۳ نفر
۱۱ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۲
نواشعریان انقلابی! 

در قرن دوم هجری، جدالی کلامی بین اشاعره از یک سو و شیعه و معتزله از دیگر سو در گرفت.

موضوع جدال این بود که آیا ورای وحی و هدایت‌های الهی، میزان دیگری برای تشخیص درستی و نادرستی (حسن و قبح) افعال و کردارها داریم یا نه؟ پاسخ اشاعره منفی بود اما شیعه و معتزله می گفتند بله، عقل و خرد آدمی می تواند درستی و نادرستی بسیاری از افعال و اعمال را تشخیص دهد، و به اصطلاح حسن و قبح عقلی داریم.

مثلا عقل آدمی، درستی و زیبایی عدالت و  امانت داری و احسان به دیگران را مستقل از هدایت وحیانی در می یابد، همان طور که نادرستی و زشتی ستم و خیانت در امانت و بدی به دیگران را می فهمد و آنچه خداوند از طریق پیامبرانش به انسانها در این موضوعات ابلاغ کرده، در واقع تایید و تاکید بر حکم عقل است.

یکی از نتایج مترتب بر این نزاع کلامی این بود که اشاعره انجام هر فعلی را و لو آن که بر اساس عقل نادرست باشد، از جانب خداوند ممکن می دانستند، مانند آن که خداوند ظالمان را در قیامت پاداش دهد و مظلومان را مجازات کند، چون معیار درستی و نادرستی، خودِ عمل خداوند بود و نه چیز دیگری به نام عقل. اما شیعه و معتزله می گفتند انجام اموری که عقل، زشت و قبیح می داند از جانب خداوند محال است، چه آن که خداوند، خالق و ستایشگر عقل است و بر خلاف حکم عقل، عملی را مرتکب نمی شود.

اشاعره در مورد خداوند می گفتند "هر چه آن خسرو کند، شیرین کند". شیعه و معتزله می گفتند "آنجه شیرین است، خسرو آن کند".

اهمیت دیدگاه شیعی و معتزلی در این بود که وقتی برای سنجه اعمال و کردار خداوند متعال (که البته هرگز مرتکب امری زشت نمی شود اما آدمی می تواند در باره آن ارزیابی و پرسش کند) میزان و معیار وجود دارد، قطعا برای اعمال انسانها و لو پیامبر و معصوم باشند و نیز افراد غیر معصوم، میزان و معیار سنجش وجود دارد و بویژه اگر فرد غیر معصومی زمام حاکمیت را به دست گرفت می توان و بلکه باید مرتبا رفتارهای او را با میزان عقل و نیز تعالیم روشن وحیانی که عقلانی نیز هستند، سنجید و عنداللزوم انتقاد و اعتراض و امر به معروف و نهی از منکر کرد.

اکنون با این مقدمه روشن می شود که انقلابی گری نواشعریانه یعنی چه. 
کسانی که نظام دینی و مبتنی بر ولایت فقیه را قدسی و برکنار از نقد و ارزیابی و پرسش و اعتراض می دانند و بلکه بعضا از اشتباهات فاحش نظام، حماسه می سازند و از طریق رسانه ها تحویل جامعه می دهند، اشعری مسلکان نوظهوری هستند که باب عقلانیت را بر خود و جامعه بسته و کشور را به ورطه عقب ماندگی و بلکه به پرتگاه فروپاشی می رانند.

این نواشعریان اگر با فرهنگ قرآن و آموزه های تشیع آشنایی داشتند، در می یافتند که مقام عقل آنچنان شامخ است که حتی حق پرسش از خداوند (بقره/۳۰) و بلکه جدال با خداوند (هود/ ۷۴) را دارد و خداوند به پرسش عقل و عاقلان پاسخ می دهد (بقره/۳۳) تا میدان تعالی و پیشرفت مادی و معنوی را برای آدمیان و بندگان خود فراهم کند و آنان را از هاویه جهل و جمود نجات دهد.

این از افتخارات مکتب تشیع است که منظومه های حدیثی اش مانند اصول کافی و بحارالانوار به پیروی از آیات متعدد قرآن در توصیه به خردورزی و بیانات اهل بیت علیهم السلام در باره نقش زیربنایی عقل، با کتاب عقل، مقدم بر کتاب توحید و کتاب حجت (نبوت و امامت) و کتاب ایمان و ... آغاز می شود.  

با وجود جایگاه والای عقل و عقلانیت در تعالیم قرآن و سنت، نباید اجازه داد این درخشش معرفتی شیعه تحت تاثیر ابتذالات سیاسی نواشعریان انقلابی به محاق برود.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1560498

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۴:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    0 0
    جناب نصیری مدیر مسئول سابق کیهان درسته نمی شناسمتون اما همین مطلب نشون میده که چه فرق فاحشی بین شما و مدیر مسئول کیهان وجود داره با استناد به مطلب بالا می توان گفت سردمدار و پیشقراول نواشعریون همین مدیر مسئول کیهانه