۰ نفر
۱۱ دی ۱۳۸۷ - ۰۰:۰۸

داستان یک کتاب که با آب و تاب از ماجراهایی عشقی در روزهای جنگ جهانی دوم و در اردوگاه‌های نازی تعریف کرده بود،جعلی از آب در آمد

آزاده پارساپور: بازار چاپ کتاب‏های خاطرات تقلبی داغ شده است. این بار نوبت به یک داستان عشقی و قضیه هولوکاست رسیده است. هرمن روزنبلت 79 ساله نویسنده کتاب «فرشته ای کنار حصار» است که قرار بود در ماه فوریه توسط موسسه کتاب برکلی، از شرکت‏های وابسته به انتشارات پنگوئن، در آمریکا چاپ شود.

اما پیش از این که به کتابفروشی‏ها برسد راز داستان عشقی و پایان خوش تقلبی آن فاش شد. با وجود تبلیغات زیادی که برای کتاب انجام گرفته بود، برخی از محققان و تاریخدانان که در زمینه هولوکاست تحقیق می‏کنند، در وبلاگ هایشان به مواردی ضد و نقیض و خلاف واقع اشاره کرده بودند.

کتاب «فرشته ای کنار حصار» داستان پسربچه ای را روایت می کند که در یکی از اردوگاه‏های یهودیان در زمان جنگ جهانی دوم، اسیر است و دختربچه ای مسیحی که در مزرعه ای نزدیک اردوگاه زندگی می کند، برایش سیب و غذا پرتاب می کند. دوازده سال پس از جنگ، این دو نفر بصورت اتفاقی همدیگر را در نیویورک می بینند و با یادآوری خاطرات گذشته همدیگر را می‏شناسند و عاشقانه ازدواج می کنند.

اما سوال کارشناسان از آنجا شروع شد که حصارهای اردوگاه ذکر شده در کتاب، آنقدر کوتاه نبوده که دختربچه ای بتواند از بالای آن غذا پرتاب کند. البته پیش از این یکبار آقای رزنبلت به این پرسش ها پاسخ داده بود و بر حقیقی بودن داستانش پافشاری کرده بود. اما گویا ماه برای همیشه پشت ابر نمی ماند و آقای رزنبلت بالاخره یکشنبه همین هفته، مجبور به اعتراف شد که داستان عشقی در کار نبوده و او روما رادزیچی، همسرش، را برای اولین بار در نیویورک دیده است.

ابراز احساسات برای داستان دروغین
این زوج که پنجاهمین سال زندگی مشترکشان را می گذرانند، تا به حال دو بار در برنامه مشهور تلویزیونی اپرا وینفری شرکت کرده اند و با نقل داستان زندگیشان، مردم را تحت تاثیر قرار داده اند. تاثیر این داستان تا آنجا پیش رفت که هریس سالومون، مدیر شرکت فیلمسازی آتلانتیک اورسیز هم درصدد برآمد از روی داستان، فیلمی بسازد که قرار است در فروردین ماه سال آینده کلید بخورد.

سالومون ابراز داشته که پروژه فیلم متوقف نمی شود و تنها داستانی واقعی تبدیل به داستانی ساختگی و تخیلی خواهد شد. او که مقدمات فیلمی 25 میلیون دلاری را فراهم می کند می گوید: «بعضی چیزها در زندگی هست که شما در براه شان زیاد سوال نمی کنید. یکی از آنها هم نجات یافتگان هولوکاست است. من این داستان را باور کردم. او می گوید قصدش از این کار این بوده که داستان هولوکاست را تعریف کند. شاید این داستان به جوانان کمک کند که مسائلی را درک کنند که از آن بی خبرند. پیام خوبی در کار بوده اما پیغام رسان بدی داشته است. به هرحال هسته اصلی داستان عالی است.»

به گفته سالومون با موافقت رزنبلت، درآمد حاصل از فیلم متعلق به بنیاد خیریه بازماندگان هولوکاست خواهد بود.

به هر حال ناشر ، چاپ کتاب را متوفق کرده است و از آقای رزنبلت درخواست کرده که حق التحریری را هم که پیش گرفته، پس بفرستد. آندرا هرست، نماینده رزنبلت می گوید: «مانند میلیون ها نفر دیگر که داستان را می دانستند یا روما و هرمن را در برنامه اپرا وینفری دیده بودند، حتی به ذهن من هم نرسید که درباره صحت این داستان که به طرز گسترده ای همه جا پخش ده، پرس و جو کنم.»

اما رزنبلت در جواب حمله هایی که به او شده گفته است: «من می خواستم مردم را خوشحال کنم. با یاداشان بیاورم که نفرت را کنار بگذارند و به مردم عشق بورزند و با آنها صبوری کنند. من به خیلی از مردم امید واحساس خوب بخشیدم. قصدم این بوده که در این جهان کار خوبی انجام دهم. در رویاهای من، روما همیشه برایم سیب پرتاب می کند؛ اما حالا می دانم که این فقط مال رویاهاست.»

امسال یکی دیگر از بخش های انتشارات پنگوئن هم فریب داستانی تقلبی را خورده بود. مارگارت سلتزر نویسنده کتاب «عشق و پیامدهایش» که داستان زندگی خودش را تعریف کرده بود که در میان خانواده ناتنی سیاه پوستی بزرگ شده که درگیر مواد مخدر بوده اند. البته معلوم شد که این خانم سفید پوست در خانواده اصلی خودش بزرگ شده و تمام طول عمرش هم در رفاه بوده است.

سه سال پیش هم کتابی به نام «میلیون ها تکه کوچک» توسط جیمز فری نوشته شده بود، در مورد اعتیاد به مواد مخدر که باز هم در برنامه اپرا وینفری ستایش شده بود اما این یکی هم جعلی از آب درآمد.

نیویورک‌تایمز - رویترز

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1557

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =