با گذشت 14 قرن از ظهور دین مبین اسلام و 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز جدال مسلمان میان حفظ اصول و نگرش عقلی در حل مسائل مبتلا به جامعه باقی مانده است. البته این جدال در همه جوامع غربی و شرقی نیز قابل مشاهده است و به نظر می رسد با گذشت این همه سال، درستی هر یک از این دو موضع از حد و مرز نظری گذشته و بیشتر به صف آرایی گروهها و حفظ منافع هر گروه تقلیل یافته است. اگر این موضوع در سطح سیاست داخلی جوامع موجب برخورد گروههای داخلی شده باشد، در سطح بالاتر و در عرصه روابط بین الملل و در حل مسائل بین المللی موجب رویارویی دولتها با دولتها و سازمانهای بین المللی شده است.
آنچه اسلام در آیات وحیانی الهی برای بشر به ارمغان آورده است این است که انسان با وجودی که در ضعف و نیاز خلق شده (وَ خُلِقَ الاِنسانُ ضَعیفا (28 نساء)) ولی میتواند به درجهای از اوج و کمال برسد که بر دیگر موجودات آسمانی و زمینی چیرگی یابد (وَ سَخَّرَ لَکُم ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الارضِ جَمیعاً مِنهُ (13 جاثیه). با استناد به آیات قرآنی، وضعیت اوج و کمال انسانی از دو راه قابل فراهم است؛ یکی در ادامه همین آیه 13 سوره جاثیه معرفی شده و آن، «تفکر» در خلقت است (اِنَّ فی ذلِکَ لَایاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ) و دیگری، «تدبر» در آیات قرآنی است و این گونه مؤمنان را به این موضوع توصیه و رهنمون کرده است (کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَروا آیاتِه (آیه 29 ص). از این رویکرد باید بتوانیم به مسائل و مشکلات مهم زندگی انسان و از جمله آن روابط اجتماعی و روابط میان اجتماعات که در دوره معاصر به عنوان روابط بینالملل شناخته میشود و به عنوان یکی از رشتههای جذاب در دانشگاهها تدریس میشود، استفاده کرد.
انسان برای جبران ضعف و رفع نیاز خود، به هم نوع خود روی آورده و دست به تشکیل اجتماع زده است و این اجتماعات بشری از باستان تاکنون هیچگاه یک دست و پیرو یک آرمان و متمسک به یک آیین نبوده و شناسایی جوامع و گروههای مؤمن و کافر چندان دشوار نیست. این اختلاف آیینها و مکاتب که خود بارها موجب جنگها و کشمکشهای بسیاری در این عرصه شده است، نیاز به دقت و تدبیر در روابط اجتماعی و بینالمللی را ضروری ساخته است چرا که (وَ لَن یَجعَلَ الله لِلکافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلاً (آیه 141 نساء) و اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم (آیه 29 فتح). بنا بر توصیه قرآن، هدف مؤمن در زندگی فردی و اجتماعی، دستیابی به سعادت است (وَ اَمَّا الَّذینَ سُعِدو فَفِی الجَنَّهِ خالِدینَ فیها (آیه 108 هود)) و برای رسیدن به این هدف هیچگاه نباید از عزتی که خداوند به او داده است غفلت نماید (وَ لِلّه العِزَّهِ وَ لِرَسولِه وَ لِلمُؤمِنینَ (آیه 8 منافقون)) و مؤمن با استفاده از الگوی رفتاری پیامبر اسلام (لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَهٌ حَسَنَهٌ (آیه 21 احزاب) باید در هر شرایطی مراقبت کند تا با تفکر در پدیدههایی که هر زمان در این روابط اجتماعی و بینالمللی بروز میکند از ذلت خود و اجتماع مؤمنان و وابستگی به دیگر جوامع جلوگیری نماید. اینکه منتظر باشید برای هر مسئله ای، یک راه حل از پیش تعیین شده پیش روی شما باشد بی تردید شبیه به انتظار قوم بنی اسرائیل برای نزول مائده آسمانی است بلکه رویکرد اسلامی مسلمانان را تشویق می کند تا در هر زمان «تفکر» در تحولات را با «تدبیر» قرآنی بیامیزند و در این تلفیق هیچگاه عزت مؤمنان و سعادت بشری را از نظر دور نسازند.
استادیار روابط بین الملل دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
نظر شما