۰ نفر
۳۱ تیر ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۸

سیدعلی‌میرفتاح

خدا را شکر که هنوز باب کتاب خوب مسدود نشده و همچنان می‌شود از دست سیاست و بازی‌های پلید سیاسی و خبرهای ناگوار مرگ و میر و سقوط و... گریخت و به وادی امن کتاب پناه برد. بار بربند، بیا تا بگریزیم از شهر. مگر نه اینکه ما آزموده‌ا‌یم در این شهر بخت خویش؟ دیگر به چه دل‌خوشیم؟ این‌همه نامرادی و ناکامی و خبرهای بد و... کافی نیست؟ آیا نباید بیرون کشید از این ورطه رخت خویش؟ اسمش را بگذار فرار، بگذار شانه خالی کردن، بگذار گریختن. وادی امن کتاب پناهنده می‌پذیرد. می‌توانی با من بیایی و ساکن قلمرویی شوی که حافظ و سعدی و کنفسیوس حکیم و ملای روم و شمس تبریزی و... حاکمان مهربان و حکیم آنجا هستند. رفیق من، تو هم بیا تا با هم از این دریای دلهره و ترس و فاجعه و گردابی چنین هایل بگریزیم و به جزیره آرام و ایمن کتاب پناهنده شویم. آنجا هزاران هزار کتاب خوب انتظارمان را می‌کشند تا با ما دوستی کنند و داستان‌ها بگویند که دل‌های شکسته‌مان آرام گیرد و بغض‌های فروخورده‌مان از بین برود. رفیق من، با من بیا.

کتاب شریف «فرج بعد از شدت» نوشته قاضی ابوعلی محسن تنوخی، امسال چاپ شده و به بازار آمده ست. این کتاب مربوط به قرن چهارم هجری است و بی‌تردید همه نویسندگان و شعرا و اهل ذوق که بعد از این قرن زندگی کرده‌اند، آن را خوانده‌اند و از حکایت‌های آن لذت برده‌اند و درس گرفته‌اند و در آثار خود نقل به مضمون کرده‌اند. از بزرگانی که به شدت وامدار این کتاب بوده یکی حضرت مولانا جلال الدین محمد است که به کرات حکایت‌های ساده کتاب را نقل کرده و با شیوه منحصر به فرد خود تأویل فرموده. اگر شرح مثنوی استاد فروزانفر را ملاحظه بفرمایید می‌بینید که در بخش مأخذ داستان‌ها، به وفور از این کتاب نام برده است.

این کتاب، کتاب عجیب و غریبی نیست. و از اتفاق همین سادگی است که کتاب را از دیگر کتاب‌های از این دست جدا می‌کند. ترجمه فارسی آن را هم که حسین ابن احمد دهستانی انجام داده مربوط به قرن هفتم است که می‌شود از نثر ساده و بی‌پیرایه آن لذت فراوان برد. البته کسی که همت چاپ کتاب به عهده او بوده -یعنی جناب محمد قاسم زاده- می‌فرمایند که کتاب را قبل از اینها عوفی هم به فارسی برگردانده که فعلاً اثری از آن نیست، مگر آنچه که در جوامع الحکایات نقل به مضمون شده. از این بحث‌های ادیبانه بگذریم و زودتر به این نکته اشاره کنیم که طبق وعده خداوند بعد از هر شدتی، فرجی هست و بی‌تردید «فان مع العسر یسرا، ان مع العسر یسرا». نویسنده کتاب، در مقدمه گریزی به تفسیر زده و اشاره کرده که الف و لام آمده در ابتدای عسر نشان از این دارد که با هر یک سختی، دو آسانی می‌رسد.

این بشارت برای ما که سختی‌های متعددی را از سر گذرانده‌ایم، امید بخش است و بسیار بسیار راه‌گشاست. به قول شاعر «مرا امید وصال تو زنده می‌دارد». ما را نیز امید فرجی که زودتر خواهد رسیدو ما را از این شدت خواهد رهانید، سرپا نگه می‌دارد و مقاومتان را زیادتر می‌کند. اما نکته مهمی که دوست دارم در همین مختصر از آن غافل نشوم این است که قاضی تنوخی بلافاصله به این آیه شریفه اشاره می‌کند که: «و من یتق الله یجعل له مخرجا...» یعنی به استناد کلام‌الله متذکر می‌شود که اگر تقوای الهی پیشه کنید، خداوند نیز برای شما راه خروجی از شدائد و سختی‌ها قرار خواهد داد. نویسنده کتاب البته برای شرح و تفسیر این آیه نقل قول‌هایی از بزرگان می‌آورد و حکایت‌هایی ذکر می‌کند، اما چیزی که ما را به فکر فرومی‌برد و شاید حتی قدری نگرانمان کند این است که آیا ما -خودمان را عرض می‌کنم- آیا از نظر تقوی چنین شایستگی را داریم که از این شدائد نجات پیدا کنیم و لیاقت فرج بیابیم؟ یک چیز دیگر هم هست. خداوند فرموده «ان‌تتق‌الله یجعل لکم فرقانا» از این آیه شریفه می‌شود فهمید که اگر پرهیزگار باشیم، خداوند خود راه خیر و شر را برایمان از هم جدا می‌کند. من این روزها به کرات شنیدم و خود نیز به این مبتلا شدم که راه حق و باطل چنان به هم گره خورده که تمیز آن برای عقل‌های ما میسر نیست... ما به فرقانی نیاز داریم که ما را از این شدائد آمیختگی حق و باطل نجات دهد و ما را رستگار سازد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 13113

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =