دبیرکل مجمع ایثارگران با اشاره به درخواست احزاب اصلاح طلب از آقای رئیسی برای برگزاری تجمع، گفت: اگر مردم در انتخابات مشارکت داده می شدند و نمایندگان واقعی خودشان را در اجرا و قانونگذاری داشتند، حاکمیت می توانست از طریق نمایندگان و احزاب واسط با مردم به گفت و گو بپردازد. احزاب را که از کارکرد انداخته ایم و اساسا موضوعیت ندارد و اکثریت مردم را هم از مشارکت ناامید و منصرف کرده ایم؛ کار به جایی رسیده که خواسته هایشان را در کف خیابان مطرح می کنند و دیگران هم وقتی آب گل آلود شود ماهی خودشان را می گیرند.
مشروح گفت و گوی با جواد امام را در ادامه می خوانید:
ماجرای درخواست احزاب اصلاح طلب از وزارت کشور برای برگزاری تجمع چیست و وزارت کشور چه پاسخی به این درخواست داده است؟
این درخواست بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی صورت گرفته؛ توسط شش حزب جریان اصلاح طلب که حزب رسمی و قانونی هستند. اساسا در قانون اساسی بحث تجمعات و اعتراضات قانونی نیاز به مجوز ندارد. ولی در قانون گفته شده که احزاب هماهنگ کننده هستند و باید هماهنگی در این زمینه داشته باشند. با توجه به شرایط روز و بر اساس این تصریح قانونی برای اعتراض به گشت ارشاد و تعرضاتی که نسبت به حقوق انسان و خصوصا حقوق زنان صورت گرفته ما تقاضای تجمع کردیم.
متأسفانه وزارت کشور هیچ گونه عکس العمل و پاسخ رسمی به این درخواست نداشته ولی مدیرکل سیاسی وزارت کشور از طریق رسانه ها یک سری صحبت هایی داشته که هیچ ربطی به این درخواست ندارد.
مدیرکل سیاسی وزارت کشور در مطلبی که به آن اشاره کردید گفته بود احزابی که مجمع عمومی خود را برگزار نکرده اند نمی توانند درخواست برگزاری تجمع بدهند. نظر شما در این خصوص چیست؟
من لازم است که اینجا تصریح کنم، مجمع ایثارگران از جمله احزابی بود که بر اساس قانون جدید و آیین نامه کمیسیون ماده ۱۰ احزاب مجمع جدید برگزار کرد و با هماهنگی وزارت کشور و حضور نماینده رسمی این وزارتخانه و بر اساس آیین نامه های مصوب وزارت کشور که روزنامه رسمی هم منتشر کرده، انتخابات انجام گرفته و وزارت کشور پروانه جدید برای ما صادر کرده است.
بنابر این، حداقل این است که این موضوع شامل حزب ما نمی شود؛ کما اینکه من فکر می کنم احزاب دیگر هم کم و بیش این ضوابط را رعایت و در واقع آیین نامه ها را اجرا کرده اند. به این جهت، احزاب دیگر هم اگر در این زمینه اظهاراتی داشته باشند، می توانند بیان کنند ولی حداقل این است که شامل حزب ما نمی شود و تا امروز به صورت مکتوب چیزی به ما منعکس شده است.
به طور کلی مسکوت نگذاشتن اصول قانون اساسی و خصوصا اصل ۲۷ که شما بر اساس آن از وزارت کشور درخواست داشته اید، چه قدر می تواند به تعامل احزاب با نهادهای حکومت و از بین رفتن چالش هایی نظیر چیزی که امروز در کشور شاهد هستیم، کمک کند؟
در ادامه این مسیر، موضوع را از طریق آقای رئیسی، رئیس محترم جمهور، هم پیگیر شده ایم و این درخواست را مجددا داشته ایم. ولی مسلم این است که اساسا احزاب در ایران از جایگاه واقعی خودشان برخوردار نیستند و تمام آنچه که تا امروز شاهد هستیم، موانعی بر سر راه ضرورت وجود احزاب و فعالیت قانونی احزاب است؛ و این یکی از خلأهایی است که به جهت مسکوت ماندن اصولی از قانون اساسی دارد صورت می گیرد.
اساسا یکی از کارکردهای احزاب تدوین برنامه، تربیت و کادرسازی و مشارکت در امر انتخابات، سیاستگذاری و اداره کشور است. ما هیچ حزبی را در کشور سراغ نداریم که از این حقوق قانونی برخوردار باشد؛ کما اینکه اساسا هیچ نقشی برای احزاب در انتخابات هم تعریف نشده است. به هر حال در ایام تبلیغات انتخاباتی احزاب، گروه ها و شخصیت ها از افرادی حمایت می کنند ولی آن افراد اگر نمایندگان رسمی احزاب در قوای مختلف بودند، خصوصا در قوه مقننه، احزاب هم می توانستند نظارت کنند، برنامه بدهند و پاسخگوی برنامه هایشان و رأی مردم باشند و نمایندگان هم باید پاسخگوی احزاب می بودند.
اینها بازگشت به مردم، آراء مردم و قانون اساسی و اجرای بدون تنازل قانون اساسی بر می گردد. به هر حال مهم این است که «حقوق ملت» اینجا تضییع شده و ملت برای تعیین سرنوشت خودشان مشارکت داده نمی شوند و یکی از دلایلش هم اعمال نظارت استصوابی و از موضوعیت انداختن انتخابات است. کما اینکه، غیر از احزاب، امروز با عدم مشارکت مردم مواجه هستیم و در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بیش از ۵۰ درصد واجدین حق رأی در انتخابات شرکت نکردند.
امروز اگر آن مشارکت صورت می گرفت و مردم نمایندگان واقعی خودشان را در اجرا و قانونگذاری داشتند، حاکمیت می توانست از طریق نمایندگان و احزاب واسط با مردم به گفت و گو بپردازد. احزاب را که از کارکرد انداخته ایم و اساسا موضوعیت ندارد و اکثریت مردم را هم از مشارکت ناامید و منصرف کرده ایم؛ کار به جایی رسیده که خواسته هایشان را در کف خیابان مطرح می کنند و دیگران هم وقتی آب گل آلود شود ماهی خودشان را می گیرند.
من فکر می کنم در درجه اول خود حکومت مسبب است که چنین شرایطی را به وجود آورده و مردم را در مقابل خودش قرار داده و امروز باید اعتراضات و خاستگاه ها را در کف خیابان شاهد باشیم.
بعد از حوادث اخیر رئیس قوه قضائیه و بعضی از شخصیت های سیاسی مثل یادگار حضرت امام بر بحث «گفت و گو» تأکید داشته اند. اگر احزاب قوی نداشته باشیم و به احزاب میدان ندهیم، این گفت و گو چه طور می تواند شکل بگیرد؟
به هر حال باید گروه های مرجعی وجود داشته باشند که از طریق این گروه های مرجع گفت و گو صورت بگیرد. متأسفانه ما تمام گروه های مرجع را از دایره گفت و گو، تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا حذف کرده ایم. وقتی این گروه ها را حذف کرده ایم با چه کسی می خواهیم گفت و گو کنیم؟! این بحث گفت و گو یکی از ضعف ها و زجرهایی است که امروز جامعه ما با آن روبرو هست.
سال های قبل آقای خاتمی از حاکمیت و همه دلسوزان درخواست کردند به گفت و گو بنشینیم و شرایط آشتی را فراهم کنیم تا از همه ظرفیت ها استفاده و از این خسارت ها جلوگیری کنیم. فکر نکنیم دایره محدود تک صدایی می تواند توفیقاتی داشته باشد که اگر توفیق داشت امروز شاهد این اعتراضات نبودیم. فکر می کنم یکی از دلایل بحران های موجود در جامعه ما همین «سیاست های اقتدارگرایانه» و «تفسیرهای تنگ نظرانه» است که دارد صورت می گیرد.
خواهش من این است که حکومت صدای اعتراض را بشنود و اجازه ندهد که دشمنان ایران و ایرانی از این فضا بهره برداری کنند. می توانیم دست مردم خودمان و با مشارکت مردم بر این بحران ها فائق بیاییم ولی به نظرم می رسد که ما داریم مدیریت کار را به افراد یا رسانه هایی می سپاریم که خواهان سربلندی ایران و ایرانی نیستند. باید هرچه سریع تر به گفت و گو بپردازیم، واقعیت ها را بپذیریم و صدای مردم، جوانان و خصوصا زنان را در این زمینه بیشتر بشنویم و به خواسته های آنها اهمیت بدهیم.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰
نظر شما