منصف المرزوقی اندیشمند و سیاستمدار تونسی در این یادداشت اختصاصی که برای خبر نگاشته، اصلی ترین مشکلات حکام عرب را برشمرده است.

 منصف المرزوقی 

دو اصل وجود دارند که تمامی حسن نیتهای سردمداران را دربر می گیرند.

نخست : همچنانکه نور بعضی حشرات را به خود جذب می کند ، حکومت نیز، ‌بسیاری از بیماران روانی را بخود جذب می کند بنابراین بیهوده است چنین اشخاصی را نصیحت کردن که قلبها و روانها ناشنوا و غیر معمولی دارند.  

دوم : کسانیکه نیازمند نصیحت هستند هیچگاه بدان گوش فرا نمی دهند وکسانیکه بدان توجه دارند ومی توانند بدان عمل نمایند دارای هوش و نهادی بی نیاز بهر گونه نصیحت می باشند .بنابراین و در اینجا این پرسش پدید می آید که در این صورت چه نیاز به نوشتن این موضوع است در حالیکه در أصل وبخودی خود نقض غرض می باشد.

در اینجا دو عذر ویا توجیه وجود دارد . نخست هراصل وقاعده ای استثنایی نیز دارد . چون هرکسیکه به حکومت کردن نظر دارد ویا زمانه او را در رأس قدرت قرار می دهد ، شیطانی است در لباس فرشتگان همچنانکه تمامی افراد ملت منزه از هرگونه عیب وایراد نمی باشند و هر شهروندی قربانی نیست بلکه ممکن است جلاد نیز باشد. حکومت در تمامی کارخانجات و پادگانهای نظامی و بیمارستانها وجود دارد البته مشروط بر اینکه خانواده فراموش نشود وچه بسا استبداد گرانی وجود دارند که قدرنمایی را در سطح اینچنین پائینی همانند استبدادگران بزرگ بنمایش می گذارند .

در اینجا امیدواریم اگر چنین کسانی در این سطح ویا سطوح دیگر وجود دارند بتوانند این پند واندرزها و یا بعضی از آنها را به انجام رسانند واینچنین ما نیز توانسته باشیم بجای شخم زدن دریا ، بیابان را بذر پاشی کرده باشیم.

حال امیدواریم این پند واندرزهای تاریخی مورد توجه هوشمندان قرار گیرد:

1 ــ وجود استبدادگرعادل محال است واصل بر این است هر روز که بر یک چنین شخصی بگذرد استبداد او افزایش  و عدالت او کاهش یابد تا آنگاه که دیکتاتور را به اسفل السافلین برساند . حکومت قانون و روی کار آمدن مسالمت امیز حکومتها تنها راهی است که در برابر کسانی قرار دارد که خواهان سلامتی خود وملت و کشورشان هستند .

2 ــ از همان آغاز درعالم سیاست دومکتب وجود داشت که سومی ندارد : یکی مکتب پیامبر و گاندی و ماندلا و دیگری مکتب یزید و برلسکونی وبن علی . حال اگر خواستار خیرخواهی برای خود وملت خود ونوادگان خود هستید نخستین مکتب را برگزینید وگرنه خود وملت خود گرفتار وقربانی سیاستهای شما خواهند بود همچنانکه یزید وبن علی وبرلسکونی شدند.  

3ــ سرکوب شدید وتروریسم وار آل خلیفه در بحرین و دزدیهای آل مبارک در مصر ودروغهای وفریبکاریهای بن علی در تونس و جنون قدرت  در رفتار قذافی در لیبی همگی تجربه های اولیه حکومتمداری است که ما باید از آنها درس عبرت فراگیریم وبدانیم هر مورد شکنجه در راهروها و اتاقهای شکنجه سازمانهای امنیتی واطلاعاتی اینان و امثال اینان و هرمحاکمه غیر عادلانه و هر دیناری که از اموال ملت بسرقت می رفت خود یک عامل اضافی بود برای ریشه کن کردن این ر‍ژیمهای ودیگر رژیمهای مشابهی که هم اکنون با شورشهای مردمی روبرو هستند می باشد .

4ــ چه دشوار است رفتار و برخورد انسانها. بعضی سزاوار استبداد وخودکامگی نیستند وآنرا تحمل نمی کنند وبعضی دیگر معنی آزادی را نمی دانند و در برخورداری از آن مرتکب اشتباه می شوند . در اینجا و در هر دو حالت ضرورت دارد انسانها قانونمدارباشند و در رفتار خود در جامعه قانون را رعایت نمایند ودر رفتار با کسانیکه درک بالایی ندارند سختگیری ننمایند و از تجاوز به حقوق و آزادی های دیگران خودداری کنند.   

5ــ حکومت یک وظیفه اجتماعی است در دست ما ونه غنایم جنگی و در عین حال دارای قدرتها وتوانمندیهای فوق العاده برای خدمت به مردم وارائه کار خیر ونیک که اگر به خوبی بکار گرفته شود توانمندیهای شگرفی ببار خواهد آورد و در غیر این صورت بدیهایی را دنبال دارد وبهترین راه پایبندی به اصول و هدفهای بشردوستانه در راه خدمت به مردم می باشد.

6ــ اخلاق سرپوش ضعفا و روش زور گویان نیست بلکه تجربه آدمیان درباره بهترین رفتارهای گروهی است که همواره باید بدان پایبند ماند . ضرورت دارد اندیشه ها همانند لباس ها تغییر یابند و اما ارزشها همانند پوست آدمی همواره پایدار بمانند.

7 ــ هر شخصی که در خدمت منافع عموم باشد در حقیقت به منافع شخصی هم خدمت کرده است چون خدمت ، جایگاه شخص خدمتگزار را بالا می برد و در عین حال به علم وادب و تجارت در جامعه خدمت می کند. بر خدمتگزار ملت و جامعه شایسته نیست که دزدان وکسانی را که دوست دارند کاخها انچنانی بنا کنند ونیز خانواده های أنان را در جایگاههایی قرار دهد که انان بتوانند اموال ملت را بسرقت برند.  

8 ــ سخنان دشمنان بر سه گونه است : آنکه از سوء نیت برخاسته و دوم آنکه محال را خواستار است و سوم کسیکه کمبودهایی را مطرح کند که چشمان راضیان آنها را نادیده گرفته است اما ناراضیان آنها را فاش می کنند . باید سوء نیت را نادیده گرفت و به کسانیکه هدف آنها کارهای محال است توجهی نکرد اما در عین حال کمبودهایی را که مخالفان عنوان می کنند نباید نادیده گرفت چون همین ها چراغ قرمزی بشمار می آید که نباید از آن عبور کرد و یا آنها را نادیده گرفت.

9ــ شورش بروش امویان بر دستور پیامبر اگر چه پانزده قرن بر آن گذشته است اما با شکست بیشرمانه ای پایان یافت چون شورایی را که پیامبر اکرم (ص) دستور داده بود نادیده گرفت .  

10ــ رهبر مردم، خدمتگزار آنهاست ونه برترین أنان که فقط باید دستور صادر کند بلکه باید سرمشق همگان باشد.  

 ترجمه: محمدماجد نجار
4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 160320

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =