برای تسریع اجرای پروژه های پارس جنوبی چه باید کرد؟

آذرجزایری : از زمانیکه فازهای 15 و 16 پارس جنوبی به مناقصه رفت تا پیمانکاری پیدا شود که این فازهارا توسعه دهد 8 سال می گذرد. یعنی از روزی که همزمان با حضور دو کنسرسیوم داخلی با مدیریت قرارگاه خاتم الانبیاء و کنسرسیوم دیگری با محوریت پتروپارس سه کنسرسیوم مطرح خارجی چون گازپروم در تلاش بودند تا طرح توسعه این دو فاز را در اختیار بگیرند.
سه سال پس از اعلام مناقصه این طرح بالاخره با این استدلال که باید محوریت کار در دستان داخلی ها باشد تا شاید از این طریق پیمانکاران ایرانی بتوانند در بازار جهانی جایی برای خود دست و پا کنند در آذر 85 این دو فاز در اختیار شرکت های وطنی قرار گرفت.با ورود به ماه آذر 90 ،60 ماه از اولین روزهایی که مراحل عملیاتی دوفاز 15و16 پارس جنوبی آغاز شده است می گذرد.
حال این فازها از برنامه عقب هستند. به طوری که که وقتی مسوولان برای تامین کمبود گاز کشور در زمستان امسال و سال آینده ابراز نگرانی کردند تنها راه چاره این بود که گاز ترش فازهای 6 تا 8 پارس جنوبی به پالایشگاه این دو فاز انتقال داده شود تا پس از شیرین سازی به شبکه گاز کشور تزریق شود.
البته فازهای 15و16 باید تا کنون به بهره برداری می رسیدند و کمبود گاز کشور را پوشش می دادند اما همچنان این امیدواری وجوود دارد که  پالایشگاه این دو فاز هرچه زودتر در مدار بهره برداری قرار بگیرد تا گاز فازهایی را شیرین کند که قرار بود به میادین نفتی تزریق شود و درآمد نفتی کشور را با حفظ تولید افزایش دهد. 

در چنین شرایطی پیش از اینکه بیشتر به تاخیر این دوفاز و علل آن پرداخته شود شاید لازم باشد سوالی از مسوولان نفتی کشور پرسیده شود؟مسوولانی که روزی که چندان هم از آن نگذشته است قرارداد فازهای باقیمانده پارس جنوبی را با پیمانکاران ایرانی امضاء کردند و تاکید داشتند این فازها 35 ماهه به بهره برداری خواهند رسید. در شرایطی که فازهای 15 و 16 پارس جنوبی هنوز هم پس از 60 ماه به بهره برداری نرسیده اند و تا 8 مهرماه امسال بخش سکوهای دریایی آن بیش از 30 درصد از برنامه عقب بوده است چطور ممکن است فازهای دیگر 35 ماهه به بهره برداری برسند و اساسا نکته مهمتر در این مساله این است که این زمان براساس چه مطالعاتی به دست آمده است که ما را به سمتی می برد که پروژه های ملی ما با چنین برنامه ریزی بی هدف و بدون پشتوانه علمی پیش برود.
شاید بارها این سوال در رسانه ها مطرح شده آنهم از سوی بسیاری از بهارستانی ها و کارشناسان اما شایدجواب مسعود میرکاظمی، وزیر سابق نفت شنیدنی باشد.او در مواجهه با انتقادها تنها به این نکته اکتفا کرد که فرض این فازها 35 ماهه به بهره برداری نرسند و این زمان به 40 ماه افزایش یابد اما ما سعی مان این است تا با پیگیری های مستمر این زمان را محقق کنیم.

اگرچه اظهارات این مسوول نفتی در آنزمان درست به نظر می رسید اما شاید از خاطره ها رفته باشد که نیاز یک پروژه نفتی به برنامه ریزی و مطالعات اولیه درست است و اگر بنا اشتباه گذاشته شود خود می تواند شروعی تلخ را رقم بزند.
برخی از کارشناسان معتقدند این بنایی بود که طی دو سال گذشته در نفت گذاشته شده که پروژه های نفتی بدون پشتوانه مطالعات اولیه قوی شروع به کار کنند. نتیجه آن هم در حال حاضر مشخص است. در شرایط فعلی بسیاری از پروژه های پارس جنوبی به شدت از عدم برنامه ریزی دقیق و میزان پیشرفت مناسب در زمان های لازم رنج می برند که هیمن امر باعث ایجاد سردرگمی میان پیمانکاران شده است.
از سویی مسوولان نفتی از اعمال جریمه هایی می گویند که پیمانکارانی که تاخیر دارند باید آن را پرداخت کنند اما از سویی دیگر به دلیل مطابقت نداشتن درصد های پیشرفت در هر ماه و هر سال با واقعیت پیمانکاران با بلاتکلیفی هایی زیادی مواجه هستند.شاید مسوولان نفتی از جریمه کردن پیمانکاران به دلیل همین نقصی که خود به آن واقفند صرفه نظر کنند اما با کمی صحبت کردن با پیمانکاران کاملا به سردرگمی ناشی از درصدهای واقعی پیشرفت پروژه ها با برنامه غیر واقع پی برده می شود.

راهکارهای عمده پیشنهادی
به هرحال می گویند گزارشی قوی و مستدل است که اگر انتقاد می کند حداقل راهکاری هم ارائه کند. بنابراین شاید بد نباشد برای افزایش تجربه پیمانکاران و گریز از اشتباهات مشابه در پروژه های قدیمی تر به مشکلات موجود در پروژه فازهای 15 و 16 پرداخته شود .شاید از این طریق بتوان کمکی به سردرگمی این روزهای پیمانکاران و کارفرما کرد.
 کارشناسان تاکید دارند برای تکمیل طرح حداقل به 17 ماه وقت نیاز خواهد بود و این درحالی است که با نزدیک شدن به مراحل پایانی طرح همواره میزان پیشرفت ماهیانه کم و کمتر می شود و رسیدن به اعدادی در محدوده 1.5% در هرماه بسیار بعید خواهد بود.البته تاخیرات زیاد بخش سکوهای دریایی، مشکل اصلی برای تولید گاز از دریاست که در صورت عدم توجه و تمرکز روی آن می تواند تا 2 سال دیگر پروژه را با تاخیر مواجه کند.
شاید باید یکی از اساسی ترین راهکارها را برای گذر از شرایط فعلی و رسیدن به اهداف ملی را اصلاح فوری سازمان مدیریت کارفرما از طریق ایجاد سازمان مهندسی برای راهبری و جمع کردن کار و حل و فصل فصول مشترک کاری بین سکوها، چاهها،خطوط لوله و بخش خشکی و راه اندازی این مجموعه بصورت واحد، جستجو کرد. این کار می تواند از طریق انتخاب یک پیمانکار ذیصلاح انجام شود.
همچنین بدلیل وضعیت بحرانی سکوهای دریا در مقایسه با سایر بخشهای طرح لازم است تا اولا با پیمانکاران موجود براساس برنامه زمانبندی تکمیل و راه اندازی سکوها (با در نظر گرفتن حداقل زمان فشرده کاری) توافق شود و با اخذ تضمین های لازم در جهت اجرای به موقع برنامه زمانبندی فوق نیازهای مالی پروژه تامین شود.ثانیا استفاده از پیمانکاران کمکی مورد بررسی قرار گیرد و ثالثا در بخش هایی از پروژه که امکان استفاده از دو شیفت کاری وجود دارد پیمانکاران را بایستی ملزم به استفاده از آن کرد.
درعین حال تشکیل کارگروهی برای استخراج برخی کالاها و تجهیزات ضروری که ممکن است فراموش شده یا جامانده باشند(تکلیف کالاهای بخش دریا با نظارت کارفرما بصورت مطمئن حل و فصل شود) می توان راهکاری دیگر مطرح شود. همچنین حمل سریعتر کالاهای سفارش شده خشکی که در راه اندازی اهمیت دارند باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
همچنین ضرورت دارد در درجه اول پیمانکار و در مرحله بعد کارفرما، منابع مالی لازم را برای استمرار فعالیت های اجرایی بصورت فشرده فراهم کند.(در بخش سکوها کندی کار ناشی از مشکلات مالی به هیچ وجه قابل قبول نیست.)
نکته قابل ذکر دیگر استفاده از گاز فازهای 6،7و8 به منظور راه اندازی اولین مرحله پالایشگاه است که گرچه برای راه اندازی زود هنگام واحدهای پالایشگاه خشکی راهکار مثبت و مفیدی است ولی نباید برای تکمیل دائمی آن مورد استفاده قرار گیرد.(یعنی تولید گاز شیرین در پالایشگاه فازهای 15و16 از محل گاز ترش فازهای 6،7و8 ) اتخاذ این استراتژی باعث می شود تمرکز و فشار جهت تکمیل کار سکوها و ارسال گاز از دریا کمتر شود و هدف غائی و مطلوب یعنی انتقال گاز از میدان مشترک گازی پارس جنوبی به داخل کشور با تاخیر مواجه شود. در بخش دریا نگرانی برای تکمیل، تست و اتصال وراه اندازی خطوط لوله 32 اینچ وجود ندارد ولی این موضوع به معنی بی توجهی به کارهای تکمیل، تست و اتصال و راه اندازی خطوط لوله 32 اینچ به سکوها و بخش خشکی نیست.

دربخش سکوهای دریایی، مصاحبه با برخی از کارشناسان حاکی از نگرانی عمده است و به نظر می رسد پیشرفت 66 درصدی گزارش شده به هیچ وجه قابل اتکاء نیست چرا که توقف نسبی کار در حال حاضر و بلاتصمیمی کارفرما و منفعل شدن مجموعه دست اندرکاران طرح در این خصوص ، بسیار نگران کننده است.در صورت تمرکز کارفرما برروی این موضوع شاید بتوان راه اندازی یکی از آنها را در مهرماه سال 1391 همزمان با پالایشگاه خشکی انتظار داشت که البته یک برآورد خوشبینانه است که در صورت ادامه روند فعلی به مهرماه سال 1392 موکول خواهد شد.
بنابراین چنانچه همه چیز مطابق روند فعلی و با قول و قرارهای تیم های کاری در سازمان کارفرما و پیمانکاران پیش رود، امید است اولین فاز پالایشگاه در مهرماه 1391 و دومین فاز آن تا پایان سال 1391 تکمیل شود که البته نیل به این هدف در درجه اول مستلزم تقویت سازمان کارفرما است که در واقع نقش راهبری کامل پروژه را نیز برعهده دارد. سازمان فعلی کارفرما قادر نیست نقش خود را در این رابطه به خوبی ایفا کند و مسوولیت فعالیت های عمده مربوط به فصول مشنرک کاری را از هم اکنون و تا زمان راه اندازی کامل طرح بر عهده گیرد. در صورت عدم تقویت سازمان های دست اندرکار کارفرما پیش بینی می شود که پروژه تا پایان سال 92 نیز راه اندازی نشود یا اجزائی از آن بصورت ناقص راه اندازی شود. 

 

/31221

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 186144

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهزاد IR ۱۰:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۵
    3 0
    خدا وكيلي با وجود اينگونه مديران در صنعت نفت چگونه مي توان پروژه هاي نفتي ومشترك با كشور هاي ديگر را در موقع تعيين شده به بهره برداري رساند؟. مديرانيكه به لحاظ سابقه مديريني كمتر از 10 سال سابقه دارند واز تاريخ نفت و شرايط گو ناگو ني كه در طول 31 سال بعد از انقلاب اسلامي گذشته بي خبر مي باشندوبعضا"توان مكالمه زبان انگليسي هم ندارند وبيش از 10 سال استاد زبان در اختيار دارند.با نكاهي به اظهار نظرات اينگونه مديران مشاهده مي شود بسيار شعار مي دهند و هيچگونه عملي از اينان مشاهخده نمي شود. مثلا" در رابطه با پارس جنوبي همواره از برداشت قطر اظهارناراحتي دارند در حاليكه ميدان نفتي آرش و هنگام از سوي عربستان وعمان بشدت در حال بهره برداري . بسياري از اين مديران با كمترين سابقه نفتي در اريكه قدرت اند
  • بهروز IR ۱۸:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۲
    2 0
    با سلام ، بنده فقط می توانم یک کلمه از عمق فاجعه ای که در این زمان بر نفت و گاز پارس که متولی پارس جنوبی است بگویم ، آقای وزیر به فریاد این شرکت برسید تا دیر نشده است بنده با این وضعیت آن روزی را میبینم که دیگر برای اصلاح دیر شده باشد.