۰ نفر
۱۹ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۰
رازگشایی از ازدحام مسافران در اتوبوس های ایام کرونا

به عکس زیر دقت کنید. اتوبوس بی آرتی، خیابان ولیعصر تهران، هفته سوم فروردین 99.


من تقریبا مطمئنم آخرین مسافر اتوبوس که لباس قرمز پوشیده و به زور سوار شده، صبح برای خروج از خانه تردید زیادی داشته و قبل از آن که به ناچار از منزل خارج شود، با خودش قرار گذاشته، همه اصول بهداشتی از جمله فاصله فیزیکی 1.5 متر را رعایت کند. او آنقدر وسواس داشته که حتی بدون دستکش و ماسک از منزل خارج نشده است. اما  چرا اکنون به افرادی چسبیده که حتی اصول اولیه بهداشتی را هم رعایت نکرده اند؟ چرا ما برخی مواقع با وجود آن که می دانیم کاری اشتباه و یا خطرناک است آن را انجام می دهیم؟
محققان علوم شناختی دلیل این نوع رفتارها را خطاهای شناختی می دانند. اثر «ارابه موسیقی»bandwagon effect) ) که در زبان فارسی می‌توان آن را معادل چشم‌وهم‌چشمی نیز دانست، نوعی سوگیری شناختی است که طی آن، فرد عملی را فقط به این دلیل انجام می‌دهد که دیگران نیز دارند همان کار را می‌کنند. در این حالت فرد به باورهای خود توجه چندانی ندارد و با جمعیتی که قبل از او، کاری را شروع کرده اند ناخواسته همراهی می کند.


این خطا که روانشناسان رفتاری، آن را «تایید اجتماعی» (Social Proofs) می نامند، در چند دهه اخیر در حوزه های تبلیغات و بازاریابی مدرن بسیار به کار گرفته شده است. در اقتصاد رفتاری نیز از «رفتار گله ای»(Herd behavior) برای تبیین برخی اعمالی استفاده می شود که افراد بدون فکر کردن، صرفا به همان مسیری می روند که چند همنوعشان در حال حرکت به آن سو می باشند.
شما زمانی که صفی طولانی را جلوی یک فروشگاه ببینید حتما با خود می گویید این همه آدم بی دلیل اینجا در صف نمی ایستند و احتمالا ارزش خرید کردن دارد پس شما هم در صف می ایستید. اغلب ما در هنگام خرید در سایتهای فروش آنلاین نگاهی به کالاهای پرفروش می اندازیم و بعضا تحت تاثیر انتخاب دیگران خرید می کنیم.
در رویدادهای سیاسی نیز، برخی شهروندان اسیر خطاهای شناختی می شوند. احتمالا بسیاری از افرادی که ماه گذشته با حمله به درهای حرم حضرت معصومه، به زور وارد حرم شدند در ابتدا اصلا قصد چنین کاری نداشتند اما هنگامی که چند نفر، فرمان حمله می دهند و یا قبل از آن، یک سخنران، احساسات افراد را برانگیزد، اکثریت افراد حاضر با تقلید از رفتار اقلیت پیشتاز، مرتکب رفتارهای غیرمنطقی و یا غیرقانونی می شوند.
ما انسانها همیشه منطقی و مبتنی بر باورها و یا تصمیمات قبلی و حساب شده خود عمل نمی کنیم. شاید اصطلاح «جوگیری» یا «همرنگ جماعت شدن» معادل های قابل فهم تری برای درک چنین رفتارهایی باشد.
راه حل چیست؟
واقعیت آن است که اغلب ما، چه پیر یا جوان، زن یا مرد و حتی افراد تحصیل کرده و مدیران عالیرتبه نیز دچار خطاهای شناختی می شویم. شاید تنها راه غلبه بر چنین خطاهایی، تقویت «تفکر انتقادی» است.
تفکر انتقادی (Critical Thinking) یعنی توانایی تصمیم‌گیری و حل مشکلات بر مبنای استدلال و شواهد منطقی و  کنار گذاشتن احساسات در تصمیم‌گیری‌ها. تفکر انتقادی یکی از ملزومات زندگی در دنیای جدید است و آنقدر مهم که سازمان بهداشت جهانی، آن را یکی از «مهارتهای کلیدی زندگی» عنوان کرده است. تفکر نقاد قدرت تشخیص درست از غلط را به ما می دهد، موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم. به ما کمک می کند در دنیای پیچیده جدید، فریب دیگران را نخوریم و به عاقبت امور بیندیشیم. تفکر انتقادی به ما می آموزد ادعاهای دیگران را موشکافانه بررسی کنیم، زیرا دیگران حتی اکثریت، همیشه درست نمی گویند و لزوما درست رفتار نمی کنند. تفکر نقادانه به ما یاد می دهد مقلد نباشیم، خلاقانه فکر کنیم و گله ای رفتار نکنیم.
تفکر انتقادی از پیش‌نیازهای رشد، موفقیت و بقا در دنیای جدید است و امکان تشخیص واقعیت و پرهیز از تحت تاثیر قرار گرفتن انسان در برابر تبلیغات خلاف واقع را فراهم می کند. به ما یاد می دهد فریب اخبار جعلی را نخوریم و هر مطلبی را در شبکه های اجتماعی بازنشر نکنیم.
تفکر انتقادی، مهارتی است که باید از کودکی آموزش داده شود. اما متاسفانه فرزندان ما در مدرسه، مهارت تفکر انتقادی را نمی آموزند. شاید خانه نشینی در ایام کرونا شروع خوبی باشد برای اینکه تفکر انتقادی را به فرزندانمان بیاموزیم و آن را تمرین کنیم. تفکر انتقادی یک شبه حاصل نمی شود، بخاطر همین فعلا بهترین کار، ماندن در خانه است!

1717

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1370033

برچسب‌ها