نگاه محسن ترکی به داورانی است که در فهرست 8 نفره مسعود عنایت برای داوری داربی باقی ماندهاند و خیلی امیدوار است دومین قضاوت داوران ایرانی در داربی تهران مانند نیم فصل دوم فصل قبل از آب دربیاید.
اعتراضهای موجود به داوری را چگونه ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم این اعتراضها، عادی نیست. فصلهای قبل از نیمه نیم فصل دوم اعتراضها و فشارها به داوران شروع میشد اما این فصل در همان هفته اول داوران را به محکمه بردند. این فضا اصلاً عادی نیست. من بعد از بازی هفته دوم به چین رفتم اما در خبرگزاریها و سایتها میدیدم که چه فشاری به داوران ایرانی وارد میشود. حتی هفته قبل هم که آقای عنایت به شبکه دو رفت، فیلم چند بازی حاشیهدار را دیدم. به جز یک مورد که داور بازی سپاهان و پاس بدشانسی آورد، در دیگر موارد من نکته خاصی ندیدم که بخواهند به خاطر آن داوران را حلقآویز کنند.
شما کلمهای به کار بردید که قابل قبول نیست. بدشانسی عبارت مناسبی است؟
به هر حال او در مسیر توپ قرار نداشت و توپ را ندید. شاید هر داوری با این صحنه مواجه بشود که بدن بازیکن بین توپ و داور حائل شود. او در جایی بود که قانون به او گفته بود. داوران در زمان ضربات ایستگاهی و کرنر جایی مشخص را برای ایستادن دارند که آقای واحدی هم همین کار را کرد.
اتفاقات دیگر چطور.
مثلاً چه اتقاقاتی؟
اشتباهاتی که در برنامه 90 به آن اشاره شد. اتفاقاً اشتباهات تأثیرگذاری هم بود.
من برنامه 90 را ندیدم و نمیتوانم درباره بازیهای دیگر حرف بزنم.
گفته میشد که شما برای داربی امسال هم کاندیدا هستید.
من در تهران هستم ولی نمیتوانم بازی را داوری کنم. چون برای بازی چهارشنبه هفته آینده اربیل عراق و الکویت در چارچوب بازیهای جام کنفدراسیون فوتبال آسیا باید به عراق بروم و پنجشنبه به تهران میرسم. شنبه 11 مهر هم باید برای قضاوت بازی ژاپن و هنگکنگ در چارچوب بازیهای مقدماتی جام ملتهای آسیا به توکیو بروم. به این ترتیب اصلاً امکان داوری این بازی را ندارم.
اگر شما نباشید چند نفر در فهرست میمانند؟
همه هستند. آقای مظفریزاده هم فکر میکنم برای قضاوت بازیهای جوانان به خارج از کشور میروند و نیستند. ولی داوران دیگر هستند که هر کدام آنها میتوانند بازی را به خوبی قضاوت کنند.
مثلاً کدام داور؟
همه، این بازی فقط حساسیت دارد. از نظر فنی سخت نیست.
این دو مقوله چه فرقی با هم دارند؟
بعضی از بازیها هست که از نظر فنی پیچیده است و داور را خسته میکند. در چین که بودم چند داربی را سوت زدم که در آخرین آنها شاندونگ بازی داشت. بازی فوقالعاده سختی بود ولی نمره منفی نداشتم. اما در این فوتبال هر تصمیم داور حتی اگر درست باشد زیر سؤال است. این مسئله باعث میشود داورانی مثل آقای مرادی داوریهای خارجی را به قضاوت در لیگ ترجیح بدهند. این حس زمانی که میخواستم به ایران برگردم در من هم وجود داشت. با خودم گفتم دوباره باید در لیگ برتر داوری کنم و ناسزا بشنوم.
در چین ورزشگاهها هیچ حاشیهای نداشت؟
وجود داشت اما نه به این صورت، تماشاگر در همه ورزشگاهها و همه بازیهای فوتبال هیجانزده میشود اما فضا به التهاب کشیده نمیشود. در چین روزنامهها فقط آنالیز فنی داشتند. این مسئله برای بازیکنان و مربیان هم حل شده بود که نباید درباره داوری حرف بزنند. اگر بازیکنی علیه داوری مصاحبه میکرد در مرحله اول جریمه و توبیخ، در مرحله دوم محروم و اگر تکرار میکرد، کارت بازی او برای همیشه باطل میشد. این فضا در فوتبال ایران وجود ندارد. داور در فضایی مملو از استرس باید کار کند. مدام در فشار روحی و روانی است و این باعث میشود رغبت ما برای داوری پایین بیاید. شما همین برنامه 90 را ببینید. اگر نقد داوری را از آن بگیرند هیچ چیزی برای بینندگان ندارد. حتی یک بیننده پای تلویزیون نمینشیند که این برنامه را ببیند. چرا باید این طور باشد که همه زمان یک برنامه نقد داوری باشد؟ آن وقت اهالی فوتبال از بازیکن و مربی و سرپرست به خودشان اجاره میدهند هر برخوردی را با داور انجام بدهند.
منظور من این است که آن مرزبندیای که در فوتبال چین دیده میشود در فوتبال ما وجود ندارد. تازه چین کشوری است که میخواهد جزو کشورهای تراز اول در فوتبال آسیا باشد و نیست. این مشکل مدتهاست که در فوتبال مدرن دنیا حل شده است. اما در فوتبال ما داوری پر از حاشیه است و داور برای هر بازی باید خود را آماده یک اتفاق تازه بکند. مربی تیمی که در طول بازی 5 موقعیت گل هم نداشته و مدام زیر سایه حملات تیم حریف قرار گرفته، بعد از بازی میگوید ما به داوری باختیم. این شکل درستی به فوتبال ما نمیدهد.
نظر شما