تندروها میانه روها را عامل بدبختی ایران می دانند/تا تندروها به قدرت رسیدند کشور به هم ریخت

با تحریم علی لاریجانی و محمدجواد ظریف، پیمانی نانوشته بین کاسبان تحریم در داخل و خارج از کشور شکل گرفته تا میانه روها به «پیشابرجام» بازگشته و تندروها برای تخریب دستاوردهای دیپلماسی به توافق برسند.صدای پای رادیکالیسم به گوش می رسد.

رسول سلیمی: در حالی که وزارت خارجه کانادا از تحریم ۱۷ فرد و سه نهاد ایرانی دیگر، به‌دلیل نقض حقوق بشر خبر داده، اسامی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت یازدهم و دوازدهم و علی لاریجانی، رئیس مجلس هشتم تا دهم، در فهرست تحریم‌شدگان جدید از سوی کانادا، تلاشی مضاعف برای به بن بست کشاندن مذاکرات است. چه آنکه تحریم به مثابه ابزاری در دیپلماسی برای فشار به کشورها در کنار جنگ مطرح می شود. تحریم محمدجوادظریف و علی لاریجانی، دو سیاستمدار شهره به میانه روی اگرچه از سوی یک کشور خارجی انجام شده، اما خروج این سیاستمداران از فرآیندهای تصمیم سازی سیاسی، از دوسال قبل، در داخل کشور اتفاق افتاده است.

محمدجواد ظریف از معدود دیپلمات هایی است که بعد از انقلاب در مسئولیت های دیپلماتیک و به نمایندگی ایران در سازمان های جهانی حضور داشته است. حضور ظریف، از او سیاستمداری با تجربه، متخصص، مسلط و با ارتباطات بین المللی ساخته است.علی لاریجانی نیز در کسوت ریاست مجلس شورای اسلامی، به خوبی از او رجل سیاسی در حوزه داخلی ساخته است.

ظریف و لاریجانی؛ سیاستمداران فصل اعتدال

ظریف در سال ۱۳۸۴، بعد از بایکوت و تحریم توسط جریان سیاسی حامی احمدی نژاد و در زمانی که ایران در ذیل فصل هفتم سازمان ملل قرار گرفته بود، مجددا در دولت روحانی به دستگاه دیپلماسی بازگشت. اما این بار با اختیاراتی برگرفته از مقامات عالی نظام و برای مذاکره مستقیم با امریکا. تیم دیپلمات های وزارت خارجه بعد از ۲۰ ماه مذاکره با دیپلمات های امریکا و اروپا در بالاترین سطح مقامات وزارت خارجه، برجام را امضا کردند. برجام چشم اندازی از رفع تحریم نهادها، افراد و در مجموع مردم ایران را پیش روی جهان، قرار داد.

علی لاریجانی نیز که به عنوان سیاستمدار راست سنتی، در دولت نهم احمدی نژاد با سیاست های او برای تشدید تنش با کشورهای جهان همراهی نکرد و مورد غضب تندروها قرار گرفت و گروهی که ظاهراً پیشتر سازماندهی شده بودند ( و در ابتدا نهایتاً ۲۰ نفر بودند و کم کم به تعداد آن ها، تعداد زیادی از بیرون مسجد افزوده شد) ، در حمایت از احمدی نژاد شعارهای تندی سردادند و به سوی لاریجانی، کفش و مهر نماز پرتاب کردند! این افراد با سردادن پی در پی شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» ، «بصیرت بصیرت» و ... مانع سخنرانی لاریجانی شدند. لاریجانی کوشش کرده بود میانه روی و عقلانیت در روابط ایران با سایر کشورها را حفظ کند. این میانه روی در سیاست ورزی و حمایت از تنش زدایی از روابط خارجی، او را در ردیف نماینده ویژه ایران برای پیگیری قراردادهای خارجی راهبردی قرار داد. او در زمان دولت دهم نیز با ایفای نقش مستقل مجلس در برابر دولت، کوشش کرد تندروی های رئیس جمهور وقت را آشکار و دولت اقتدارگرای احمدی نژاد را در برابر پارلمان پاسخگو کند.

در زمان ریاست لاریجانی بر مجلس شورای اسلامی، جلسات متعدد کارشناسی برای بررسی برجام با حضور تندروترین منتقدان دولت روحانی برگزار شد که برآیند آن گفت وگوها و انتقادات، در نهایت توافقی عمومی برای حمایت جریان های سیاسی از برجام در داخل را شکل داد. موضوعی که در روزهای بعد از آغاز مذاکرات در دوره رئیسی در مجلس دیده نشد و علاوه بر کنترل رسانه ای اخبار مذاکرات، به منتقدان فرصت نقد مذاکرات دولت رئیسی در صداوسیما داده نشد.

از این رو لاریجانی و ظریف را می توان از معدود سیاستمداران در ایران دانست که با وجود کنار رفتن از صحنه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و بازگشت سیاستمدارانی از جنس احمدی نژاد که بی توجه به تحریم های بین المللی، در صحنه سیاست خارجی ایران ایفای نقش می کنند، اگرچه تحریم شدند، اما در نوع روش سیاست ورزی این دو، امرسیاسی با کمترین هزینه و بیشترین دایره منافع ملی، محقق می شود.

افکارعمومی درباره تحریم لاریجانی و ظریف چه گفتند؟

بعد از آنکه تحریم ظریف و لاریجانی در گزارش چهره هفته «خبرآنلاین» با عنوان «علیه میانه‌روها» منتشر شد، مخاطبان، نظر خود را درباره تحریم های دو سیاستمدار مطرح کردند. از مجموع نظرات دریافت شده، ۲۷ درصد موافق تحریم این دو سیاستمدار و ۷۳ درصد مخالف آن بودند. موافقان تحریم لاریجانی و ظریف معتقدند این دو کارنامه موفقی در برجام نداشتند و با حمایت از مذاکره با غرب، منافع ایران را با مخاطره مواجه کردند.

این گروه که از سوی برخی مخاطبان متهم به همراهی با سیاست های روسیه در ایران هستند، تولید موشک و پهباد و تقویت نیروهای انقلابی را عامل فشار به جبهه غرب می دانند. موضوعی که از سوی گروه دیگری از مخاطبان، به اعتبارزدایی از ایران متاثر از انتشار شایعات درباره ارسال پهباد از ایران به اوکراین شده است. در همین راستا مخاطبی با حمایت از افزایش تنش با کشورهای غربی نوشته «موشک ها، پهباد ها ونیروهای مومن موجب عقب رانده شدن آمریکا شده نه برجام»

تندروها میانه روها را عامل بدبختی ایران می دانند/تا تندروها به قدرت رسیدند کشور به هم ریخت

تفاوت دو نوع حکمرانی در ایران

از سوی دیگر، ۱۶ درصد مخاطبان، پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ و عدم حضور لاریجانی و ظریف در انتخابات را نشانه دو نوع حکمرانی می دانند. حکمرانی بر مبنای اقناع بین المللی و مذاکره مبتنی بر گفت وگوی متوزان، که از تحریم ها جلوگیری می کند و نوع دوم حکمرانی که در زمان محمود احمدی نژاد نیز تجربه شده و به تحریم پر هزینه ایران و اتلاف ثروت کشور منتهی می شود. به تعبیر مخاطبان، حضور رئیسی که حمایت قالب حامیان احمدی نژاد را به دنبال دارد، حکمرانی مبتنی بر سیاست تهاجمی با تحمیل هزینه بالا به کشور است.

مخاطبی با اشاره به تبلیغات انتخاباتی رئیسی در سال ۱۴۰۰ و برجسته سازی «سوء مدیریت» برای تغییر وضع موجود، نوشته «جریان انقلابی چند سال آقایان ظریف ولاربجانی را مسئول ویرانی مملکت معرفی می کردند اما حالا که خودشان آمده اند مملکت را نه تنها اصلاح نکرده اند بلکه پر از بدبختی و فلاکت کرده اند. همان یه ذره اعتبار بین المللی را هم که قبلا داشتیم دیگر نداریم. همه علیه ما شده اند.» مخاطب دیگری نوشته «اینا مگه خودشون از عوامل وضع موجود نبودند؟ جالبه که تا رفتن کنار، کشور بهم ریخت. معلومه که وضع موجود اونها بهتر بوده.»

تندروها میانه روها را عامل بدبختی ایران می دانند/تا تندروها به قدرت رسیدند کشور به هم ریخت

اشاره دیگر مخاطبان به موضوعی است که در مقاطع مختلف تاریخ ایران بعد از انقلاب اسلامی، حضور تندروها در داخل و خارج کشور را با یکدیگر مقارن نموده و هماهنگی آنان در مواضع تندروانه، ایران را در معرض ۶ قطعنامه سازمان ملل متحد قرار گرفت. همان قصه قفل و کلیدی که درهای تحریم ناشی از مواضع مذکور را رو به کشور باز می کند. این در حالی است که تعدادی از مخاطبان، عدم ائتلاف میانه روهای داخلی در مقاطعی از تاریخ سیاسی کشور را دلیلی بر تقویت تندروها در داخل ارزیابی می کنند. مخاطبی نوشته «یکسال حکومت رئیسی نشان داد میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا کهکشان هاست»

مخاطب دیگری در قسمت نظرات کاربران نوشت «از آثار و برکات این دو سیاستمدار همین بس که افکارعمومی معتقد است که آن ها توانستند ۶ کشور بزرگ دنیا را مجاب به پذیرش حقوق مردم ایران کنند و یک قرارداد بین المللی را امضا نمایند اگرچه کاسبان تحریم نگذاشتند ملت طعم شیرین آن را بچشد»

اشتراک تندروها در بکارگیری ابزار تحریم

ارتباط معنادار تحریم ها و حضور تندروها در داخل و خارج کشور، مبنای استدلال ۲۱ درصد از مخاطبان بوده که تحریم ایران را مرتبط با حضور تندروها در حکمرانی کشور می دانند. این مخاطبان، مسئولیت هرگونه تحریم و خسارت به کشور را متوجه سیاست های حامیان سیاست های تنش زا در سطح بین المللی دانسته و نجات کشور از تحریم را در گرو کنترل این گروه از سیاستمداران در کشور ارزیابی می کنند.

مخاطبی که به نظر می رسد، حامی تحریم ایران است نوشته «خدا رو شکر که تندروها سر کار اومدن و دنیا بهانه لازم برای برخود تند با ایران را به دست آورد. تا زمانیکه میانه روها و کنشگران و متعاملانی از این نوع ظریف و لاریجانی هستند، دنیا همش با ایران تو رودربایستی هست.» و مخاطب دیگری حضور این دو سیاستمدار را موجب کارآمدی جمهوری اسلامی دانسته و نوشته «این دو تا فقط عمر جمهوری اسلامی رو زیاد می کردند»

تحریم کشور محصول سیاست ورزی تندروها

تعدادی از مخاطبان، نوع سیاست ورزی ظریف و لاریجانی را حائز وصف «عقلانیت» در سیاست ورزی می دانند. مخاطبی در این خصوص نوشته «ایکاش عقلانیت به کشور باز گردد و به جای یک اقلیت تندرو بی فکر چهره های منطقی و مصلح در مصدر امور قرار گیرند»

بررسی نظرات مخاطبان خبرآنلاین نشان داد، تحریم ظریف و لاریجانی از نگاه ۱۲ درصد مخاطبان، به تلاش تندروهای داخلی و خارجی برای حذف میانه روها تعبیر شده است. اتحادی که ابتدا میانه روهایی همچون لاریجانی و ظریف را از صحنه سیاست طرد کرده و زمینه ها برای ائتلاف تندروهای داخلی و خارجی در جهت حذف میانه روها را فراهم کرده است.

از منظر این گروه از مخاطبان، لاریجانی و ظریف جزو اصلی جریان ضدتحریم در داخل کشور هستند که حذف آنها از صحنه سیاست ورزی، حاصل اراده مشترک تندروهای داخلی و خارجی بوده است. مخاطبی نوشته «دکتر ظریف رو بخاطر عشق به ایران وایرانی در بایکوت خبری قرار دادن و ملت رو از داشتن رئیس جمهوری محبوب همچون ایشان محروم کردن که اثراتش در اقتصاد ایران مشهود است»

تندروها میانه روها را عامل بدبختی ایران می دانند/تا تندروها به قدرت رسیدند کشور به هم ریخت

هزینه حذف میانه روها در داخل کشور

در این روزها، توصیف «وسط باز یا میانه رو» برای سیاستمدارانی بکار می رود که به دنبال کاهش تنش و هزینه های ناشی از سیاست ورزی هستند. ۲۴ درصد مخاطبان معتقدند ظریف و لاریجانی دو سیاستمداری هستند که در دوره مسئولیت آن ها، تلاش و اراده جمعی برای ارائه نوعی از سیاست ورزی با کمترین هزینه انجام شده است. مخاطبی نوشته «جریان خارج از کشور هم به اندازه داخل ایران متوجه خطرناک بودن جریان میانه رو شده است و دست به تحریم آن ها زده است.»

مخاطب دیگری نیز با اشاره به اصطلاح وسط باز نوشته «این اقایان وسط باز هستند. کسانی که می توانند پلی میان تندروهای افراطی و وادادگان غرب گرا باشند. اما حالا که کنار رفته اند و کشور یه دست افتاده دست تندروها مشخص می شود که چقدر به این افراد و چهره های وسط باز نیازمند بوده است.»

سابقه حضور لاریجانی و ظریف در مسئولیت های متعدد دولت های بعد از انقلاب گویای آن است که سیاست ورزی با رویکرد تنش زدایی از روابط خارجی و گفت وگو در داخل برای توافق عمومی بر سر مسائل مورد مناقشه، که منافع ملی را در گرو اراده عمومی معنا کند، مشی همیشگی این دو سیاستمدار بوده است. نمایش حکمرانی مبتنی بر عقلانیت که مصالح و منافع عمومی مردم را در گرو توافق و رضایت آن ها دانسته و تلاش می کند سیاست های کشور را با اقناع حداکثری و گفت وگو برای رفع سوء تفاهمات یا ابهامات پیش ببرد.

صدای پای بازگشت رادیکالیسم

از نگاه مخاطبان خبرآنلاین، میانه روها عقلانیت بیشتری در تصمیمات برخوردارند و بازگشت آنها به صحنه سیاست می تواند، از تحمیل هزینه های مضاعف به کشور جلوگیری نماید. موضوعی که در دوره مسئولیت لاریجانی و ظریف نیز اعتبار بین المللی ایران را مضاعف کرده بود و سیاست مذاکره و گفتگو را به مثابه ابزاری کارامد در دیپلماسی جایگزین، قدرت سخت نشان داد. قدرتی که اگرچه منشا ظهور و القای ترس دارد اما با نمایش خشونت، اعتبار بین المللی کشور را در معرض آسیب قرار داده و متاثر از فقدان رویکرد اقناعی، اجماع عمومی مردم برای اجرای هر سیاستی را با مانع رو به رو می کند.

موضوعی که میانه روها تلاش می کنند با کاربست ابزارهای اقناعی و کم هزینه، تنش و درگیری را از صحنه داخلی زدوده و به پشتوانه اجتماع داخلی برای مذاکرات بین المللی اقدام کنند. این استراتژی که به دیپلماسی و گفت وگو اصالت می دهد، از سال ۱۳۷۶ تا به امروز، تندروها در داخل را در موضع مشترکی با رادیکال ها در خارج قرار داده است. موضعی که حامیان تحریم را در منافع سیاسی، همسو می کند.

بیشتر بخوانید

۲۱۶۲۱۳

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1689050

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =