نشین‌ها» و «مهمان مامان» به عنوان فیلم‌های طنز و کمدی نام برده که فضایشان ابزورد یا پوچ است. «دایره مینا» هم در این تقسیم‌بندی مربوط به بخشی از سینمای مهرجویی است که در آن گزندگی اجتماعی دیده می‌شود. او بعد از این نتیجه گرفته که «نارنجی‌پوش» متعلق به سینمای مهرجویی نیست و از او بعید است که چنین فیلمی بسازد.

من که همچنان دوستی با خود صافاریان را به نوشته‌هایش ترجیح می‌دهم، این‌گونه فکر نمی‌کنم و معتقدم همه فیلم‌های مهرجویی در ‌‌نهایت از یک آدم سرچشمه می‌گیرد. این آدم هم چون حالش متغیر است، فیلم‌هایش هم برحسب حالش تغییر می‌کنند و گوناگون می‌شوند. حالا در این بین برخی از آثار او «می‌شود» و برخی هم نه؟ مثلا به ذائقه صافاریان «هامون» ساخته و به عقیده او شده و بقیه نه، در حالی که ممکن است به ذائقه فرد دیگری فیلم دیگری بسازد و...

برخی از مشکلاتی که دوستان با سینمای مهرجویی و تعدادی از فیلم‌هایش پیدا می‌کنند، بر می‌گردد به نوع نگاهی که به این فیلمساز دارند. در واقع مهرجویی آدمی‌ نیست که نگاه فلسفی در او خیلی جدی باشد. سینمایش هم بر خلاف تصور بتن آرمه‌ای نیست و همه چیز در آن لغزان و جیوه‌ای است. به همین خاطر می‌بینیم که برخی از آثارش می‌شود و برخی هم نمی‌شود.

 من فکر می‌کنم به جای جدی گرفتن بیش از اندازه نگاه مهرجویی در فیلم‌هایش باید با موجودی واقعی این فیلم‌ها مواجه شد. آن وقت معلوم می‌شود در فیلم‌های او همه چیز خیلی نرم‌تر و آرام‌تر از این حرف‌هاست که بخواهیم به چیزی که پشت آن‌هاست فکر کنیم و مقاصد کارگردان را دریابیم و به دنبال حرفی که گسترش یافته و پیچیده‌است برویم.

خود من دو چیز را در سینمای مهرجویی می‌پسندم. اول: نگاه غیرجدی و طنز اوست که به شوخی با مفاهیم مختلف می‌انجامد و حتی در فیلمی مثل «هامون» هم نمود دارد. دوم:‌‌ همان چیزی‌ است که صافاریان می‌گوید؛ یعنی وسواس فرمالیستی و دقت در جزئیات و خرده‌کاری‌ها که اوج آن را در «لیلا» می‌بینیم. فیلمی که به عقیده من همچنان یکی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران است.

5857 
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 211657

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عجب IR ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
    8 9
    خیلی جالبه. آقای دهقان شما که حوصله نقدهای پژوهشی و علمی در سینما رو ندارید حداقل اجازه بدین دیگران این کار رو انجام بدن. شما با شیوه شخصی خودتان به چه نتیجه مهمی در مورد مهرجویی رسیده اید که صافاریان نرسیده است. خدا امثال صافاریان ها روبرای ما نگه داره. چون بزرگترین ضربه به سینما رو منتقدینی می زنند که از نقد علمی به بهانه های مختلف فرار می کنند و نظر شخصی شان را ارجح می دانند. یکی ش همین مسعود فراستی. این چیزی که شما اسمش را گذاشته اید متر و معیار، در حقیقت همان مدل ها و نظریه های نقد هنری هستند.
    • علي آرش IR ۱۲:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۷
      2 0
      ديدن شباهت بين جناب دهقان و آقاي فراستي از بامزه ترين لطيفه هايي بود كه تا حالا شنيده ام! جناب عجب كارهاي قبلي آقاي دهقان را خوانده ايد اصلن؟ نقد فيلم تا حالا خوانده ايد اصلن؟ اين مدل ها و نظريه هاي نقد هنري كه فرموده ايد دقيقن يعني چي؟