کیهان در سرمقاله خود باعنوان «از بروکسل 82 تا واشنگتن90 » نوشت:

*هر مجموعه ای با هر گرایشی که به تقلیل قطب بندی های واقعی به صف بندی های انحرافی یا کم مایه دامن زند، بداند یا نداند، قطعه ای از پازل دشمن را سرجای خود می نهد حتی اگر عوامل القای این دو قطبی های کم مایه، به ظاهر مخالف هم تلقی شوند. قلم زنان حلقه انحرافی که به زعم خود می خواهند اعوجاجات سؤال برانگیز این حلقه را با چسباندن هر منتقدی به هاشمی رفسنجانی و عملکرد ملامت برانگیز وی در قبال فتنه سبز بپوشانند و زیر پای اتحاد اصولگرایان در جبهه متحد را از این طریق شل کنند، در همان سناریویی نقش می آفرینند که برخی به ظاهر طرفداران جبهه متحد بازیگرانند و برچسب همراهی با حلقه انحرافی را به جبهه پایداری می زنند. حاصل این بازی دوگانه قرار است در کدام سبد بریزد؟ در سبد فتنه چند لایه و پیچیده ای که دو سال پیش، هیزم اشتعال خود را از لنگی های کثیرالعلل برخی خواص پرآوازه -مانند هاشمی- تأمین کرد.
*انهدام انسجام جبهه حاملان انقلاب که امروز به نام اصولگرایی شناخته می شوند، مقصد اصلی دو قطبی های انحرافی است. البته این سخن بدان معنا نیست که در چینش فهرست نامزدها و درباره کسانی که آلوده فتنه شدند و مثلاً ستاد اصولگرایان حامی موسوی! را علم کردند و تا امروز هم از همراهی سازمان فتنه عذرخواهی نکرده اند، ذره ای کوتاه بیاییم؛ همان گونه که آلودگان به حلقه انحرافی- یا هر حلقه و فرقه دیگری که حریت و آزادگی و کرامت افراد را می گیرد و سرسپردگی را مطالبه می کند- جایی میان اصولگرایان نخواهند داشت... با همه این اوصاف و دقایق و ظرایفی که در کار هست، قطب بندی اصلی جای دیگری است و تا این قطب بندی هست، نمی توان از راهبرد اتحاد و انسجام و همدلی و الفت اصولگرایان ذره ای غفلت کرد.
/29217
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 190568

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =