۰ نفر
۲۹ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۸:۴۵

گویا یمن برای آقایان قاره سبز و واشنگتن نشین مانند لیبی جذابیت نفتی و یا منفعت سیاسی ندارد

نتیجه بن بست سیاسی طولانی مدت در یمن، در 48 ساعت گذشته به خاک و خون کشیده شدن راهپیمایی های مسالمت آمیز مردمی بود. . نتیجه ای که برای هیچ کس قابل پیش بینی نبود. نیروهای دولتی در میدان "تغییر" بر راهپیمایی های مسالمت آمیز مردمی آتش گشودند. ده ها نفر کشته شده و بیمارستان های پایتخت هم مملو از زخمی شدگان شد. اینترنت مملو از صحنه های وحشتناک سرکوب است که می توانید تصور کنید از لیبی آمده است. بحران خشونتی که بسیاری پیش از این نسبت به آن هشدار داده بودند نتیجه بی توجهی ما به بحران یمن و رها کردن این موضوع به حال خود است. خشونتی که در دو روز گذشته در صنعا شاهد آن بودیم نشان می دهد که برخلاف انتظار ما شرایط در یمن نه از ثبات برخوردار است و نه پایداری سیاسی. ادامه شکست در یافتن راهکاری سیاسی برای پایان دادن به این بحران می تواند به افزایش خونریزی ها و بحران انسانی جدی منتهی شود. زمان کمی برای انتقال موفقیت آمیز قدرت باقی مانده و قطعا این راهکار باید از هرگونه بخشش نیروهای متعلق به صالح مستثنی باشد.


اکنون شرایط برای جلب توجه به سمت یمن بسیار سخت است. از زمانی که عبدالله صالح پس از سوقصد به جانش و آسیب دیدن جدی به عربستان سعودی برای مداوا منتقل شد تاامروزی که حمام خون در صنعا به راه افتاده است ، آب و هوای سیاسی بسیار تا بسیار تغییر کرده است. غوغاهای سیاسی در لیبی و سوریه ادامه دارد؛ انتقال قدرت با جنجال های بسیار در مصر همراه است و تنش میان فلسطین و اسرائیل هم توجه همگان را به خود جلب کرده است. این مسائل به راحتی یمن را در پس ذهن امریکایی ها و اروپایی ها جا داده است.


نویسنده این نوشتار برای فارین پالیسی در ادامه می نویسد: در داخل یمن مردم همچنان به شکل منظم به تظاهرات ادامه می دهند اما گویا خارج نشین ها ضرورتی برای کمک به انقلاب یمن احساس نمی کنند. حقیقت این است که علی عبدالله صالح رئیس جمهوری یمن هم دل به همین بی توجهی غرب به ماجرای یمن بسته بود. صالح در تمام این ماه ها به دنبال خرید زمان و مشمول مرور زمان کردن این پرونده بود. وی امیدوار بود که با این استراتژی بتواند معترضان را دچار انشقاق و چنددستگی کند. اکنون یمنی ها با خون خود پاسخ این بی توجهی را می دهند.


ایالات متحده، شورای همکاری خلیج فارس و سازمان ملل باید صالح را برای ترک قدرت در منگنه قرار دهند. یمنی ها هم باید هرچه سریع تر انتقال آرام قدرت را تجربه کنند. نباید از چند ماه یا چند سال آتی سخن گفت و نباید از وعده های توخالی حرف زد که هیچ یمنی دیگر آنها را باور نمی کند. این سخنان به معنای فراخوان به جنگی دیگر نیست. پس از ماجرای لیبی متاسفانه گزینه نظامی نخستین گزینه ای است که به ذهن بسیاری متبادر می شود. اکنون خارجی ها باید تمام قد کنار اپوزیسیون در یمن بایستند. باید به تمام مقام های یمنی اولتیماتوم داده شود که دیر یا زود آنها به دلیل جنایت علیه بشریت در دادگاه های بین المللی محاکمه خواهند شد.

ماه ها بی توجهی رسیدگی به پرونده یمن را سخت تر از پیش کرده است. اعتراض ها در یمن از همان ابتدا با سایر راهپیمایی های اعتراض آمیز در خاورمیانه و شمال افریقا متفاوت بود. در ماه مارس هیچ کس گمان نمی کرد که دولت صالح بتواند از این زنجیره اعتراض های مداوم و فراگیر جان سالم به در ببرد. با اینهمه حتی پس از ترک یمن توسط صالح هم قدرت وی همچنان به بقای خود ادامه داد. ایالات متحده و اروپایی ها پرونده یمن را کلا در اخیتار شورای همکاری خلیج فارس و عربستان قرار داده و پای خود را از این معرکه بیرون کشیدند. این دو عضو هم بسیار زود ماهیت خود را نشان داده و اثبات کردند که یا توانایی لازم و یا میل چندان برای برون برد این پرونده از بحران را ندارند. با اینهمه معترضان یمنی اندکی از تلاش های خود نکاستند و همچنان به اعتراض های خود ادامه دادند. سقوط قذافی هم تبدیل به ماجرایی برای الهام گیری یمنی ها شد و بازی تا بدانجا پیش رفت که ناآرامی های دو روز گذشته یمن نه تنها در سطح منطقه که ابعاد بین المللی هم پیدا کرد.


موج خشونت در دو روز گذشته مولود ضرورتی است که در این مرحله زمانی احساس می شود. با اینهمه هیچ کس نباید تصور کند که پیدا کردن راهکاری برای پایان دادن به بحران اکنون اسان تر از گذشته است . مردم در یمن به معنای تمام کلمه از بحران اقتصادی رنج می برند. زنده ماندن رژیم پس از روزهای نفس گیر مقاومت مردمی دوباره شکست دادن آن را سخت کرده است . با توجه به بالا رفتن آمار قربانیان آزادی خواهی به سختی می توان مردم را به پذیرش طرح شورای همکاری متقاعد کرد. در این طرح عاملان صالح و شخص وی از مصونیت قضایی برخوردار می شوند.


نویسنده  در نهایت با ابراز نگرانی از اوضاع امروز یمن می نویسد: به نظر می رسد که غربی ها همچنان گرفتار بی تفاوتی نسبت به این تحولات هستند. در هفته جاری هم بخش عمده توجه امریکایی ها و اروپایی ها به پرونده پرسابقه فلسطین و اسرائیل خواهد بود که پس از نیم قرن در تقلای یافتن راهی برای برون رفت از بحران است.


در غرب دولتمردان اندکی هستند که در یمن برای خود منفعتی بیابند و درصدد مهار القاعده در این کشور عربی باشند. بی توجهی به اعتراض ها در یمن هم اشتباهی استراتژیک از منظر سیاسی است و هم ضربه مهلک امنیتی. نادیده گرفتن یمن امروز می تواند به جنگ داخلی در فردای این کشور منتهی شود.
ترجمه : سارا معصومی /5151

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 174394

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =