سیاست عرصهی سهل و ممتنعی است. دربهای آن گشوده و هرکسی به آسانی با هدفهای اسلم و ناسالم به آن ورود میکند ولی، خروج از آن بسیار پیچیده و گاهی ناممکن است. در وضعیت فعلی حفظ همبستگی ملی و تامین امنیت بینالمللی بزرگترین ماموریتهای عالمِ سیاست در ایران است. لازمهی این کار وجود دولت ملی و جامعهی مدنی مستقل و مشارکتجو است. و وجودِ هر دو بسته به نهادِ آزادی است. بدون آزادی و استقرارِ حقِ مالکیت و انتخاب، سخنراندن از دولت ملی، توسعه، رشد، حتی رشدِ اقتصادی و هر نشانهی دیگرِ پیشرفت ناممکن است. همچنین بدون آزادی سخن راندن از عدالت، انصاف، برابری، دوستی، فداکاری، عشق و سایرِ ارزشهای بنیادین گزافهگویی است.
در مصاحبهی پیشِ رو قدری در بارهی ساختارهای شکستهی نهادهای مدنی سیاست در ایران و تابوهای تصمیمگیری در آن از جمله الزامِ بیمورد به دو دورهای بودن ریاستِ جمهوری صحبت شدهاست. در پایان، پیشنهاد مشخص من به اصلاحگران جامعه این است که بهجای شرطبندی روی اسب ریاست جمهوری با صداقت و راستی آنچه از موقعیت ایران میفهمند را با جامعه در میان بگذارند و شرطِ فعالیتِ سیاسی خود را موفقیت و پیروزی برای کسبِ قدرت نگذارند. باز کردنِ یک دریچهی درست و دورنمای واقعی و دستیافتنی پیشِ روی مردم از پیروزی در انتخابات مهمتر است. با هم به آن بیندیشیم. کسانی که تمایل به خواندن متن گفتگو را دارند در زیر به آن دسترسی دارند.
الزامی ندارد دولت دو دورهای باشد.
نظر شما