خدا رحمت کند مرحوم ایرج‌میرزا را. شاعری که حقیقتاً شاعر بود و همچون اسلاف خویش حقیقت احوال فردی و جمعی ما را آشکار کرد و به ما نشان داد در کجای تاریخ ایستاده‌ایم.

 
ایرج‌میرزا شعر خواندنی بسیار دارد اما از میان آن همه، چند شعر که در وصف ظاهربینی ما سروده شده است، درخشش خاصی دارد. شاید به این دلیل که ظاهربینی فراگیرترین معضل و شایع‌ترین بیماری ما در سده‌های اخیر بوده. مصادیق بسیار می‌توان برای قشری‌گرایی ما برشمرد اما شاید جالب‌ترین و در عین حال رقت‌بارترین آنها در داستان مواجهه ما با پدیده‌های دنیای جدید باشد. نسبتی که ما با این پدیده‌ها برقرار کردیم، چیز غریب و حیرت‌آوری بود. ما ساده‌دلانه این قول مشهور و بی‌اساس را که «دستاوردهای بشری حد و مرز نمی‌شناسد و متعلق به همه بشریت است» شنیده بودیم و بی‌ آن که در آن تأمل کرده باشیم، همچون آیه‌ای مقدس مدام تکرارش می‌کردیم. نتیجه این مواجهه ساده‌دلانه وضعیتی است که امروز در آن قرار داریم. همچون پیروان حضرت موسی (ع) که چهل سال در بیابان تیه به گرد خویش می‌گردیدند و مقصد را نمی‌یافتند، هر روز عزم سفری تازه می‌کنیم اما فرجام کار همان است که در آغاز بود. گرچه در این سال‌ها کسانی بوده‌اند که راه و چاه را از یکدیگر تمییز دهند و ما را به صراط مستقیم فراخوانند اما از آنجایی که قشری‌گرایی و «وهم عظمت» ملازم یکدیگرند، خود را برتر از آن می‌پنداشتیم که گوش به سخن دیگران بسپاریم. ما علامه دهر به دنیا آمده بودیم و هیچ‌کس در جهان یافت نمی‌شد که بتواند چیزی به اندوخته‌های ما بیفزاید. بگذریم. مطلب را از جایی آغاز کرده‌ام که ادامه آن معلوم نیست به کجا ختم خواهد شد. سایت خبرآنلاین هم محل فضل‌فروشی و خطابه نیست. اگر هم باشد، قرار من با دوستان خبرآنلاین چیز دیگری است. من قرار بوده یادداشت بنویسم. آن هم یادداشت‌های صریح و سرراست. آنچه مرا برانگیخت تا قرار و قاعده‌ام را از یاد ببرم، سخنان جناب فرج‌الله سلحشور بود. سخنانی که قرار است متن کاملش در خبرآنلاین به زودی منتشر شود. منتها من عجولم و صبر و حوصله ندارم تا متن کامل را ببینم. همین مقدار برای هفت‌ پشت من و امثال من کافی است. دیگر آن که تا آن موقع کی مرده و کی زنده؟! نیست فردا گفتن از شرط طریق.
پس به اختصار می‌گویم آنچه باید بگویم: همین چند خط اظهارنظر آقای سلحشور درباره بازیگر سالم و ناسالم نشان می‌دهد ایشان هیچ درک و دریافتی از پدیده‌ای به نام سینما ندارند و حتی کتاب «آینة جادو» را یک بار هم تورق نفرموده‌اند. اصولاً تقسیم‌بندی بازیگران به سالم و ناسالم یعنی هیچ از سینما نمی‌دانیم. یعنی تصورمان از پدیده پیچیده و حیرت‌آوری همچون سینما تلقی بحت و بسیطی است که همگان از چاقو دارند: «با چاقو هم می‌توان آدم کشت هم می‌توان میوه پوست کند». با همین تلقی عوامانه است که ما با خیلی از بازیگران سالم فیلمی به‌اصطلاح مذهبی می‌سازیم که هیچ تأثیری در عقول و نفوس مسلمین هم نمی‌گذارد اما آقای مصطفی عقاد با مشتی بازیگر ناسالم فیلمی می‌سازد که کافر و مسلمان را تحت تأثیر شخصیت پیامبر اسلام قرار می‌دهد. چرا؟! خدا رحمت کند ایرج‌میرزا را.
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 187412

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 14
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ايمان ص IR ۲۱:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۹
    0 0
    بسيار زيبا بوذ
  • ايمان ص IR ۲۱:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۹
    0 0
    بسيار زيبا بوذ
  • حسین IR ۲۳:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۹
    0 0
    آفرین سید! خوب بلدی یکی به میخ بکوبی و یکی هم به نعل!
  • بدون نام IR ۰۹:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
    0 0
    جناب اقاي موسوي!سلام . مشکل در کشور ما اينست که دنبال بزرگان نمي گر ديم بلکه سعي مي کنيم با قدرتي که در دست داريم دنبال روي هاي خودمان را بزرگ کنيم.بزرگان را مي کشيم يا خانه نشين  مي،کنيم يا از خانه فراري مي دهيم .چون بزرگ ساخته هاي ما بزرگ نيستند حرفهاي بزرگي مي زنند که در حد بزرگان نيست.وبعد رسانه ها هم بزرگش مي کنند .ما فيلم اخراجيها ،را کتاب دا را پر فروش مي کنيم و تکراريهاي جشنواره خوارزمي که سالها قبل از اينکه مخترعينش بدنيا بيايند وجود داشتند تا اوج مي بريم ،مدعي پيوند نخاع را جهاني مي سازيم بعد همه فراموش مي شوند چرا ? چون واقعا بزرگ نيستند .انهمه مخترع و طراحي که در جشن واره خوارزمي و جشنواره هاي من در اوردي روسيه برادر و اروپا مدال مي اورند و اتومبيل ملي بزرگترين اتومبيل ساز....
  • بدون نام IR ۱۳:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
    7 36
    این آقا که من اصلاً نمی شناسمش به آقای سلحشور که یکی از بهترین کارگردانهاست توهین میکند
  • محمد جواد IR ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
    8 32
    خدا لعنت کند ایرج میرزا را! دیوان شعرش آکنده از اشعار سخیف و مستهجن است.
    • حسین IR ۲۳:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۱
      13 4
      حرفای ایرج میرزا برای شما مستهجن به حساب میاد؟؟پناه بر خدا یعنی پیام شعراش رو نگرفتی؟
  • محمد مهدي IR ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
    48 19
    شعر ايرج ميرزا شايد آشکار کننده‌ي احوال فردي آقاي عبدالجواد موسوي باشد، اما نسبت دادن اين احوال فردي يا بهتر بگوييم توهمات فردي به جمع، خود يکي از مصاديق ظاهر بيني است. خصوصاً براي کسي که آيينه‌ي جادو هم خوانده و تصور مي‌کند باطن سينما را هم مي‌شناسد.
    • رضا IR ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۲
      18 8
      با اين نظر موافقم. اصولاً آقاي عبد الجواد موسوي فکر مي کند داناي کل است و همه چيز را ميداند و باقي جماعت مشتي گاگول هستند.
  • بدون نام IR ۱۶:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
    21 6
    متاسفانه مقدرات تمام حوزه فرهنگ ما به دست افرادی مثل سلحشور است.
  • امیرحسین IR ۱۷:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۰
    26 5
    بنده ی خدا آقای سلحشور دچار توهم هستند. به نظرشان می آید نقشی پیامبرگونه در سینما دارند اما بر همگان معلوم ست که ایشان حتی یک فیلمساز متوسط هم در فضای سینمایی کشور تلقی نمی شود .پیغامبر بودنشان پیشکش...! چقدر خوب است اگر از نزدیکان مجیزگوی ایشان آدم با دل و جراتی پیدا شود و به ایشان یادآوری کند با این حرفها فقط نیمچه اعتبار خودت را از بین خواهی برد. می دانم جرات انتشار نداری خبرآنلاین .حق داری عزیز
    • بدون نام IR ۲۳:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۱
      14 2
      كدام اعتبار ما كه خبرنداريم حتي ازنيمچه اعتبار زشته كه حتي ده نمكي هم كسي راقبول نداشته باشه من بودم يه بلايي سرخودم مي آوردم
  • بدون نام IR ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۲
    6 16
    دیوان شعر ایرج میرزا آکنده از اشعار سخیف و مستهجن است.
  • مبارزي از تربت حيدريه IR ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۲۰
    2 8
    آقاي موسوي شما كه از ايرج ميرزا دم ميزنيد آيا حاضريد در قيامت باوي محشور شويد؟آيا داشتن سينماي سالم و اسلامي از خواسته هاي شهيد آويني نبود؟آيا شهيد آويني در كتاب جعبه جادو مباني سينما را كفر آميز نميخواند؟البته به شما سفارش ميكنم آيينه تمام نماي افكار خود را در كتاب"حلزونهاي خانه به دوش"جستجو كنيد يا علي