بهناز شیربانی: علیرضا امینی از جمله کارگردانانی است که فعالیت حرفهای خود را با ساخت فیلم کوتاه آغاز کرد وبعد به دنیای ساخت فیلمهای بلند قدم گذاشت. در کارنامه کاری این کارگردان فیلمهای موفقی چون «هفت دقیقه تا پاییز»،«استشهادی برای خدا» و... به چشم میخورد. مدتی قبل سریال «سقوط آزاد» به کارگردانی او از شبکه اول سیما پخش شد.سریالی 7 قسمتی که اولین تجربه سریال سازی او محسوب میشد. این تجربه البته با نظرات متفاوتی از سوی مخاطبان همراه بود.
چطور شد که بعد از مدتها دوری از تلویزیون پیشنهاد کارگردانی سریال «سقوط آزاد»را پذیرفتید؟
تا پیش از این سریال چند تله فیلم برای تلویزیون کار کرده بودم و این سریال هم محصول مشترک معاونت سینمایی ومعاونت نیروی انتظامی بود که با مشارکت شبکه اول ساخته میشد. سالها قبل کار در ژانر پلیسی را با تله فیلم «تلخون» تجربه کردم و وقتی فیلمنامه را خواندم ،به عنوان کارگردان جای کار زیادی را در پرداخت داستان دیدم. امکانات مورد نیازبرای تهیه فیلم هم مهیا شد و در نتیجه قبول کردم که چنین تجربهای را داشته باشم. برای من مهم نبود این سریال چند قسمت است مهم این بود که این کارشروع خوبی برای سریال سازی من محسوب میشد.
تا پیش از این به عنوان کارگردان چه تصوری از ساخت سریال پلیسی داشتید؟
ساختار و فیلمنامه برای من از همه چیز مهمتر بود. ساختاری که برای به تصویر کشیدن یک قصه پلیسی انتخاب میشود و بعد فیلمنامهای که پر از تنش و تعلیق باشد مخاطب را جذب میکند. این فیلمنامه چیزی بود که میشد روی آن مانور داد، بنابر این آن را انتخاب کردم و برای آن انرژی گذاشتم.
به فیلمنامه «سقوط آزاد» اشاره کردید.قصهای که به رغم جذابیتش آنطور که باید پرداخت نشده بود وازچارچوب مناسب و محکمی به لحاظ داستان پردازی برخوردار نبود.از ابتدا فیلمنامه را با تمام کاستیهایش پذیرفتید؟
ابتدا فیلمنامهای را به من دادند که آقای آرش قادری آن را نوشته بود. فیلمنامه خوبی بود اما مثل سایر فیلمهای پلیسی بود و جای کار زیادی برای من نداشت. از طرفی ما با زمان محدودی روبرو بودیم و در فیلمنامه لوکیشنهای متعددی تعریف شده بود وعملا قابل اجرا نبود. بنابراین آقای سعدوندیان به گروه اضافه شد و با توجه به شناختی که از ایشان داشتم میدانستم که درام را به خوبی میشناسد و خواستیم که همان طرح را به شکلی که در کار دیدید بنویسد. خودم هم بر روی فیلمنامه نظارت میکردم. با این حال معتقدم که فیلمنامه مشکلاتی دارد و اگر زمان بیشتری داشتیم کلیت کار از چیزی که دیدید بهتر میشد. زمان تصویربرداری ما هم به دلیل زمان پخش بسیار محدود بود و تمام تلاشم را کردم که فیلم کمتر ضربه بخورد و در حال حاضر 50 درصد از کار راضیام.
چطور شد که حامد بهداد را برای بازی در نقش محوری داستان انتخاب کردید؟
من با حامد بهداد رفاقت 13 ساله دارم. به خوبی ویژگیها و خصوصیات اخلاقیاش را میشناسم، بنابراین با حامد راحت کار میکنم و مطمئن هستم حامد بهداد بازیگر کاملا تحلیلی است و نقش را تحلیل و بعد بازی میکند. بنابراین زیاد با بازی حامد مشکل ندارم چرا که سر کار به شدت ایده میدهد و من میتوانم بهترین ایدههایش را استفاده کنم.
میدانستم حامد از پس ایفای نقش بر میآید و شکل متفاوتی از پلیس را ارائه خواهد داد .من به دنبال پلیسی میگشتم که حقیقتا در همه چیز اعم از نوع پوشش، نوع ماشین و حتی حادثههای که برایش اتفاق میافتند متفاوت باشد و حداقل نگاه من به عنوان کارگردان در فیلم دخیل باشد.
بیشترین انتقادها به نحوه بیان حامد بهداد بر میگشت.آیا این نوع بیان ایده خود بهداد بود یا شما چنین درخواستی از او داشتید؟
حامد چند اتود برای طرز بیان این نقش زد و من این نوع را پسندیدم، چرا که حس کردم خیلی گرم، صمیمی و متفاوتتراست .
سایر بازیگران هم انتخابهای اول شما بودند؟
بله تقریبا ما بعد از انتخاب حامد بقیه بازیگران را به کار اضافه کردیم. مثل پوریا پورسرخ؛ چون با شناختی که نسبت به او داشتم مطمئن بودم پوریا پتانسل خاصی دارد که کمتر کارگردانی از آن استفاده کرده است. از خانمها یونسی و حمیدی و سایر بازیگران نیز با توجه به شناختی که نسبت به ویژگیهای بازیگری آنها داشتم، دعوت به همکاری کردم .
این سریال با مشارکت نیروی انتظامی ساخته شد تا چه حد حمایتهای این ارگان برای تولید سریال مناسب بود و بعد از پخش چه عکس العملی نسبت به کار داشتند؟
به هر شکل کار کردن با ارگانهای دولتی مشکلات خاص خودش را دارد، ولی در این کار امکاناتی که من لازم داشتم را در اختیار من قرار دادند و از این بابت من هیچ مشکلی نداشتم .اما این سریال به جز امکانات خوب، تهیه کننده خوبی مثل آقای کاسه ساز داشت که تا آخر پای کار بودند ودر کل بازتاب بدی نسبت به کار ندیدم.
بازتاب مخاطبان نسبت به سریال چگونه بود؟
خوشبختانه سریال از طرف مردم بازتاب خوبی داشت . همین که انتقاد هم میکنند یعنی مورد توجه واقع شده وبا این که سریال 7 قسمت بیشتر نبود اما کاربه خوبی دیده شد.
این انتقاد هم در مورد سریال «سقوط آزاد»مطرح بود که قصد داشت کپی سریالها و فیلمهای پلیسی خارجی باشد، خود شما تا چه حد این انتقاد را قبول دارید؟
من نگاه خودم را دارم و آن را در کارگردانی فیلمهایم اعمال میکنم .همه ما فیلمهای خارجی میبینیم، خوب یکی شبیه این فیلمها فیلم بسازد، چه اشکالی دارد؟ اینجا معقوله تکنیک مطرح میشود، من همیشه سعی میکنم تکنیک را به بهترین نحو در کارهایم اجرا کنم و بازی خوبی از بازیگرانم بگیرم وفضاسازی خوبی داشته باشم .
با توجه به تجربه ساخت این سریال ممکن است بازهم در این حوزه فعالیت کنید؟
فیلمنامه خوب به آدم انگیزه میدهد. وقتی فیلمنامه خوب نباشد بهترین کارگردان هم فیلم متوسطی میسازد. اگر برای ساخت «سقوط آزاد»مدت زمان بیشتری داشتم مطمئن باشید این کاربهترازچیزی میشد که دیدید.
5757
نظر شما