مروری بر حوادث ایران در یکشنبه 27 شهریور 1390

 

خودکشی متهم به تجاوز در زندان

روزنامه شرق نوشت: مردی که متهم بود به همراه دو دوستش با جعل عنوان و ربودن دختری جوان به او تعرض کرده است، در زندان به زندگی‌اش پایان داد.
این سه مرد اوایل اردیبهشت سال 89، خود را به دختری جوان مامور معرفی و او را به اتهام بدحجابی سوار خودروشان کردند و مورد آزار قرار دادند. ماموران پلیس وقتی در جریان این پرونده قرار گرفتند که زن و شوهری به پلیس مراجعه کردند و مدعی شدند دخترشان به جرم بدحجابی دستگیر شده است. وقتی پلیس اسم فرشته را استعلام کرد، مشخص شد این دختر توسط هیچ نهاد قانونی‌ای بازداشت نشده ‌است.
بعد از سه روز دختر جوان خود را به ماموران معرفی کرد و اتفاقی را که برایش رخ داده بود، شرح داد. او گفت: من صندوقدار یک رستوران در بالای شهر تهران هستم و شب‌ها دیروقت به خانه می‌روم. هر شب یکی از کارگران من را همراهی می‌کند تا سوار ماشین شوم. روز حادثه وقتی داشتم به خانه برمی‌گشتم، یک پژو جلو پایم توقف کرد و سرنشینان آن خود را مامور بسیج معرفی کردند، شخصی که برای بدرقه من آمده ‌بود، وقتی دید بسیجی‌ها ایستاده‌اند، رفت. آنها به من گفتند چون بدحجاب هستی باید تو را به یکی از پایگاه‌های بسیج منتقل کنیم. من هم سوار ماشین شدم فقط از آنها خواستم اجازه دهند خانواده‌ام را در جریان قرار دهم. آنها هم اجازه دادند، تلفن بزنم و موضوع را به مادرم اطلاع بدهم. آن سه سپس من را به ساختمانی در جنوب تهران بردند و در آنجا مورد آزار قرار دادند. آنها سه روز من را در آن محل نگه داشتند و بعد یکی از آنها دلش برایم سوخت و اجازه داد، فرار کنم.
شکایت دختر جوان به شعبه 77 دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده ‌شد و قاضی ساعی دستور شناسایی و بازداشت متهمان را صادر کرد. بعد از چند روز پلاک خودرو متهمان شناسایی شد و با بازداشت صاحب‌خودرو که یکی از متجاوزان بود، سایر متهمان نیز دستگیر شدند.
متهمان در بازجویی‌های اولیه اعلام کردند به فرشته تجاوز کردند و اتهام خود را قبول دارند اما در جلسه محاکمه مدعی شدند اعترافات‌شان دروغ است.
یکی از متهمان گفت: این درست است که ما خودمان را مامور معرفی و فرشته را سوار ماشین کردیم. اما وقتی فرشته فهمید مامور نیستیم، خودش قبول کرد با ما ارتباط داشته ‌باشد و هیچ‌ مقاومتی نکرد. بعد از سه روز هم وقتی خواست برود ما جلویش را نگرفتیم.
قضات شعبه 77 دادگاه کیفر‌ی استان تهران بعد از برگزاری جلسه محاکمه رای بر اعدام هر سه متهم به اتهام تجاوز به عنف صادر کردند اما آنها به رای صادره اعتراض کردند و پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده‌ شد. درحالی که دیوان‌عالی کشور در حال بررسی پرونده بود، فرشته اعلام رضایت خود را اعلام کرد و گفت شکایتش را پس می‌گیرد. در ادامه رای صادره نقض شد و دیوان‌عالی اعلام کرد با توجه به اینکه فرشته اعلام رضایت کرده، ‌بنابراین ، ممکن است متهمان واقعیت را گفته و این دختر با رضایت خودش با متهمان رابطه برقرار کرده‌ باشد. ضمن اینکه پنج سال حبسی که به دلیل آدم‌ربایی و جعل عنوان مامور برای متهمان در نظر گرفته ‌شده، نسبت به جرمی که انجام داده‌اند، کم است.
با توجه به این نظریه، پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفر‌ی استان تهران فرستاده شد و روز گذشته متهمان برای ادای توضیح در مورد جرمی که مرتکب شده‌اند به دادگاه فراخوانده شدند. در حالی‌که متهمان سه نفر بودند، ماموران زندان فقط دو نفر را به دادگاه منتقل کردند و وقتی هیات قضات این موضوع را پیگیر شدند، مشخص شد متهم ردیف اول این پرونده که صاحب خودرو بود، در زندان خودکشی کرده ‌است.
هم‌جرم این مرد گفت: وقتی رای اعدام به ما ابلاغ شد، او ترسید و نتوانست خودش را کنترل کند. او خیلی ترسیده ‌‌بود و هرچه ما سعی می‌کردیم به او امید بدهیم، فایده‌ای نداشت به همین دلیل هم یک روز وقتی در سلولش تنها بود، خودش را حلق‌آویز کرد. با توجه به این اتفاق و از آنجا که شاکی پرونده هم حاضر به حضور در دادگاه نشده بود، هیات قضات تصمیم گرفتند با به تعویق انداختن زمان محاکمه یک‌بار دیگر فرشته را احضار و ملزم به حضور در دادگاه کنند، چراکه گفته‌های او در دادگاه می‌تواند در کشف واقعیت موثر باشد.

 

 

قتل شوهر معتاد

روزنامه شرق نوشت: زن جوانی که شوهرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده است به زودی در دادگاه کیفری ‌استان تهران محاکمه می‌شود.
گزارش این شوهرکشی 20 بهمن سال گذشته به ماموران پلیس شهرری داده ‌شد و زنی جوان به نام مریم به پلیس خبر داد شوهرش حامد به قتل رسیده ‌است. زمانی که ماموران در محل حاضر شدند تکنسین‌های اورژانس را دیدند که برای نجات جان حامد تلاش می‌کنند اما آنها لحظاتی بعد اعلام کردند این مرد به دلیل خونریزی شدید جانش را از دست داد. پلیس برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر از چگونگی مرگ حامد، همسر او را بازداشت کرد و مورد بازجویی قرار داد.
مریم در بازجویی‌ها گفت: «من و حامد با هم دعوا کردیم و حامد به سمت آشپزخانه رفت و من به دستشویی رفتم. حامد در را از پشت رویم قفل کرد و وقتی در را باز کرد که رگ دستش را زده ‌بود. دستش را پانسمان کردم، هرچه گفتم بیا با هم به دکتر برویم، قبول نکرد و بعد از دو روز جانش را از دست داد.»
وقتی جسد حامد به پزشکی قانونی منتقل شد، متخصصان دو زخم دیگر روی بدن او مشاهده کردند و تشخیص دادند هیچ‌کدام از این ضربات قدیمی نیست و همگی دقایقی قبل از مرگ ایجاد ‌شده است. وقتی نتیجه این تن‌پیمایی به بازپرس داده‌ شد، مریم یک‌بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت.
این زن گفت: دو سال قبل با حامد ازدواج کردم. او در بخش خدمات بهشت‌زهرا کار می‌کرد و با اینکه درآمد زیادی نداشت، من با قناعت با او زندگی می‌کردم. من و حامد هیچ‌وقت خوشبخت نبودیم، چون از همان اوایل ازدواج‌مان متوجه شدم او اعتیاد دارد. حامد خیلی بداخلاقی می‌کرد. مرتب با من دعوا داشت و کتکم می‌زد. خانواده شوهرم از من می‌خواستند این وضعیت را تحمل کنم. آنها می‌گفتند حامد در حال ترک است، به همین دلیل عصبی است. بعد از چند ماه مطمئن شدم حامد مواد را ترک نمی‌کند و این دروغ بزرگی است که به خانواده‌اش گفته ‌است. من و حامد بارها و بارها درگیر شدیم. او خیلی من را می‌زد تا اینکه دو روز قبل از حادثه با هم دعوا کردیم. درگیری خیلی شدید بود و ما همدیگر را کتک زدیم. دعوا تمام نشد و روزهای بعد هم ادامه داشت تا اینکه روز حادثه تلفن من زنگ خورد، داشتم روی بالکن صحبت می‌کردم که حامد دوباره سراغم آمد گوشی را قطع کردم و با هم درگیر شدیم. حامد به من گفت این‌بار می‌کشمت، من هم عصبانی شدم و کنترل خودم را از دست دادم.
مریم ادامه‌ داد: وقتی حامد داشت من را می‌زد، چاقو را برداشتم بر بدنش زدم، درست نمی‌دانم چند ضربه وارد کردم، فکر می‌کنم سه ضربه زدم که یکی به دستش خورد و باعث مرگش شد.
با اعترافات مریم و بازسازی صحنه قتل، خانواده حامد از عروس‌شان شکایت و درخواست قصاص او را کردند. بنابراین با تکمیل تحقیقات و صدور کیفر‌خواست پرونده برای رسیدگی و محاکمه مریم به شعبه 113 دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده شد. قرار بود مریم دیروز محاکمه شود که وقت رسیدگی تجدید شد و با تعیین وقت جدید، او به زودی محاکمه می‌شود.

 

 

تقلید صدای زنانه برای سرقت از آرایشگاه‌ها

روزنامه جام جم نوشت: 2 مرد قمه به دست که با تقلید صدای زنانه و حمله به آرایشگاه‌های زنانه پول و طلا سرقت می‌کردند، از سوی پلیس آگاهی مشهد دستگیر شدند. 
 رسیدگی به این پرونده هفته گذشته با شکایت 2 زن آرایشگر مبنی بر سرقت پول و طلاهایشان از سوی 2 جوان قمه به دست در دستور کار پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت.
با تحقیق از شاکیان معلوم شد، ظهر روز حادثه زنگ در آرایشگاه به صدا درآمده و آنها به گمان این که مشتری است در را باز کرده‌اند و در همین موقع 2 مرد قمه به دست با زور و تهدید وارد آرایشگاه شده‌اند و پس از کتک زدن و محبوس کردن 2 زن آرایشگر، پول و طلاهایشان را سرقت کرده و پس از به هم ریختن اثاثیه از محل متواری شده‌اند. در مرحله بعدی تحقیقات معلوم شد، همسایه‌ها با شنیدن صدای کمک‌خواهی آنها، در آرایشگاه را شکسته و با ورود به آن محل، 2 زن آرایشگر را نجات داده‌اند.
در پی این شکایت، چهره‌نگاری رایانه‌ای از متهمان فراری صورت گرفت و جستجو برای دستگیری آنها آغاز شد تا این که چند زن آرایشگر نیز با حضور در مرکز پلیس، شکایت‌های مشابهی را ارائه کردند. با اطلاعات به دست آمده از شاکیان مشخص شد تصاویر رایانه‌ای از دزدان قمه به دست با هم مطابقت دارد.
بنابراین، محل‌هایی که احتمال سرقت در آنجا وجود داشت زیرنظر گرفته شد تا این که چند روز پیش ماموران هنگام گشتزنی در جنوب شهر به یک راکب موتورسیکلت که شباهت بسیاری به یکی از سارقان تحت تعقیب پلیس داشت، ظنین شدند و اخطار به وی خواستند تسلیم شود؛ اما متهم بسرعت از محل متواری شد. ماموران در پی تعقیب و گریز، راه متهم را سد کردند و او دستگیر شد. در بازرسی از ساک همراه متهم یک قبضه قمه، گاز اشک‌آور، مقادیری طلا و یک عدد کیف زنانه کشف و ضبط شد.
متهم در اظهاراتش به پلیس گفت: من و همدست فراری‌ام، از چندی پیش از آرایشگاه‌های زنانه سرقت می‌کردیم و در جریان سرقت‌ها ابتدا یک هفته محل مورد نظر را زیرنظر می‌گرفتیم و رفت و آمدها را کنترل می‌کردیم.
متهم اضافه کرد: در روز سرقت زنگ آرایشگاه‌ها را زده و با تغییر دادن صدایمان، وانمود می‌کردیم که مشتریان زن هستیم.
متهم اضافه کرد: پس از آن که در آرایشگاه‌ها باز می‌شد، با قمه زنان آرایشگر را تهدید می‌کردیم و به زور وارد آنجا می‌شدیم. در صورت مقاومت، آنها را با اسپری بیهوش و پول و طلاهایشان را سرقت می‌کردیم. در غیر این صورت، ‌زنان آرایشگر و مشتریان آنها را کتک می‌زدیم و با انتقال به اتاق‌ها آنها را محبوس کرده و پول و طلاهایشان را می‌دزدیدیم.
در پی اعتراف متهم، همدست فراری‌اش تحت تعقیب قرار گرفت و روز گذشته در خانه‌ای واقع در جنوب شهر شناسایی شد و همراه 4 مرد قاچاقچی هنگام مصرف مواد مخدر (شیشه)، دستگیر شد.
بنابراین گزارش، متهمان روانه زندان شدند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.

 

 

نجات دختر نوجوان توسط امدادگران

روزنامه جام جم نوشت: دختر نوجوان ناشنوا که در پی مرگ پدرش، طاقت این مصیبت دردناک را نداشت، با رفتن به طبقه چهارم یک مجتمع مسکونی قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع امدادگران آتش‌نشانی شهر مشهد نجات یافت. 
23 دقیقه بامداد دیروز ـ شنبه ـ مردی با سامانه (125) آتش‌نشانی مشهد تماس گرفت و گفت دختری کر و لال که همسایه‌مان است، به بالکن طبقه چهارم مجتمع مسکونی در خیابان امام رضا (ع) رفته و قصد خودکشی دارد. دقایقی بعد امدادگران گروه نجات ایستگاه دوم عازم محل حادثه شدند.
آنها ابتدا با ایما و اشاره از دختر نوجوان خواستند از بالکن فاصله بگیرد، اما او توجهی به این درخواست‌ها نمی‌کرد. امدادگران با اطلاع از این موضوع، خانواده وی را که در همان مجتمع ساکن بودند، شناسایی کردند و با ورود به این منزل و گفت‌وگو با اعضای خانواده وی متوجه شدند آنها نیز کم‌شنوا بوده و باورشان نمی‌شد دختر خانواده قصد خودکشی دارد.
20 دقیقه تلاش برای نجات دختر نوجوان
با توجه به این‌که احتمال می‌رفت دختر نوجوان هر لحظه از طبقه چهارم به پایین سقوط کند، از امدادگران گروه نجات کوهستان نیز تقاضای کمک کردند. با حضور این گروه در محل حادثه، عملیات نجات دوباره ادامه پیدا کرد و عاقبت پس از 30 دقیقه امدادگران موفق شدند دختر نوجوان را از تصمیمی که گرفته بود، منصرف کرده و او را به مرکز درمانی انتقال دهند.
در تحقیقات پلیس معلوم شد پدر این دختر مدتی بیمار بوده که سرانجام چند روز پیش فوت کرده و این دختر با توجه به علاقه بسیاری که به پدرش داشته، تصمیم به خودکشی گرفته است.

 

 

 

فروش یک ساختمان به 40 نفر

روزنامه جام جم نوشت: فرمانده انتظامی شهرستان ابهر از دستگیری فردی که یک ساختمان 6 طبقه را به بیش از 40 نفر فروخته و با این روش 9 میلیارد ریال کلاهبرداری کرده بود، خبرداد.
به گزارش ایسنا، سرهنگ محمد اکبری‌کنعان با اعلام این خبر افزود: راز کلاهبرداری این متهم زمانی فاش شد که چند نفر برای تحویل واحدهای خریداری شده خود به این ساختمان مراجعه و متوجه شدند واحدها به چند نفر دیگر نیز فروخته شده است، به همین خاطر راهی اداره آگاهی شهرستان ابهر شدند تا از فروشنده آن شکایت کنند.
وی ادامه داد: یکی از شاکیان در تشریح ماجرا به ماموران گفت: زمانی که به دنبال خرید مغازه بودم متوجه شدم فردی قصد دارد یکی از مغازه‌های ساختمان خود را که تازه‌ ساخت و از موقعیت خوبی برخوردار بود را به فروش برساند، به همین خاطر با فروشنده وارد معامله شدم و با پرداخت 35 میلیون تومان، قرارداد را نوشتیم، اما بعد از مدتی که برای تحویل گرفتن مغازه رفتم از فروشنده خبری نبود و متوجه شدم که این مغازه به چند نفر دیگر نیز فروخته شده است.
فرمانده نیروی انتظامی ابهر با بیان این‌که مأموران در تحقیقات خود دریافتند صاحب این ساختمان، مغازه‌ها و واحدهای آن را به بیش از 40 نفر فروخته است، گفت: با اطلاعات به دست آمده، متهم شناسایی و پلیس به محل زندگی وی اعزام شد و او را دستگیر کردند که متهم در تحقیقات به کلاهبرداری 9 میلیارد ریالی از 40 نفر اعتراف کرد.
56282

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 173877

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =