۰ نفر
۱۷ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۸

حتی اگر نشنیده باشید که سال 2010 گرم‌ترین سال در قرن‌های اخیر لقب گرفته، دمای بالای هوا در تابستان امسال به شما هم فهمانده که اتفاق عجیبی در زمین روی داده است. خیلی‌ها انقلاب صنعتی و تولید غیرطبیعی گاز دی‌اکسیدکربن را مقصر این پدیده می‌دانند؛ اما آیا واقعا انسان مقصر اصلی این تغییرات آب‌وهوایی است؟

شهرام یزدان‌پناه: بی هیچ شکی انسان در آنچه امروزه به عنوان گرم شدن جهانی از اخبار و رسانه‌ها می‌شنویم و می‌بینیم٬ نقش مؤثری داشته است. دخالت و برداشت بی حد و حصر نوع بشر در طبیعت باعث دگرگونی عظیمی شده که هیچ کس نمی‌تواند آینده آن را به درستی پیش‌بینی نماید.

اما در طول تاریخ مسکونی شدن زمین این اولین باری نیست که سیاره آبی و به ظاهر آرام ما برشته می‌شود. دوره‌های بی‌اندازه گرم و یا سرد زمین نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم عوامل متعددی است که از قلب سیاره ما آغاز شده و تا عمق فضا پیش می‌رود.

در زمستان ۱۷۸۰ سرمای طاقت‌فرسایی نیم‌کره شمالی زمین را درنوردید. بندر نیویورک به گونه‌ای یخ زد که مردم روی دریا و با پای پیاده از منهتن به استاتن‌آیلند می‌رفتند. در همان زمان فرانسوی‌ها از روی رودخانه‌های یخ زده٬ سرزمین هلند را مورد تاخت و تاز قرار دادند. در آن روزگار زمین مشغول طی کردن عصر یخبندان کوچک بود. درجه حرارت در این دوره از میانگین ثبت شده قرن بیستم حدود یک درجه خنک‌تر بود. عصر یخبندان کوچک یکی از عصرهای زمین‌شناختی نسبتاً جدید است که پس از دوره گرم سده‌های میانه، یعنی در حدود سال ۱۲۵۰ میلادی آغاز شد و تا اواسط قرن نوزدهم میلادی ادامه یافت. در این دوره دمای هوا در اقصی نقاط جهان شدیداً کاهش یافت و موجب تغییر در پوشش گیاهی و جانوری و حتی تا حدی در الگوهای بارندگی و دمایی مناطق گوناگون جهان شد. دما در برخی از زمستان‌های این دوره بسیار کاهش می‌یافت که زمستان ۱۷۸۰ یکی از آنها بود.

خورشید خفته٬ خورشید بیدار
دوره‌های هواشناسی ارتباط تنگاتنگی با دوره‌های فعالیت خورشیدی دارد. هواشناسان و ستاره‌شناسان خیلی زود دریافتند که نمودارهای آنها تقریباً با هم بالا و پایین می‌روند. صدها سال است که ستاره‌شناسان روزها به ثبت لکه‌های خورشیدی مشغولند. با ظهور این لکه‌ها که امروزه بر ما روشن است چیزی جز طوفان‌های الکترومغناطیسی برآمده از درون خورشید نیستند٬ فعالیت خورشید نیز فزونی می‌گیرد. شروع و خاتمه این طوفان‌های خورشیدی دوره‌هایی ۱۱ ساله دارند. اما در پاره‌ای از دوره‌ها حجم فعالیت‌ها آن‌طور که باید، نمود پیدا نمی‌کند. در سال‌های بین ۱۶۴۵ تا ۱۷۱۵ که زمین در میانه سخت دوران یخبندان کوچک بود٬ فعالیت‌های مغناطیسی خورشید کاملاً متوقف شده بود. شاید هم‌زمانی این دو رویداد کاملاً تصادفی به نظر برسد، اما یک محقق آلمانی به نام سامی سولانسکی وجود چنین ارتباطی را با تحقیقات خود اثبات کرده است. قبل از هر چیز سولانسکی که تحقیقات خود را در مرکز تحقیقات منظومه شمسی واقع در مؤسسه ماکس پلانک انجام داده٬ میزان ثبت شده فعالیت‌های خورشیدی را تا 9هزار سال قبل از میلاد مسیح استخراج کرد. صد البته واضح است که اطلاعات مربوط به تعداد و اندازه لکه‌های خورشیدی توسط هیچ انسانی در آن زمان‌ها ثبت و نگه‌داری نشده بود. سامی سولانسکی برای استخراج این داده‌ها به سراغ ایزوتوپ‌های خاصی از کربن۱۴ و بریلیوم۱۰ رفت که در تکه‌های چوب باستانی و یا در اعماق یخ‌های گرینلند و قطب جنوب باقی مانده بودند.

یافته‌های این محقق آلمانی نشان داد که قرن‌ها است میزان فعالیت‌های خورشیدی و تغییرات دمای زمین کاملاً هماهنگ با هم افزایش یا کاهش پیدا می‌کنند. زمانی که خورشید وحشی و بی‌قرار می‌شود٬ زمین تب می‌کند و هر زمان که خورشید آرام می‌گیرد و یا می‌خوابد٬ یخبندان‌های تاریخی٬ سیاره آبی رنگ ما را سپیدپوش می‌کند.

اما بخش تأسف‌بار یافته‌های سولانسکی این بود که این هماهنگی طبیعی در حدود سال‌های ۱۹۷۰ زمانی که دخالت‌های انسانی منجر به افزایش دمای زمین فزونی گرفته است٬ قطع گردیده و به اعتقاد وی خورشید در گرمایش ۴۰ ساله گذشته تنها حدود ۳۰ درصد نقش داشته است.

کولرهای آتش‌فشانی
در سال ۱۷۸۳ ساکنین ایسلند با دیدن منظره با شکوه اما ترسناکی از یک دیواره مهیب آتش که از دل زمین زبانه می‌کشید غافلگیر شدند. آتش‌فشان بزرگی آغاز شده بود که یکی از عظیم‌ترین فوران‌های گدازه‌های آتش‌فشانی طول تاریخ را (تا جایی‌که اذهان یاری می‌کرد) به همراه داشت. این فوران بزرگ مواد گداخته در حالی زمین‌های اطراف خود را برشته می‌کردند که از دهانه‌های آتش‌فشانی حجم انبوهی گاز کشنده از جمله گاز اسیدی دی‌اکسید گوگرد نیز وارد جو زمین می‌شد. یک چهارم جمعیت ایسلند در اثر این آتش‌فشان جان باختند. گزارش‌های ثبت شده نشان می‌دهد زمستانی که بعد از این آتش‌فشان عظیم آمد٬ سرمایی فوق‌العاده گزنده داشته است.

انفجار بزرگی که در سال ۱۸۱۵ در کوه آتش‌فشانی تامبورا واقع در کشور اندونزی رخ داد و همچنین آتش‌فشان قابل توجه کراکاتوآ در سال ۱۸۸۳ هر کدام دمای زمین را حدود یک درجه کاهش دادند.

اما در بررسی گذشته زمین‌شناسی سیاره‌مان، فعالیت‌های آتش‌فشانی به مراتب مخرب‌تر و وحشت‌ناک‌تری نیز دیده می‌شود. گفته می‌شود که بزرگترین فوران آتش‌فشانی زمین در ۲۵۰ میلیون سال پیش در منطقه‌ای واقع در سیبری کشور روسیه که تراپ نامیده می‌شود، رخ داده است. این آتش‌فشان غول‌آسا که حدود یک میلیون سال ادامه داشته، به قدری مواد مذاب از خود بیرون ریخته که می‌توانسته سراسر کره زمین را به ارتفاع ۳ متر بپوشاند. خاکستر و گازهای خروجی از آتش‌فشان باستانی تراپ جایی که اکنون صدها متر گدازه سرد شده بر روی هم آرام گرفته‌اند٬ زمین را وارد یک دوره‌ طولانی سرما و یخبندان نمود؛ دوره‌ای که بعداً با یک دوره گرمای غیرطبیعی ناشی از گازهای گلخانه‌ای همراه شد. عواقب ناشی از آتش‌فشان تراپ حدود ۹۰ درصد از گونه‌های زیستی آن زمان را به کام نیستی فرستاد و رویداد وحشتناکی را رقم زد که می‌توان آن را بزرگترین کشتار همه اعصار نامید.

رودخانه‌هایی در اعماق اقیانوس‌ها
غار بزرگ سالپتره (این نام به دلیل وجود منابع بزرگ شوره در این غار به آن داده شده است) در کنتاکی آمریکا یک گنج واقعی برای شکارچیان فسیل محسوب می‌شود. اما نکته حیرت‌انگیز این گنجینه این است که مطالعات آماری روی سن فسیل‌های کشف شده نشان می‌دهد که تعداد حیوانات و پستانداران عظیم‌الجثه‌ای که در حوالی ۱۳۵۰۰ سال پیش در آنجا جان باخته‌اند، ناگهان با افزایش چشمگیری روبرو شده است. مطالعات نشان می‌دهد که مقصر اصلی انقراض نسل بیش از ۳۰ گونه جانوری در آن دوره زمانی، افت ناگهانی و شدید دما بوده است.

نکته حیرت‌آور این کشف تاریخی آنجا است که این اتفاق درست زمانی روی داد که زمین پس از آخرین عصر یخبندان٬ راه گرم شدن را در پیش گرفته بود. اما گویا ناگهان ورق برگشته و نیم‌کره شمالی زمین به عصر یخبندان شدیدتری رجعت نموده است که بیش از هزار سال دوام داشته است.

مقصر اصلی این یخبندان دوباره در اعماق اقیانوس‌ها سکنی دارد. تمام اقیانوس‌های سیاره زمین توسط جریان بزرگی از آب جاری به هم متصلند که نوار نقاله اقیانوسی نامیده می‌شود. توسط همین نوار نقاله است که آب گرم منطقه استوایی اقیانوس‌ها راه شمال را در پیش گرفته تا به گرینلند برسد. آن‌جا آب به تدریج سرد شده و به اعماق اقیانوس باز می‌گردد تا از طریق بستر آن دوباره به استوا بازگردد. این جریان عظیم آبی در متعادل نگه داشتن دمای زمین بسیار مؤثر است و به کمک همین کمربند آبی است که زمستانهای قطبی گرینلند و سواحل غربی اروپا قابل تحمل می‌شود.

نوار نقاله اقیانوسی به میزان شوری آب بسیار حساس است. اگر مقدار زیادی آب شیرین به این سیستم تزریق شود٬ جریان آب شیرین که سبک‌تر است، به مرور سرد می‌شود و از آب شور هم‌دمای خود سنگینتر شده و قبل از رسیدن به گرینلند، به کف اقیانوس می‌رسد و راه بازگشت را در پیش می‌گیرد. بنابراین نقش حساس کمربند اقیانوسی در گرم کردن مناطق قطبی به خوبی ایفا نخواهد شد.

در انتهای آخرین عصر یخبندان و زمانی که هوا کمی گرم‌تر شده بود٬ یک دریاچه بزرگ یخی به نام آگاسیز در آمریکای شمالی ذوب شد و به اقیانوس اطلس شمالی ریخت. حدس زده می‌شود که حجم آب شیرین یخ زده این دریاچه به اندازه مجموع حجم تمامی دریاچه‌های امروزی بوده است. این مقدار زیاد آب شیرین در طی زمانی حدود ۱۰ سال حرکت نوار نقاله اقیانوسی را متوقف کرد. بنابراین شمال اروپا کاملاً یخ زد. بیش از هزار سال زمان لازم بود تا آب شیرین تزریق شده به نوار نقاله مرده اقیانوسی پراکنده و مستهلک شود و دوباره جریان بزرگ اقیانوسی به راه افتد.

بی‌قراری زمین
نوار نقاله اقیانوسی تنها بر چگونگی آغاز یا سرعت پایان دوره‌های یخ‌بندان تأثیر دارد، اما چه چیزی باعث تولید حجمی چنان انبوه از صفحات یخی پشت بر پشت هم می‌شود که عصری یخ‌زده را به ارمغان می‌آورد؟ در سال ۱۹۴۱ یک مهندس صرب به نام میلوتین میلانکویچ پاسخی برای این پرسش پیشنهاد داد. به نظر او دوره‌های یخبندان زمین به میزان زاویه انحراف این سیاره نسبت به صفحه دایرةالبروج و شکل مدار زمین به دور خورشید وابسته است.

قبل از پرداختن به نظریه میلانکویچ باید سه راز را درباره زمین بدانیم. این سه راز باعث می‌شوند تا موقعیت و وضعیت سیاره ما نسبت به خورشید که تنها منبع تولید انرژی در نزدیکی ما است تغییر یابد. بدون شک تغییر وضعیت یا موقعیت زمین باعث کاهش یا افزایش دریافت انرژی تابشی از خورشید می‌شود که می‌تواند منجر به ایجاد دوره‌های آب‌وهوایی یخ‌بندان یا سوزان گردد.

راز اول این است که زمین روی یک مدار نسبتاً بیضی شکل به دور خورشید می‌چرخد. اما نکته اینجا است که در یک دوره یکصد هزار ساله مدار زمین به دور خورشید کشیده‌تر شده و مجدداً به شکل اولیه خود برمی‌گردد. به زبان دیگر شکل مدار زمین ازتقریباً یک دایره به بیضی تغییر می‌یابد. این موضوع به دلیل اثرات تداخلی سایر سیارات منظومه شمسی و به خصوص سیارات غول‌پیکر گازی و سنگین مانند برجیس (مشتری) و کیوان (زحل) است.

راز دوم به کجی محور زمین مربوط می‌شود. کجی محور زمین در حال حاضر 23.44 درجه است و عامل اصلی ایجاد فصل‌ها در سیاره زمین محسوب می‌شود. اما این میزان کجی ثابت نیست و در یک دوره  زمانی ۴۱ هزار ساله مقدار آن  از حداقل 22.1 درجه به حداکثر 24.5 درجه می‌رسد. ما اکنون در دوره کاهشی قرار داریم و انتظار می‌رود که کجی محور زمین تا حدود ۸ هزار سال آینده به حداقل مقدار خود برسد.

راز سوم به نوعی با راز دوم در ارتباط است. در واقع محور گردش زمین٬ خود هر ۲۳هزار سال یک‌باربه دور خط عمود بر صفحه دایرةالبروج می‌چرخد و این بدان معنی است که موقعیت زمین روی مدار خود نسبت به خورشید تغییر می‌یابد. این موضوع می‌تواند باعث ایجاد زمستان‌های خشن و تابستان‌های ملایم و یا برعکس گردد.

مجموعه این سه راز به اضافه سایر عوامل مؤثر، دوره‌هایی آب‌وهوایی را تشکیل می‌دهند که به دوره‌های میلانکویچ مشهورند. تأثیر متقابل این عوامل بر یکدیگر می‌تواند منجر به ایجاد زمستان‌هایی مرطوب و بالطبع پر برف گردد. در حالی که تابستان‌های ملایم و خنک پیش رو قادر به ذوب کامل برف‌های باریده شده نخواهند بود و این چنین لایه بر روی لایه٬ برف بر زمین خواهد نشست. وجود برف بر زمین باعث بازتاب نور خورشید می‌شود و این خود آب‌وهوا را به سمت خنک‌تر شدن هدایت خواهد کرد. آب‌وهوای خنک‌تر باعث بارش بیشتر برف در زمستان آینده و ذوب کمتر آن در تابستان پیش رو خواهد شد و اندک اندک زمین عصر یخبندان دیگری را شاهد خواهد بود.

هر چه از زمان ارائه نظریه میلانکویچ می‌گذرد٬ مدارک و شواهد بیشتری برای اثبات این تئوری پیدا شده و مشخص می‌گردد که ایده این مهندس جوان صرب کاملاً بر حق بوده. یخ‌های گرینلند و قطب جنوب که در طی هزاران سال لایه لایه بر روی هم خفته‌اند همچون دماسنجی باستانی٬ شواهدی مبنی بر تغییرات آب‌وهوای سال‌های گذشته را به خوبی در خود حفظ کرده‌اند. کلید اصلی این دماسنج در ایزوتوپ‌های مختلف مولکول اکسیژن است که در لایه‌های یخی شمال و جنوب زمین ذخیره شده‌اند. نتایج داده‌های جمع‌آوری شده از کمپ‌های حفاری متفاوت به خوبی با نظریه میلانکویچ هم‌خوانی دارند.

حال با توجه به این نظریه اثبات شده٬ ما درباره آینده آب‌وهوای سیاره زمین چه می‌توانیم بگوییم؟ خوب آن‌چه مشخص است این است که در حال حاضر زمین مشغول گذر از یک دوره گرم بین دو عصر یخبندان می‌باشد. اکثر دانشمندان معتقد بودند که نوع بشر باید برای یک عصر یخبندان جدید که هر زمانی امکان دارد آغاز گردد٬ آماده باشد؛ اما دیوید هودل از دانشگاه فلوریدا با این تفکر مخالف است. او بازرسی‌ها و تحقیقات متعدد و مفصلی بر روی رسوبات کف اقیانوس اطلس٬ دریاچه‌های مختلف و استلاکتیک‌ها داشته و نتایج تحقیقات او نشان می‌دهد که دوره یخبندان بعدی با حدود ۲۰ هزار سال تأخیر خواهد آمد.

نتایج به دست آمده از تحقیقات دیوید هودل توسط دو محقق دیگر به نام‌های برگر و لوتر نیز مهر تأیید دریافت کرده است. این دو محقق بلژیکی دریافته‌اند که شکل مدار کنونی زمین به دور خورشید باعث خواهد شد تا دوره یخبندان بعدی تا حدود ۵۰ هزار سال دیگر رخ ندهد.

این خبر می‌تواند برای کسانی که امیدوار بودند یک دوره یخبندان کوچک بتواند زمین را از شر گرمایش جهانی در امان دارد٬ ناامید کننده به شمار می‌آید.

یک گلوله برفی فضایی
یک نظریه زمین‌شناسی می‌گوید که حدود ۷۰۰ میلیون سال پیش تمام خشکی‌های زمین تشکیل یک قاره متحد به نام ردینیا را داده بودند. در آن زمان دوران یخبندانی آغاز شد و دریاهای قطبی شروع به یخ زدن کردند. بازتاب وسیع نور خورشید باعث شدت گرفتن سیر نزولی دما و افزایش وسعت یخبندان گردید تا جایی‌که برای نخستین و آخرین بار در عمر زمین٬ این سیاره کاملاً یخ زد و به گلوله برفی بزرگی درست مانند اروپا٬ قمر سیاره مشتری تبدیل شد. وسعت باورنکردنی یخبندان منجر به کشتار وسیع گونه‌های حیاتی و رسوب اجساد آن‌ها در کف اقیانوس گردید. در آن دوران حیات را می‌شد تنها در کناره‌های دهانه‌های آتش‌فشانی در اعماق دریاها یافت.

اندک اندک و با افزایش فعالیت‌های آتش‌فشانی٬ حجم دی‌اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه‌ای در جو زمین فزونی گرفت. در نتیجه هوا گرم‌تر و گرم‌تر شد. یخ تشکیل شده بر فراز دریاهای استوایی آب شد و سطح تیره دریاها گرمای بیشتری دریافت کردند. زمین دوباره وارد چرخه گرمایش مجدد شده بود و گلوله برفی فضایی می‌رفت که به زودی میزبان گونه‌های متنوعی از جانوران جدید باشد.

بلای آسمانی
دانشمندی به نام مایک بایلی از دانشگاه کویین واقع در شهر بلفاست زمانی‌که بر روی حلقه‌های درختان کهن بلوط در شمال ایرلند مطالعه می‌کرد با چند حلقه بسیار باریک روبرو شد. حلقه‌های هر درخت نمایانگر میزان رشد درخت در یک سال می‌باشند. یافته بایلی نشان می‌داد که در آن سال بخصوص رویدادی بزرگ باعث شده تا درختان آن منطقه برای بقای خود به سختی تلاش کنند. بایلی آن سال را ۵۳۶ میلادی تخمین زد.

به تدریج شواهد دیگری از سراسر جهان از جمله ایتالیا و چین به دست آمد که از شرایط بد آب‌وهوایی و قحطی‌های بزرگ خبر می‌داد. در ادامه این تحقیقات مشخص گردید که برخورد یک شهاب‌سنگ بزرگ به زمین و پخش گردو غبار ناشی از آن در سرتاسر این سیاره باعث شده تا انرژی خورشیدی کمتری دریافت و فعالیت‌های نباتی و رشد و نمو گیاهان به شدت کاهش پیدا کند.

اما برخورد شهاب‌سنگ تنها خطری نیست که از ماوراء جو زمین ما را تهدید می‌کند. زمین بخش کوچکی از منظومه شمسی است که به ناچار و به دنبال تک ستاره خود٬ خورشید به دور کهکشان راه شیری می‌چرخد. سامانه خورشیدی ما علاوه بر گردش به دور مرکز کهکشان در موقعیت همیشگی خود در لبه بیرونی یکی از بازوهای این کهکشان دائماً بالا و پایین می‌رود. مجموع این حرکات باعث می‌گردد تا هر ۱۴۳ میلیون سال یک بار میزان دریافت تشعشعات کیهانی توسط زمین به بیشترین مقدار خود برسد. این دوره ۱۴۳ میلیون ساله بر برخی از تغییرات ناگهانی آب‌وهوا کاملاً منطبق است. حدس زده می‌شود که دریافت میزان زیادی از تشعشعات کیهانی باعث افزایش تولید ابرها شده و درنتیجه میزان دریافت انرژی خورشیدی کاهش می‌یابد. نتیجه مستقیم این امر آغاز دوره‌های سرد آب‌وهوایی است. مطالعات نشان می‌دهد که اثر تشعشعات کیهانی بر تغییر شرایط آب‌وهوایی سیاره زمین دو برابر اثر گلخانه‌ای گاز دی‌اکسید کربن است.

در هر صورت بشر قادر به کنترل میزان دریافت تشعشعات کیهانی نیست. ما همچنین در حال حاضر قادر به پرهیز از برخورد سهمگین با یک دنباله‌دار یا سیارک نیز نیستیم. نوع بشر همچنین هیچ کنترلی بر میزان فعالیت آتش‌فشان‌ها ندارد. حرکات منظم و دوره‌ای زمین در چرخه‌های متفاوت نیز کاملاً خارج از کنترل ما است. هر کدام از این اتفاقات اگر در دوره حیات ما رخ دهد، شانس (و یا شاید کلمه بهتر بدبیاری باشد) رویارویی با یک دوره یخبندان فاجعه‌آمیز و یا گرمای ویرانگر را خواهیم داشت. اما تاریخ به ما نشان داده که این سامانه منظم مجدداً قادر به بازسازی خود می‌باشد و این گردش زندگی را سر باز ایستادن نیست.

در لابلای خطوط این مقاله دیدیم که گرمایش زمین در این روزگاران تنها محدود به دخالت‌های نابجای انسانی نمی‌شود اما هیچ شکی هم نیست که زیاده‌روی‌های نوع بشر شرایط دوره گرمای کنونی را فاجعه‌بارتر کرده است. همیشه در دوره‌های یخبندان و یا سوزان زمین٬ گونه‌هایی از حیات برای انقراض کاندید شده‌اند. آیا انسان یکی از این گونه‌هاست؟ هم‌چنین در سراسر این مقاله دیدیم که علل مختلف تغییر آب‌وهوای زمین به شدت به یکدیگر وابسته‌اند و کوچک‌ترین دخالتی در هر کدام می‌تواند کل سیستم را ناپایدار نماید. آیا ما با مصرف یک‌سویه سوخت‌های فسیلی زمین را به دروازه مرگ نزدیک کرده‌ایم. پاسخ این پرسش‌ها را قطعاً زمانی فرزندان ما خواهند داشت، اما آیا آن روز ما نزد آن‌ها سربلند خواهیم بود.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 82528

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • دریا KW ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۷
    0 1
    ممنون عالی بود.به خصوص تصاویرتون. باید افتخار کنیم که یک سری افراد اینچنین سایت هایی رو درست میکنن!!