۰ نفر
۳ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۷:۱۲

شهرام شکیبا

نگرانم، نگران و ملتهب. تصویر مبهم از آینده در ذهن دارم، تصویر مغشوش، درهم و تیره و تار. دائم دلم هری می‌ریزد. مثل وقتی که توی خواب می‌بینی که از بلندی در حال سقوطی در یک فضای بی‌انتهای سیاه و دلهره‌ات آنقدر زیاد می‌شود که از خواب می‌پری. دائم، هر لحظه و هر دقیقه، یک چنین حالی دارم این روزها. از خواب و خوراک هم افتاده‌ام. پاک پژمرده و افسرده و خاک بر سر شده‌ام، رفته‌ام پی‌کارم.

هرکس دیگری هم جای من بود همین حال را پیدا می‌کرد. همه دار و ندارم، دارد از دست می‌رود. اگر یک نفر، دو نفر بودند، مبارزه می‌کردم، مجاهدت می‌کردم، اما حالا چه؟ به قول حافظ «روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد.» الان اوضاع عجیب شده. همه، دوست و دشمن یکصدا و همدل و هم‌رأی شده‌اند که الا و لابد باید «اسفندیار رحیم‌مشایی» از سمت معاون اولی برکنار شود. در این میان هیچ‌کس هم فکر این دل صاحب مرده من را نمی‌کند. اگر او برود، من درباره چه بنویسم؟ با کدام سوژه دائمی این ستون را سرپا نگه دارم؟ این ستون به او عادت کرده، اصلاً از او هویت گرفته. اگر او نباشد، ستون هم نیست. دائم در حال تضرع به درگاه خداوندم، چاره دیگری ندارم. فقط او چاره‌ساز بیچاره‌ای چون من است.

هیچ‌کس حالم را درک نمی‌کند. فقط یک نفر است که حال من را دارد و احتمالاً‌ با من بی‌نوا، همنواست، محمود احمدی‌نژاد و بس. لذا این ابیات شورانگیز سعدی شیرازی را تصور کنید که با صدای ساز استاد محمد موسوی و آواز من و محمود احمدی‌نژاد در دستگاه همایون اجرا می‌شود بر روی تصاویر اسلوموشنی از اسفندیار رحیم‌مشایی و طبیعت.

ای ساربان آهسته ران کآرام جانم می‌رود
وان دل که با خود داشتم با دل‌ستانم می‌رود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که اسفندیار رحیم‌مشایی جانم می‌رود
اگر عمری باقی مانده بود، فردا یک ویدئوکلیپ خوب، بر روی همین شعر برایتان می‌نویسم. امشب باید بروم، در احوالات خاصی، در بحر مکاشفت مستغرق شوم تا تصاویر به ذهنم بیاید.

توپولف می‌خریم همچین و همچون
سعید حسامی، مدیرعامل هما در گفت‌وگو با فارس خبر از خرید 400 هواپیمای مسافربری داد،‌ هواپیماهای توپولف 154،‌ توپولف 204 و هواپیمای MD.
از این همه لطف و مرحمت بزرگواران در حق مردم ممنونم اما چرا بی‌خود خودشان را این همه به زحمت می‌اندازند. همین هواپیماهایی که داریم خوب است. فقط می‌توانند به شکل رندم و اتفاقی هرچند وقت یک بار مسافران یک پرواز را انتخاب کنند و به کیترینگ اعلام نمایند که به میزان کافی و لازم «مرگ موش» یا «داروی نظافت»‌ توی غذای مسافران بریزند.

مرد موفق تاریخ
در «فارس» خواندم که سیدمحمد میرباقری، رئیس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی گفت: «احمدی‌نژاد پیروز جنگ جمل، صفین و احزاب بود.»
با این حساب به زودی جملات زیر را هم از ایشان خواهیم خواند:
1- احمدی‌نژاد نفت را ملی کرد.
2- احمدی‌نژاد سومنات را فتح کرد.
3- احمدی‌نژاد از هفت‌خوان گذشت و کیکاوس را از مازندران نجات داد.
4- احمدی‌نژاد خندق را کند.
5- احمدی‌نژاد آمریکا را کشف کرد.
6- احمدی‌نژاد تابلوی مونالیزا را کشید.
7- احمدی‌نژاد برادران آبمنگل را جداجدا در حمام زیر بازارچه و کشتارگاه و راه‌آهن کشت.

آسفالت دماوند
آدم‌ها هم سر چه چیزهایی بحث و جدل می‌کنند، همه‌اش بیهوده. در «فارس» خواندم که رحمت عباس‌نژاد، رئیس سازمان میراث فرهنگی مازندران گفته: «مدعیان آسفالت‌ شدن دماوند باید پاسخگوی ادعای خود باشند.»
1- خب کاری ندارد، یک گروه بروند ببینند آسفالت شده یا نه. ادعا و پاسخگویی و جنگ و جدل ندارد که.
2- اگر هم کار دارند،‌ خب از دور با دوربین نگاه کنند.
3- اساساً مگر عیبی دارد که یک کوهی را آسفالت کنند. خیلی باشکوه‌تر می‌شود. فکرش را بکن، وقتی با هواپیماداری از فراز دماوند می‌گذری، درست لحظاتی قبل از سقوط، چشمت به بزرگترین آتشفشان آسفالته جهان می‌افتد.
4- اگر همه‌اش را آسفالت کنند، حتماً اسممان در کتاب رکوردهای «گینس» هم ثبت می‌شود که افتخار بزرگی‌ است و برگ زرین دیگری است بر سایر برگ‌های زرین.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 13284

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • A.I IR ۰۷:۵۸ - ۱۳۸۸/۰۵/۰۳
    0 0
    آخرشی آقای شکیبا کلی خنده ی بدتر از گریه کردیم
  • ali IR ۰۹:۲۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۰۳
    0 0
    خيلي حال داد
  • binam IR ۱۰:۱۶ - ۱۳۸۸/۰۵/۰۳
    0 0
    واقعا عالي بود استاد شكيبا ولي بعد از اين سوژه چه بايد كرد.