با اینکه نمایش سری اول برنامه طنز «خندهبازار» به پایان رسیده، اما حرفها و بحثها درباره کم و کیف این برنامه هنوز به پایان نرسیده و اظهارنظرهای گوناگون درباره این نوع از طنز همچنان ادامه دارد.
نکته اصلی هم حجم بالای تناقضها و تفاوتها در واکنش نشان دادن به «خنده بازار» است. در این گفتوگو نظر دکتر عماد افروغ، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم و کارشناس مسائل فرهنگی را جویا شدهایم.
«خندهبازار» چطور طنزی است؟
همهاش را که ندیدهام ولی در همین حدی که دیدهام، تاییدش نمیکنم.
ایرادش کجاست؟
باید دید چگونه ما به این طنزها پرداختهایم. آیا رعایت ادب و اخلاق را کردهایم؟ آیا چهرهایی که از سوژهها ارائه دادهایم معرف آنها بوده یا چهره کاذبی به آنها دادهایم؟ زمانی هست که یک کپیبرداری از صورت کسی را به طنز میکشیم، زمانی هم هست که صفتی را به او نسبت میدهیم. درمورد کپیبرداری تصویری مسئلهای ندارم، حتی درمورد ویژگیهای عام آن شخصیت هم نظری ندارم ولی من با صفاتی که گاهی غیراخلاقی است و به افراد نسبت میدهیم مشکل دارم. گاهی دست انداختن افراد به میان میآید.
یعنی چه؟ یعنی برنامه افراد را دست میاندازد؟
تصور میکنم برخی قسمتهای برنامه اتصاف یکسری صفات غیراخلاقی به افراد است که از نظر اخلاق نمیتواند مورد تایید باشد ولی در بخشی دیگر، بعضی از این شخصیتپردازیها مطابق با واقع بوده و صفت عامی را به فرد نسبت داده که همه او را به آن صفت میشناسند ولی گاهی چیزی را بزرگنمایی میکنند که صفت عام نیست. مثلا همان قسمتی که بدل مایلیکهن را آورده بودند، من خودم صحنه واقعی آن اتفاق را دیده بودم که اتفاقا خیلی هم ناراحت شدم.
مایلیکهن که همیشه گریه نمیکند. شاید این یک بار این کار را کرده و آن هم صادقانه. وقتی گریه کرد من آن را یک ویژگی خوب ایشان دیدم که از بعضی بیاخلاقیها ناراحت شده بود. حالا همان گریه بهانهای شده که او را نشان دهند و درواقع آن را کردند صفت عامش و با همان او را به سخره گرفتند. این کار اصلا درست نیست و نشان میدهد که ما یکسری بیاخلاقی را توصیه میکنیم!
پس چرا این برنامه اینقدر مخاطب دارد؟
این طنز در جذب مخاطب موفق بوده ولی فقط با ادا درآوردن و دست انداختن افراد! اما مجاز نیستیم که برای جذب مخاطب هر کاری را انجام دهیم. ما حتی مجاز نیستیم طنز را فقط برای اوقات فراغت بسازیم.
لورل و هاردی کسی را مسخره نمیکنند اما جهتی هم ندارند. در مقابل چارلی چاپلین کمدین معناداری است. وجه هدایتمحوری جمهوری اسلامی باید در برنامههای طنزش هم نشان داده شود.
در مقابل این برنامه بعضیها واکنش بسیار تندی نشان دادند. اگر بخواهیم از آن طرف قضیه نگاه کنیم، نمیتوان گفت آستانه تحمل افراد پایین آمده؟
اگر واقعا به وجه عامی پرداخته شود که شهره باشد و در واقع توهین به شخص و دست انداختن هم نباشد من فکر میکنم که افراد نباید مشکلی داشته باشند. اگر چیز دیگری باشد کاملا حق دارند شاکی شوند.
ولی درمورد داوود رشیدی این اتفاق نیفتاد.
خب بله. آیتم آقای رشیدی را خیلی سنگین و موقر ساخته بودند که خود داوود رشیدی هم از کار دفاع کرد. اگر همین آیتم را سبک کار میکردند و با مسخره کردن همراه بود همان داوود رشیدی هم واکنش نشان میداد.
یعنی ربطی به جنبه ندارد؟
چرا. به جنبه هم ربط دارد. یک قسمت از قضیه هم برمیگردد به ظرفیت افراد ولی بعضی وقتها طرف واکنش نشان نمیدهد چون تصور میکند ممکن است طرف مقابل جری شده یا باعث شهرت طرف مقابل شود. این است که خویشتنداری میکند. کسی وجود ندارد که از طنزی که در آن او را دست انداختهاند خوشش بیاید و این کاملا طبیعی است. حتی اگر سکوت هم کند از جهات اجتماعی قضیه است.
در کل وزنه مثبت این برنامه سنگینتر است یا وزنه منفی؟
به نظرم آنجایی که دارند جریانی را نقد میکنند کار مثبتی است، اما درمورد اشخاص کار درستی نشده.
58301
نظر شما