سیدرضا اکرمی

«بيداري انساني» به اين معني است که مردم کشوري به اين جمع بندي رسيدند که بايدخودشان را از استبداد داخلي و استعمار خارجي نجات دهند و به خود اتکايي و خود کفايي برسند. اما چه بسا آنقدر که بايد براي اين کار از خودگذشتگي نکنند و فعاليتشان را در حوزه قلم و بيان محدود نمايند. از اين رو وقتي پاي ايثار و فداکاري جان برسند، معلوم نيست که ادامه دهند يا نه؟
اما در «بيداري اسلامي» اعتقاد و عقيده مطرح است. وجه مشترک «بيداري اسلامي» و «بيداري انساني» در شناخت آفت و به کار گرفتن قلم و انديشه و فداکاري براي نجات است. فداکاري​اي که در «بيداري اسلامي» به جنگ و جهاد و شهادت ختم خواهد شد. چون پاي عقيده در ميان است و اگر چنين نکنند، فرداي قيامت حتما مسئول خواهند بود و بايد پاسخگو باشند.
تفاوت دوم اين دو بيداري، اين است که توسعه «بيداري اسلامي» وسيعتر از «بيداري انساني» است و جمعيتي فراتر از مرزهاي جغرافيايي يک کشور را شامل مي​شود. «بيداري اسلامي» يک و نيم ميليارد مسلمان در سراسر دنيا را شامل مي​شود. کما اينکه اگر يک ايراني ببيند که در فلسطين امکان جانفشاني براي نجات يک مسلمان را دارد، اين کار را مي کند اما در «بيداري انساني» چنين حسي در افراد وجود ندارد و اينگونه جان فشاني​ها به مردم همان کشور محدود مي​شود.
تفاوت سوم، در «اقناع» است. وقتي بحث دين و اعتقاد را مطرح مي​کنيم مي توانيم خودمان را اقناع کنيم که اين کار جنبه ديني و عقيدتي دارد. مثل اينکه امام خميني(ره) نسبت به مساله فلسطين با اينکه يک کشور عربي بود، احساس وظيفه مي​کرد و چون نجات مسلمانان مردم اين کشور را يک وظيفه ديني مي​دانست، خودش و مردم را براي رهايي آنها اقناع ​مي​کرد. در حال حاضر هم براي همين منظور کنفرانس فلسطين را در تهران برگزار کرديم که بگوييم ما مسلمانيم و نسبت به وضعيت ديگر مسلمانان جهان حساسيم و نمي گذاريم اسرائيل دشنه​اي در قلب مسلمانان باشد.
بر همين اساس است که مقام معظم رهبري به عنوان ولي امر مسلمين جهان، قيام​ها و انقلاب​هاي منطقه را «بيداري اسلامي» ناميده​اند و دامنه آن را فراتر از «بيداري انساني» دانسته​اند و بر رهپويان مسلک ايشان است که اينچنين به مساله بنگرند.
*نماينده تهران و عضو جامعه روحانيت مبارز
/2929
 
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 176564

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • میثم IR ۰۰:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۳
    4 0
    این نظر شماست. که 100 البته غلطه آدم از خود شناسی به خدا شناسی میرسه. لطفا موضوع رو نپیچونین
  • علی IR ۱۹:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۴
    5 0
    نظر شما محترمه اما من شخصا با آن مخالفم چون انسانیت پایه همه چیز است.
  • بدون نام IR ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۹
    2 1
    جناب اکرمی هم به نوعی همین را عنوان کرده اند و بیداری اسلامی را نوع وسعت یافته بیدای انسانی می دانند. انسان وقتی خود را شناخت باید به خدا برسد و خداشناسی تام و تمام در راه و مجرای اسلام میسر است. این دوستان که مخالف برتر بودن بیداری اسلامی از بیداری انسانی هستند هنوز در مرحله اول خداشناسی که همان خودشناسی است گیر کرده اند وگرنه پله بعدی خود شناسی ، خدا شناسی است که قطعا والا تر و بالاتر است. چونکه 100 آمد نود هم پیش ماست. یا علی
  • قاسم US ۱۱:۳۲ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۴
    1 0
    خیر بیداری انسانی گاهی به رشد مردمان جهان و‌آمادگی برای تحولات جهانی هم معنا میددهد . درواقع تاکید بر اینکه چرا رئیسجمهور فلان واژه را به کار برده وفلان واژه را به کار نبرده هم خود نوعی درگیری و تنشزاییست. چرا که بیداری انسانی مفهومی از قبل تعریف شده و کاملا مشخص است و مرتبط با تغییر و تحولات جهانیست. در واقع بیداری دو گونه است یکی بیداری جهانی به سبب رشد معارف و علوم در جهان فرض کنید امریکایی ها به نتیجه برسند که نظام سرمایه داری کار آمد نیست(منظور برخی مردم بیدار آمریکا هستند که حق جو و حقیقت طلب هستند اما هنوز با اسلام آنگونه که باید آشنا نشده اند ) در این گونه موارد حتی اگر تعداد حقیقت جویان کم هم باشد بیداری انسانی در مورد آنها صدق میکند، بیداری انسانی به طور کلی به بیداری در سطح جهان