حسین نجابت:جبهه پیروان خط امام و رهبری نیاز به خانه‌تکانی دارد/ تفسیر رئیس جمهور درباره قانون اساسی درست نیست/لیست مطهری را جزء اصولگراها نمی دانم

رضا الیاسی: عصر یکشنبه حسین نجابت نامزد جبهه محتد اصولگرایان در مجلس نهم میهمان کافه خبر بود. نجابت که پس از ورود به کافه خبر برای رفتن عجله فراوانی داشت در گفت و گویی یک ساعته مسائل مختلفی همچون لیست های متعدد اصولگرایان در انتخابات، نحوه چینش گروه های سیاسی در دهه چهارم انقلاب، نحوه فعالیت دولت در انتخابات و پوست اندازی اصولگرایان را بررسی کرد.

این نامزد جبهه متحد اصولگرایان رای دادن به تمام اعضا این جبهه را حجت شرعی برای خود می داند و معتقد است اگر بنده لیست جبهه متحد را می بستم حداقل 8 نفر را از این لیست خارج می کردم.

نجابت که در مجلس هشتم عضو کمیسیون انرژی است معتقد است لیست صدای ملت به علت وجود اشتراکات فراوان با اصلاح طلبان در محوریت اصولگرایان قرار ندارد.

مشروح این گفت و گو در ادامه می آید:

 

رای نیاوردم؛ البته زمانی که قرار بود لیست از120 نفر به 60 نفر برسد و همینطور به 40 نفر کاهش یابد رای آوردم؛‌ اما در 22 نامزد آخر که خانم ها و روحانی ها جدا شده بودند رای کم آوردم و پس از کنار رفتن آقای میردامادی در لیست قرار گرفتم.

 

شایعه بود؛ بنده و آقایان شیخ الاسلام و طلا بودیم که تنها آقای طلا در لیست جبهه پایداری قرار گرفت و کسی با من برای حضور در این لیست تماس نگرفت.

 

به همه 30 نفر رای می دهم؛ بنده ‌از اول انقلاب به کار جمعی اعتقاد داشتم و کار جمعی برای من حجت شرعی دارد؛ ‌کار جمعی عنصر غیر قابل اجتناب در فعالیت های سیاسی است؛ و به طور کلی اگر کار جمعی نباشد اصلا کاری پیش نمی رود.

بنده چون پذیرفته ام که در این لیست قرار بگیرم باید به لوازم آن نیز پایند باشم و به تمام افراد رای دهم؛ بنابراین معتقدم هر کسی که فکر می کند این لیست کفایتش را نمی کند باید از لیست خارج شود. البته اگر لیست را بنده می بستم موضوع تفاوت می کرد و با لیست کنونی اختلاف پیدا می کرد.

 

حداقل 8 نفر را از لیست خارج می کردم. البته بنده الان ارزیابی شخصی روی تمام نامزدها ندارم اما از بیرون لیست جبهه متحد و پایداری کسانی را می شناسم که از 50 تا 60 درصد افراد این دو لیست با صلاحیت تر هستند؛ اما به هر حال ائتلاف الزاماتی دارد و بلوغ سیاسی حکم می کند که کار جمعی را بپذیریم و رایزنی کنیم؛ اگر در ائتلاف ظلم دیدیم باید خودمان را کنار بکشیم.

البته باید توجه داشت که کار حزبی وکار ائتلافی معانی متفاوتی دارند؛ ما هم اکنون به شکل جبهه کار می کنیم و این موضوع غیر از فعالیت حزبی است.

 

از خودشان بپرسید؛ بنده فلسفه سیاسی دارم و می گویم یا در جمعی هستید و باید الزامات آن جمع را بپذیرید، یا در غیر این صورت از لیست خارج می شوید. ما از جبهه پایداری گلایه داریم؛ چون فکر می کردیم اگر آنها در کنار ما قرار می گرفتند ما خیلی قوی حضور پیدا می کردیم. به هر حال همکاری منسجم با لیستی که در آن چند مهره ضعیف باشد، بهتر از انفرادی عمل کردن است. البته شاید کسانی که به چند نفر داخل لیست رای نمی دهند نیز برای خودشان حجت داشته باشند.

 

آقایان توکلی، مطهری، باهنر، ابوترابی فرد و آقاتهرانی هستند اما نحوه رتبه بندی آنها مختلف است.

 

خیر.‌ صدای ملت با لیست امروزشان در مرکزیت اصولگراها نیستند چرا که این لیست با اصلاح طلبان کاملا  اشتراک دارد، جلودارزاده، محجوب، هاشمی از جمله مشترکات اصلاح طلبان و صدای ملت است.

 

لیست مطهری را جزء اصولگراها نمی دانم؛ من به موضوع نگاه لیستی دارم؛ در مجلس هشتم برخی از اعضای فراکسیون اصولگرایان را اصلاح طلب می دیدم اما الان بحث لیست مطرح است و لیست صدای ملت اصولگرا نیست.

 

ارزیابی من این است که محور مجلس آینده را اصولگرایان جبهه متحد در سراسر کشور تشکیل می دهند؛ لیست جبهه متحد اکثریت مجلس نهم را در اختیار می گیرد، جبهه پایداری در رتبه دوم قرار می گیرد و لیست های باقی مانده که اقلیت مجلس را تشکیل می دهند در رتبه سوم قرار می گیرند، وضعیت جبهه متحد در شهرستان ها بهتر از تهران و مراکز استان ها است.

 

تلاش می کنند با چراغ خاموش از افرادی به خصوص در زمینه مالی حمایت کنند تا این افراد به مجلس نهم راه پیدا کنند؛ با توجه به این که در رد صلاحیت ها تعدادی از افراد شاخص مورد حمایت دولت رد صلاحیت شدند دولت از هر نیرویی که در اختیار دارد حمایت می کنند و این افراد پس از ورود به مجلس با اهرم هایی مانند امکانات مالی و بودجه سعی می کنند یارگیری کنند.

 

خیر؛ این سکوت به دلیل این است که اساسا قدرت مانور زیادی نداشتند و فضا برای کار آنها مناسب نشد.

 

تردید ندارم که آرایش سیاسی کشور در حال گذار و حرکت به شکل جدید است و شکل سنتی چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب دیگر قابل قبول نیست. این موضوع نیز یک علت بیشتر ندارد.

از اول انقلاب جریان چپ و بعد اطلاح طلب نسبت به ولایت فقیه مطالبی داشتند؛ اما در طول انقلاب و در اوج کوران ها - یعنی زمان جنگ؛ ‌سازندگی، توسعه سیاسی و بعد دولت احمدی نژاد - معلوم شد که مردم نمی پذیرند در این کشور یک جناح سیاسی وجود داشته باشد که بگوید ما اشکالاتی نسبت به ولایت فقیه داریم.

‌در واقع با گذر زمان این امر تثبیت شد که همه گروه ها باید قانون اساسی را به طور کامل بپذیرند؛ سپس در اطراف قانون اساسی به خصوص ولایت فقیه طیفی تشکیل شود و یک عده در طرفی و عده ای در طرف دیگر حاضر باشند؛ این افراد در موضوعات مختلف، اختلاف سلیقه دارند و نگاه سیاسی، اقتصادی و ‌فرهنگیشان فرق دارد، ولی این اختلاف آرا، با اینکه جدی است، اما منتهی به این نمی شود که بگویند به ولایت فقیه اشکال داریم.

باید ولایت وفقیه، که تجربه 30 ساله نشان داده محور وحدت و کارآمدی نظام است را بپذیریم و بعد با نگاه های متفاوتی که در موضوعات مختلف داریم شکل بگیریم؛ در این شرایط مردم وقتی کارآیی یک گروه را ببینند انتخاب می کنند.

 

در امریکا افرادی از حزب جمهوری خواه یا دموکرات می آیند و تبلیغ می کنند و رای می آورند؛ بنابراین گاهی رئیس جمهوری امریکا دموکرات است و گاهی نیز جمهوری خواه. اما تا کنون دیدید دیدگاه رئیس جمهوری امریکا نسبت به اسرائیل فرق کند؟ دیدید یکی از این افراد بگوید که حقوق شهروندی را قبول ندارم؟ احزاب سیاسی ما باید در نظر و عمل سرسپردگی به قانون اساسی را بپذیرند و فعالیت کنند؛ در قانون اساسی ولایت مطلقه فقیه و التزام به آن وجود دارد.

گروه چپ ما می گفتند ما نسبت به ولایت فقیه و مطلقه آن و مصادیق آن حرف داریم؛ اما این موضوع پذیرفته نیست و آنها باید این امر را بپذیرند؛ هم اکنون فضای سیاسی کشور در حال گذار است.

 

نمی توان دقیق پیش بینی کرد، از آغاز انقلاب دو گروه و جناح داشتیم و به تدریج یکی از این جناح ها که نام آنها را اصلاح طلب می گذارم در تمام شئونات اجتماعی قائل به مبانی بین الملل شدند و آزادی و اقتصاد و ... را بین المللی می دانند و در مثال ها، الگویشان انگلیس، امریکا و ژاپن است در واقع از نظر تئوریک پشتوانه تفکر آنها مبانی بین الملل است و به همین علت نیز گاهی منسجم تر حرف می زنند.

در مقابل جناح معروف به راست و اصولگرا می خواهد نفی بین الملل کند، اما هنوز نتوانسته است جای دقیق خود را پیدا کند؛ چرا که می خواهد مبانی بین الملل را کنار بگذارد و برای این کار باید یک الگوی موفق در تمام بخش ها تولید کند؛ البته تلاش های فراوانی شده و در حوزه های مختلف پیشرفت هایی مهمی نیز بدست آمده که به نظر می رسد توسعه آنها در سیاست بیشتر از حوزه فرهنگ و در فرهنگ بیشتر از حوزه اقتصاد بوده است. اما هنوز راه زیادی در پیش دارند.

بنابراین یکی از دو جناحی که گفته شد می خواهد ما را به بین الملل متصل کند و توسعه را پیوستن به بین الملل می داند و دیگری می خواهد بگوید حرف جدیدی داریم و مبدا تمدن هستیم؛ اینجاست که موضوع تولید علم و مسئله اسلامی پیشرفت و توسعه اسلامی- ایرانی مطرح می شود و در مسائلی همچون هسته ای و هوافضا خود را نشان می دهد . به نظر بنده در دهه چهارم انقلاب آرایش سیاسی طیف ها بیشتر در درون این جناح دوم است اما نه با ساختار کنونی آن؛ بلکه یک توسعه کمی و کیفی در این جناح پدید خواهد آمد.

 

خیر؛ بنده نه در ایثارگران نیستم و نه در رهپویان اما این ها را قبول دارم.

 

فکر می کنم ایثارگران و رهپویان به لحاظ گرایشات دانشجویی و با توجه به اقبال جوانان آینده روشنتری در جبهه اصولگرایان دارند و جبه پیروان خط امام و رهبری که استخوان های اساسی انقلاب بودند نیاز به خانه تکانی و بازنگری دارند.

 

نه تنها آنها بلکه همه به این موضوع نیاز دارند؛‌ شعارهای انقلاب به دلیل دینامیک و پویا بودن آنها زنده است؛ چرا می گوییم اصولگرا؟ ما می گوییم اصول را حفظ می کنیم و در اجرا کاملا خودمان را تطبیق می دهیم،‌ البته این کار بسیار سخت است و فکر می کنم همه به این موضوع نیاز دارند اما جمعیت رهپویان و ایثارگران اساسا تشکل های جدید تری هستند.

 

احتملا برنامه دارند؛ آینده ای که می گویم یکی دو سال نیست و فکر می کنم بدنه اصولگرایی در کشور که بدنه بسیار فخیم و ضخیمی است و اقبالش به ایثارگران و رهپویان روزبه روز افزایش پیدا می کند.

 

به فساد اقتصادی نتوانستیم توجه کنیم.

 

الویت شماره یک مجلس نهم نظارت بر بخش های مختلف و در مهم ترین مقوله فساد اقتصادی، فساد اداری و پارتی بازی است.

 

این موضوع ریشه تاریخی دارد؛ مجالس ما در وظیفه ای که دارند اکثر اوقات درگیر قانون گذاری هستند و کمتر به مسئله نظارت می پردازند؛ نظارت در جزئیات است و به کارهای اجرایی تعلق میگیرد، برخی مواقع نیز دستمایه معامله می شود ، این ها کار نظارت را پیچیده می کند.

 

باید شفاف سازی شود و افرادی در مجلس حاضر شوند که مسائل ملی را به مسائل منطقه ای ترجیح دهند؛ ‌اگر اینگونه شد مجلس می تواند در حوزه های قانون گذاری و نظارت و قانون گرایی با قدرت عمل کند.

 

از روزی که مرکز پژوهش ها ایجاد شده است تا کنون سهم تاثیر آن هر دوره افزایش داشته است و در دو دوره هفتم و هشتم به شهادت نماینده ها این مرکز در تصمیم گیری نمایندگان سهم قابل قبولی داشته اما هنوز تا نقطه آرمانی راه دارد.

 

عدم انجام کامل قوانین و سلیقه ای عمل کردن در اجرای آنها بزرگ ترین انحراف دولت است.

 

دولت در هدفمندی یارانه ها و همچنین تخصیص اعتبار به مترو قانون را به خوبی عمل نکرد.

 

بله مرکز گزارش هایی در اختیار تمام نمایندگان قرار می دهد؛ مرکز دو نمونه گزارش عمومی و محرمانه دارد؛ گزارشهایی را در اختیار کمیسیون های تخصصی قرار می دهد و برخی گزارش ها را برای هیئت رئیسه ارائه می کند.

 

اصولگرایان برای این موضوع باید به سمت رقابت مثبت بروند و از تخریب پرهیز کنند؛ باید دستاوردهای انقلاب و نظام را برای مردم بازگو کنند و بر این مسئله که حضور حداکثری موجب کاهش تهدید دشمن و ارتقا امنیت ملی می شود تاکید کنند.

 

میزان مشارکت مردم در کشور به طور میانگین 55 تا 60 درصد است و در تهران نیز به طور متوسط 30 درصد است.

 

احمدی نژاد گفته است که اول اعتقاد دیگری داشتم و الان متوجه شدم که کار نظارت بر قانون اساسی کار خوبی است؛ این تحلیل اشتباه است؛ احمدی نژاد فکر می کند مسئول اجرای کل قانون اساسی است اما این تحلیل را شورای نگهبان نمی پسندد.

مفسر قانون اساسی شورای نگهبان است و مفسر قانون عادی مجلس است و در این زمینه نظر شورای نگهبان مهم است؛ این ادعا که رئیس جمهور مسئول یا ناظر اجرای کامل قانون اساسی است تفسیر درستی نیست.

 

مرحوم کردان: خیلی زود مسائل و زندگی وی جمع شد؛ از استیضاح وی پشیمان نشدم اما با توجه به رفاقتمان از درگذشت وی ناراحت شدم. در حق کردان جفا نشد.

اسفندیار رحیم مشایی: کانال سقوط

محمدرضا رحیمی: الیاس نادران

آیت الله مصباح یزدی: شجاع به تمام معنا

آیت الله مهدوی کنی: خالص با 80 سال فعالیت سیاسی

آیت الله هاشمی رفسنجانی: افسوس، مورد اعتماد امام

خط قرمز زندگی شما کجاست: خارج شدن از فعالیت سیاسی

یقه سفیدها: مهم نیست

احمد توکلی: بر خلاف بسیاری از سیاست مداران احمد توکلی حرف و عملش یکی است و نفاق در او نیست.

موتلفه اسلامی: بنیان گذاران

/27295