در حال حاضر سه محور ونیروی منطقه ای وجود دارند که در حال کشمکش پیرامون تحولات کشورهای عربی از شمال افریقا تا عربستان سعودی هستند که عبارتند از عربستان سعودی ، ایران وترکیه.

مضاوی الرشید

در حال حاضر سه محور ونیروی منطقه ای وجود دارند که در حال کشمکش پیرامون تحولات کشورهای عربی از شمال افریقا تا عربستان سعودی هستند که عبارتند از عربستان سعودی ، ایران وترکیه. وبنظر می رسد که بعضی نفوذ وقدرت خود را در بعضی مناطق از دست خواهند داد و در جای دیگری بدست خواهند اورد در حالیکه ملتها مظلوم بزرگترین زیان دیده این کشمکش خواهند بود.  
 
سخن را با عربستان سعودی آغاز می کنیم چون بزرگترین زیان دیده از تحولات منطقه وبویژه سقوط بن علی در تونس ومبارک در مصرمی باشد وبهمین دلیل با دستپاچگی بسیار نیروهای خود بنام سپر جزیره را به بحرین فرستاد تا جنبش دمکراسی در این کشور را سرکوب نماید . البته باید اشاره کرد که رویاروئی پلیس بحرین و حتی ارتش آل خلیفه با راهپیمایی های مسالمت أمیزمردمی امکان پذیر و بسیار اسان است وهیچگونه نیازی به نیروهای بیگانه برای مهار این مردم صلح جو نیست .

 در مرزهای جنوبی عربستان و در جایی که عربستان منافع امنیتی گسترده ای دارد ، دولت ریاض سعی دارد حکومت یمن را همچنان ضعیف وناتوان نگه دارد تا همواره ناچار باشد از جنبه اقتصادی بر عربستان تکیه داشته باشد که در این زمینه عربستان همواره کمک های خود را بصورت اعانه های ماهیانه تقدیم این کشور می کند و در عین حال با پرداخت پول به رهبران عشایر سعی دارد آنان را برای خود نگه دارد . بسیاری از کارشناسان همواره گفته اند که صف های طویلی از رهبران عشایر را یمنی را دیده اند که برای دریافت کمکهای نقدی از سعودیها ایستاده اند.  

البته جای تعجب ندارد که خود علی عبد الله صالح برای مداوا در بیمارستانهای عربستان به این کشورانتقال داده شود که البته ممکن است به دیگر شخصیتهای یمنی که برای معالجه به عربستان منتقل شدند و در آنجا فوت کردند ، بپیوندد ، حضور رئیس جمهوری یمن در عربستان  می تواند برگ برنده ویا در حقیقت وسیله ای برای اعمال فشار بر رویدادهای یمن طی هفته ها وماههای آینده باشد وجالب است بدانیم شاهزاده سلطان بن عبد العزیز وزیر دفاع عربستان از جمله کسانی است که در عربستان خواهان حضور نظامی در یمن و دیگر کشورهای عربی هستند. و از جنبه سیاسی وزارت کشورعربستان وبخصوص معاون وزیر خود شاهزاده محمد بن نایف کسی است که سازمان القاعده را در پشت پرده روابط عربستان با یمن وارد کرده است . 

شش ماه بعد از آغاز تحولات انقلابی در جهان عرب بنظر می رسد که عربستان در حال مسابقه برای کنترل این تحولات می باشد که یا از طریق سرکوب مستقیم است که همان وضعیتی که در بحرین وجود دارد و یا از طریق بازی با مهره های سیاسی است و این همان است که درباره یمن صورت می گیرد. با وجود انکه واکنش درباره یمن بسیار سریع وفوق العاده پدیدار شد اما اوضاع این کشور همچنان انفجار آمیز بنظر می رسد اما در یمن اوضاع همچنان پیچیده وغیر قابل مهار بنظر می رسد چون نیروهای عربستانی نمی توانند انقلاب یمن را که در حقیقت سه انقلاب مختلف هستند مهار کنند . انقلاب اول در حقیقت نبردی است میان نخبگان قبایلی که سعی دارند قدرت را در دست گیرند . انقلاب دوم میان احزاب رقیب سنتی وشریک در حکومت است وانقلاب سوم انقلاب جوانان است که در حقیقت انقلاب واقعی رذا در این کشور منفجر کرد و بوجود اورد .  

رهبری عربستان سعودی چگونه خواهد توانست این اوضاع پیچیده را مهار نماید در حالیکه خود دوران پیری و سالخوردگی خود را می گذراند و در حقیقت درباره تمامی تحولات جهان عرب از شمال افریقا گرفته تا جنوب شبه جزیره العرب دیدگاه واقعگرایانه ندارد  ودر حقیقت همواره می خواهد روند انقلابهای عربی را مهار نماید .  
عربستان با بکارگیری نیروهای سپر جزیره درعملیات خونین مهار انقلاب مسالمت آمیز مردم بحرین اسلحه دوم خود را بکار گرفت که در حقیقت ناگوارتر از سلاح نفت است . دولت ریاض در حقیقت نیروهای سپر جزیره را بنا که ادعای خود برای آزاد سازی جزایر اشغال شده از سوی ایران تشکیل شده است ، خود این نیروها را برای اشغال کشور دیگری بکار گرفته است که در حقیقت  این نیروها را برای سرکوب ملت بحرین و حافظت از منافع یک خانواده سلطنتی بکار گرفته است. 

عربستان از اسلحه دیگری در این زمینه بهره برداری کرده است که همانا سلاح طایفه گرایی است که بشدت در بحرین ویمن مورد بهره برداری قرار گرفته است ودستگاه مذهبی عربستان به کمک حکومت این کشور آمده است وهرچه در چنته خود دارد و از سالها پیش ذخیره کرده است اکنون مورد بهره برداری قرار می دهد.
دولت عربستام همواره ادعا کرده است که مردم بحرین با کمک بیگانگان به قیام خود ادامه می دهند وچنین ادعا دارند که هرگونه قیام مردمی دراین منطقه یک توطئه شیعی است برای سرنگون کردن حکومتهاست . این در حالی است که خود عربستان با یک جنبش زنان برای برسمیت شناختن رانندگی بانوان روبروست  واین جنبش از سوی بعضی مقامات یک توطئه شیعی از خارج معرفی شده است.

دومین قدرت منطقه ای ایران است که سعی دارد از انقلابهای مردمی منطقه از جمله در تونس ومصر ولیبی ونیز در بحرین ویمن بهره برداری نماید . عربستان سعودی هم پیمان خود مصر را که برایش بسیار ارزشمند بود از دست داد ولی در عین حال سعی دارد از افتادن این کشور در دامان ایران و یا در حقیقت بازسازی روابط دو کشور جلوگیری کند و این در حالی است که مصر اکنون آزادی بیشتری برای بازسازی روابط خود با تهران احساس می کند. از جمله این تحولات عبور کشتی های ایران از کانال سوئز است که بعنوان نشانه بهبود روابط پس از سه دهه تلقی گردید . این بهترین نشانه ای بر احساس ایران برای بهره برداری از انقلابهای عربی است وهمین موضوع باعث گردید سعودیها با عجله اقدام به دادن کمکهای مالی به ارتش مصر ومقامات سیاسی کنونی این کشور کنند تا شاید از نزدیکی قاهره وتهران جلوگیری نمایند .

درباره تونس نیز عربستان با ایران دچار اختلاف نظر گردید بخصوص که روابط زین العابدین بن علی با سعودیها بسیار نزدیک بود اما در عین حال تهران و ریاض درباره یک موضوع با یکدیگر توافق دارند و انهم با یک اختلاف جزئی که همانا موضوع لیبی است وهردو کشور با سکوت از بمباران لیبی هواداری می کنند و درحالیکه عربستان کشته ها وقربانیان بمبارانهای ناتو را نادیده میگیرد ایران از هواداری بسیار آشکار غربی ها از شورای انتقالی لیبی اظهار نگرانی می کند و اوباما و کامرون و سارکوزی و برلوسکونی را نشانه های امبریالیسم جدید می داند. اما عربستان منافع امبریالیستها را نادیده می گیرد گوئی اینان اعضای یک جمعیت خیریه ای هستند که برای کمکهای بشر دوستانه دست کمک بسوی مردم لیبی دراز کرده اند . واین در حالی است که بعید نیست اینها برای احداث یک پایگاه ناتو در شمال افریقا اقدام کنند که در کنار مصر پس از انقلاب قرار گیرد و بر شمال افریقا نظارت نماید .

در این میان نقش ترکیه بعنوان یک قدرت منطقه ای که بتازگی فعال شده است نمایان می گردد . این نقش جدید ترکیه پس از موضع گیریهای آن درباره فلسطین و بویژه غزه و روابط نزدیک آن با سوریه و رهبری آن بشار اسد آغاز گردید . در این میان وپس از اظهارات رهبران ترکیه درباره اصلاحات در سوریه و برگزاری چند کنفرانس از سوی مخالفان حکومت دمشق در ترکیه برجسته تر گردید واکنون این کشور سعی دارد با موضعگیری دربرابر تحولات کشورهای عربی از این تحولات بسود خود بهره برداری نماید. در عین حال ترکیه در لیبی دچار ناکامی گردید وموقعیت اقتصادی خود را در این کشور از دست داد و در عین حال مخالفت ترکیه با دخالت بیگانگان در لیبی با هدف بازیافت موقعیت اقتصادی خود در لیبی است.  26149

دکتر مضاوی الرشید جامعه شناس و نویسنده برجسته سعودی مقیم لندن و استاد کالج کینگ لندن است که این یادداشت را اختصاصا برای خبر نگاشته است.
ترجمه: محمدماجد نجار

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 157287

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 7 =