آهنگساز حریق خزان چطور کارگردان تئاتر شد؟/ روایت غافلگیرکننده از عشق و جنون شمس لنگرودی روی صحنه تئاتر

«چاکریم استاد» این را امیرحسین فتحی با همان روحیه شاد و شنگولی که از ابتدای تمرین دارد می‌گوید. می‌گوید و بوسه‌ای می‌زند بر شانه شمس لنگرودی که حالا بعد از دو دور تمرین نمایش «و تو هم برنگشتی» خسته به نظر می‌رسد. شمس با لبخند پاسخش را می‌دهد. موزیک پخش می‌شود. کارگردان از انتهای سالن می‌گوید ادامه بدهید. فتحی، دیالوگش را می‌گوید و کارگردان خسته نباشید می‌گوید. همه بازیگران و دو خواننده نمایش روی سن می‌آیند و نمایش رسما به پایان می‌رسد.

فاطمه پاقلعه نژاد: اینجا تماشاخانه ملک و این آخرین تمرین گروه نمایش «و تو هم برنگشتی» به کارگردانی مهیار علیزاده است. گروهی که حالا ماه‌هاست در کنار هم قرار گرفته‌اند و قرار است یک کنسرت‌نمایش مستقل و بدون پروداکشن عجیب غریب و هزینه‌های سرسام‌آور این‌گونه نمایش‌ها را روی صحنه ببرند. همه چیز در اوج مینیمال بودن است؛ دکور، لباس‌های بازیگران و حتی موسیقی. انگار در این نمایش همه در کنار هم قرار گرفته‌اند تا قصه و شعر را برجسته کنند.

این شاید همان دلیلی است که به خاطرش فرزین محدث در فاصله استراحت میان دو دور تمرین نمایش وقتی با دیگر بازیگران در فضای بیرونی تماشاخانه دور هم جمع شده‌اند می‌گوید: «بعضی نمایش‌ها نیاز به فعالیت و اکت زیادی نداره؛ فقط باید روی صحنه باشی و روایت کنی.» او که در میان بازیگران نمایش، بیشترین تجربه تئاتری را در کارنامه دارد و در این نمایش نقش جوانی‌های کاراکتر خسرو با بازی شمس لنگرودی را ایفا می‎کند در ادامه رو می‌کند به این شاعر مطرح و می‌گوید: «ما روایت‌گر خسرویی هستیم که شما بازی می‌کنید. برای همین هم نباید فعالیت زیادی داشته باشیم» و وقتی شمس لنگرودی با لبخند می‌پرسد: «خب من باید چه کنم؟» می‌خندد و پاسخ می‌دهد: «هیچی. شما باید بایستید، دیالوگ بگویید تا ما لذت ببریم.» و به دیگر بازیگران نگاه می‌کند که رو کرده‌اند به شمس و با نوعی عشق و احترام او را می‌نگرند. عشق و احترامی که در تمام طول تمرینات در نگاه بازیگران و خواننده‌های کار به این استاد ادبیات که در این نمایش برای اولین بار حضور روی صحنه تئاتر را تجربه می‌کند، وجود دارد.

در آن سوی حیاط تماشاخانه دو خواننده کار کنار هم قرار گرفته‌اند. یکی جوان‌تر که آواز و گیتار را خودش یاد گرفته و با استعدادش آن را گره زده و آنقدر پیش رفته که حالا به عنوان خواننده-بازیگر این نمایش انتخاب شده و دیگری هر چند جوان اما با چهره‌ و صدایی پخته‌تر که سال‌هاست می‌خواند، اما خودخواسته از فضای مارکت فاصله گرفته و علی‌رغم پیشنهاداتی که به خاطر جنس صدایش داشته، ترجیح داده موسیقی را فارغ از بازی‌های همیشگی مارکت و فقط به خاطر موسیقی دنبال کند. حالا هر دو اینجا هستند تا بار آوازی «و تو هم برنگشتی» را به دوش بکشند.

آرش الیگودرزی، خواننده جوان، با اشتیاق به حرف‌های وصال علوی گوش می‌دهد که دارد به او می‌گوید با کمی تمرین می‌تواند صدایش را برای آوازهای متفاوت‌تر آماده کند. الیگودرزی می‌پرسد: «متفاوت‌تر از این؟» و وصال با حوصله توضیح می‌دهد که چطور این اتفاق رخ می‌دهد. اینجاست که یکی از بازیگران با شوخی وارد بحث می‌شود و می‌گوید: «آره. هفته اول نمایش با صدای فرهاد می‌خونی؛ از هفته‌های بعد صدات تغییر می‌کنه. اون‌وقت باید جواب مهیار رو بدی که تو رو به خاطر همین شباهت صدات به فرهاد انتخاب کرده» هر سه می‌خندند. آرش آخرین آهنگی که ضبط کرده را از گوشی مبایلش پخش می‌کند. قطعه‌ای انگلیسی است. گوش می‌کنند و صدا و لهجه به‌جا و درست آرش را تایید می‌کنند. شمس که در حال گذشتن از کنارشان است با شنیدن موزیک متوقف می‌شود. چند ثانیه‌ای گوش می‌کند و می‌پرسد: «این موزیک از کیه؟» و وقتی وصال می‌گوید: «آرش خونده» شمس با دقت بیشتری گوش می‌کند و لبخند می‌زند. همین لبخند را دیگران تاییدی می‌دانند بر کار خواننده جوان و رو به او می‌گویند: «بفرما. استاد خوشش اومد. چی بالاتر از این؟» شمس با سر تایید می‌کند و می‌گوید: «کار خوبیه». آرش با لبخند شرم پاسخ این تمجید شمس می‌دهد.

حالا تقریبا همه گروه دور هم جمع شده‌اند. فرزین محدث رو می‌کند به وصال و می‌گوید: «چه خوب می‌خونی تو.» دیگران این تمجید او را تایید می‌کنند. وصال با تواضع تشکری می‌کند. از او می‌پرسم مگر تا به حال در تمرینات نخوانده بودی؟ پاسخ می‌دهد: قطعات را در تمرین کامل نمی‌خواندیم. این اولین بار بود که روی صحنه قطعات را کامل خواندم و گروه شنیدند.

درخواست فاطمه تقوی دستیار کارگردان برای برگشتن گروه به سالن برای دور بعدی تمرین، پایانی است بر ساعت استراحت و خوش و بش اعضا. گروه از پله‌ها پایین می‌روند تا به سالن تماشاخانه ملک برسند. حالا همه روی صحنه هستند و در انتظار دستور مهیار علیزاده برای شروع دور آخر تمرین پیش از شروع اجراهای گروه. تمرین این‌بار سریع‌تر و بدون تپق پیش می‌رود. تقریبا یک ساعت زمان کلی نمایش است و تمرین هم به همان اندازه طول می‌کشد. مثل دور قبل آخرین دیالوگ را امیرحسین فتحی می‌گوید که در این نمایش کاراکتر «مرگ» را ایفا می‌کند. بازیگر جوان، با قد کشیده و چهره و صدای متناسبش که با بازی در سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی و چند سریال دیگر برای خود طرفدارانی دست و پا کرده است، «مرگ» را چنان پر اکت روی صحنه برده که اصلا انگار نه انگار «مرگ» است. فتحی در این نمایش یکی از پر حرکت‌ترین بازیگران روی صحنه است. هم دیالوگ و حرکت زیادی دارد هم در یکی دو صحنه می‌خواند و در میان این خواندن‌ها از روی سن پایین آمده و به میان تماشاگران می‌رود. خواندن البته وجه مشترک اغلب بازیگران روی صحنه این نمایش است. در کنار وصال علوی و آرش الیگودرزی که خواننده‌-بازیگران گروه هستند، و امیرحسین فتحی که پیش از این گفته شد، ساغر رجبی و شمس لنگرودی نیز قطعاتی را می‌خوانند و دکلمه می‌کنند.

پس از دیالوگ امیرحسین فتحی، مهیار علیزاده از بالای سالن خسته نباشیدی می‌گوید و در میان تشویق افراد معدودی که شامل اعضای تیم تولید، یک خبرنگار، یکی از دوستان کارگردان و همسر شمس لنگرودی که در تمام جلسه تمرینی همراهش بوده، به پایین سن می‌آید و با گروهش درباره اجرا نکاتش را مطرح می‌کند. علیزاده آهنگساز سرشناس که بیش از همه کارهایش به خاطر همکاری با چهره‌های مطرحی از جمله علیرضا قربانی، همایون شجریان و مهران مدیری نامش بر سر زبان‌ها افتاده، در «و تو هم برنگشتی» اولین تجربه کارگردانی تئاتر را پشت سر می‌گذارد.

آهنگساز حریق خزان چطور کارگردان تئاتر شد؟/ روایت غافلگیرکننده از عشق و جنون شمس لنگروی روی صحنه تئاتر

او که پیش از این هم بارها در نمایش‌ها و کنسرت-نمایش‌های گوناگونی همکاری داشته و سال ۹۲ «در شعله با تو رقصان» را با بازی صابر ابر و پانته‌آ پناهی‌ها روی صحنه تالار وحدت برده، «خط سوم» را با اندیشه فولادوند و یک ارکستر زهی کامل، «تکرار نامنظم بی تو» را با پیمان قدیمی و نمایش دیگری را با بازیگرانی چون لیندا کیانی و الهام پاوه‌نژاد کار کرده، در این نمایش اما به نظر می‌رسد خیلی قصد ندارد روی وجهه موسیقی خود تکیه کند. او با همه این تجربیاتی که از تلفیق موسیقی و بازیگری در کارهای مختلف داشته انگار در این نمایش دوست نداشته کار اغراق‌آمیزی با موسیقی انجام دهد و اگرچه تمام نمایش پر است از شعر و موسیقی اما مهیار علیزاده بیشتر تلاشش انگار برای توجه بیشتر به موسیقی خاطره‌انگیز ایرانی بوده و دست گذاشته روی چند آهنگ نوستالژیک و در تلفیق آنها با قصه عاشقانه نمایش که ساغر رجبی آن را نوشته و اشعار شمس لنگرودی، «و تو هم برنگشتی» را برای ادای دین به شعر و موسیقی خاطره‌انگیز سال‌های نه چندان دور روی صحنه برده است.

علیزاده در حاشیه این تمرین درباره ایده شکل‌گیری این کنسرت-نمایش گفت: «ایده «و تو هم برنگشتی» براساس آشنایی من با کار و اشعار شمس لنگرودی و کار آهنگسازی که روی شعرهای ایشان انجام دادم شکل گرفت. البته از ایده تا اجرا زمان زیادی طول کشید که بخش اعظم آن در دوران کرونا گذشت و ما در این دوران سعی کردیم روی متن کار کنیم.»

کارگردان «و تو هم برنگشتی» در پاسخ به این سوال که پس از شناخته شدن به عنوان یکی از بهترین آهنگسازهای کشور حالا تجربه کارگردانی تئاتر برای او چگونه است، گفت: «اینکه شما می‌گویید برای من برچسب سنگینی است و مسوولیتم را سنگین‌تر می‌کند. اما در مورد این پروژه راستش خیلی مُصر نیستم که اسمم کارگردان باشد. در واقع این پروژه‌ای است که سعی کردم از صفر تا صدش را مدیریت کنم. چه در مرحله نگارش کار که ساغر رجبی انجام داده و چه در بازیگردانی و مشاوره‌ای که فرزین محدث به من داد و چه در انتخاب اشعار که آقای شمس لنگرودی وقت زیادی گذاشتند من سعی کردم به بهترین نحو کارها را مدیریت کنم. و اینکه تصمیم گرفتم چنین پروژه‌ای را به نتیجه برسانم از علاقه‌ام به تلفیق موسیقی و نمایش می‌آید که در دوران تحصیل در خارج از کشور نمونه‌های زیادی از آن را دیدم.»

علیزاده درباره ژانر کنسرت نمایش «و تو هم برنگشتی» اینطور توضیح داد: «به نظر خودم الان کار به ژانر پست‌مدرن نزدیک شده. یک جاهایی از نوستالژی و فضاهای سنتی و فولک می‌رسیم به موسیقی‌های مدرنی که برای کار طراحی کردم. حتی نورپردازی امروزی که علی کوزه‌گر به عنوان یکی از بهترین نورپردازان کشور طراحی کرده یا کار مرتضی فربد که در طراحی صحنه و دکور و شقایق محمودی که به عنوان طراح لباس همراهمان بوده‌اند در راستای همین ژانر است.»

وی همچنین درباره تفاوت «و تو هم برنگشتی» با کارهای مشابه گفت: «کارهای قبلی که زیر تایتل پرفورمنس یا کنسرت نمایش انجام دادم دوز نمایش‌شان خیلی کمتر از موسیقی بوده، هفتاد، هشتاد درصد کار موسیقی بود و بیست، سی درصد نمایش. تفاوت این کار با کارهای قبلی این است که به علت حضور آدم‌های نمایش مثل فرزین محدث، یلدا عباسی، ساغر رجبی، مریم مشهور و امیرحسین فتحی که بخش بازی روی دوش این عزیزان است درام کار پررنگ‌تر درآمده است.»

مهیار علیزاده در پایان درباره تجربه حضور در این نمایش گفت: «من از دنیای موسیقی و کنسرت می‌آیم و صحنه تئاتر برایم صحنه تازه و نویی است. شما دو سه ماه با بازیگرانت و هنرمندانی که روی صحنه هستند زیست می‌کنی و تجربه زیست کردن با این هنرمندان برای من خیلی ارزشمند بود. از طرف دیگر هر شب با ۲۰۰ مخاطب نفس به نفس و از نزدیک صحبت می‌کنی. این اتفاق در کنسرت‌ها نمی‌افتد. آرتیست نمی‌بیند که در قسمت تماشاچی‌ها چه کسی نشسته است. در تئاتر این فاصله کم شده و برای من خیلی جذاب است و از سپری کردن این تجربه بسیار لذت می‌برم.»

کنسرت-نمایش «و تو هم برنگشتی» که روایتی است از زندگی یک استاد ادبیات و شاعر ایرانی و چالش‌هایی که پس از مهاجرت با آن روبه‌رو شده، از شانزدهم فروردین ماه و در میان استقبال مخاطبان هر شب ساعت ۲۱:۳۰ در تماشاخانه ملک تهران روی صحنه می‌رود.

محمد شمس لنگرودی، امیرحسین فتحی، فرزین محدث، یلدا عباسی، ساغر رجبی، مریم مشهور و آرش الیگودرزی (خواننده – بازیگر) ، وصال علوی (خواننده – بازیگر) از هنرمندانی هستند که در این پروژه حضور دارند.

۵۷۵۷

کد خبر 1895060

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =