شاید سنت یادگاری نویسی از خیلی قبل ها باب شده باشد. خیلی قبل تر از وقتی که دختر و پسرهای همسایه، طی یک حرکت رمانتیک، روی تنه درخت باغ هایشان تصویر یک قلب بکشند و یک تیر هم از وسطش رد کنند و اسمشان را کنارهم حک کنند.

نمی دانم فلسفه یادگاری نویسی دقیقا چیست ولی شاید میل به جاودانه ماندن که معمولا ذاتی آدمیزاد است یکی از این دلایل باشد. یا شاید یادگاری نویس گمان می کند که چه حس خوبی است اگر سالها بعد به همان محل برگردد و نام خود را دوباره همانجا ببیند. شاید هم این ماندگاری را نوعی شهرت قلمداد می کند که کلی آدم از مکانهای مختلف و در زمان های گوناگون، چشمشان به نام او می افتد یا قطعه شعری که روی یک اثر باستانی نوشته را میخوانند.

به هر حال یادگاری نویس، اثرش را روی چیزی باقی می گذارد که گمان می کند مانا تر و پایا تر ازاوست. البته باید اعتراف کنم این حس که حتی پس از مرگت - شاید تا آخر دنیا - اثرت یک جای دنیا باقی بماند، نه تنها حس بدی نیست، حتی خوشایند هم هست.
من کارشناس نیستم ولی بدم نمی آید بدانم واقعا فلسفه این میل مفرط به یادگاری نویسی چیست. بیماری است؟ سندرم است؟ هوس است؟ یا شاید هم یک رفتار طبیعی است؟

 حتی روی دیوار چین هم می توانید کلی یادگاری کنده کاری شده به زبان های مختلف – و البته به فارسی هم –  ببینید! 

چینچین

چین

چین

یا مثلا یکی به نام رضا امینی روی پل شکسته، اثر ارزشمند دوره ساسانیان در خرم آباد درددل هایش را نوشته:
بسوزد جگری که سوخت جگرم/ دوست دخترم مادر شد ومن هنوز پسرم!

پل

پل

این هم یادگاری فرشته خانم و آذر خانم و یکی دیگر روی ستون های کاخ عظیم آپادانا در شوش

آپادانا

آپادانا

گنبد معروف علویان در همدان نیز از شر یادگاری نویسی در امان نمانده است

علویان

شماره تلفن دادن روی در چوبی قلعه شوش هم از آن حرف هاست 

شوش

و بالاخره چندین یادگاری مختلف روی پل کهنه دزفول

دزفول

+++

البته دیدن چند عکس از تخت جمشید هم خالی از فایده نیست. این عکس را از وبلاگ گنجه ای ببینید که یک همنوع ارمنی نام خانوادگی خود را سر فرصت و با حوصله روی بازوی این نقش برجسته، خالکوبی- بخوانید کنذه کاری- کرده.

جمشید

تخت

یا حتی یک میسیونریا یا دیپلمات آلمانی - فردریش ورنر گراف فون در شولنبرگ (1944-1875) - دلش خواسته ماموریتش در ایران را روی بدن تخت جمشید، جاودانه کند.

 تخت جمشید

تخت جمشید

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 58675

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۱:۴۰ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۱
    0 0
    بايد مجازات سنگيني در نظر گرفته شود. چطور نصب برچسب تخليه چاهبر ديوار شهر زشت و پيگرد قانوني دارد ولي آثار ملي مهم نيست. واقعا كه
  • محسن IR ۱۱:۴۸ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۱
    0 0
    میگم یه تحقیق کنین ببینین اگه فایده ای داره ما هم ازین کارا بکنیم.. البته بماند که واسه خیلی از .... که می خوان هرچه زودتر گذشتمون رو فراموش کنیم خیلی خوشاینده!!!
  • بهنام IR ۱۲:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۱
    0 0
    والا کیوان جان ما هم نفهمیدیم چرا بعضی از مردم دوست دارند به جای همراه داشتن دفترچه خاطرات، خاطرات و تاریخ حضورشان در جاهای مختلف را بر جن آثار باستانی بی نوا ثبت کنند و به دیگران هم اطلاع دهند که مثلاً فلانی در فلان تاریخ فلان جا بوده ! فک کنم صحبت درباره فرهنگ گردشگری این روزها تکراری باشد، به خصوص که این موضوع در ایران متولی خاصی هم ندارد و از یک کار فرهنگی به کار و جایگاهی سیاسی مبدل شده است.
  • مهران (اوهایو - امریکا) US ۱۶:۴۲ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۱
    0 0
    تعبیر "میل به جاودانگی" یک تفکر برتر،و با آن موافق ام. اما همه ی کسانی که این حکاکی ها و نوشته ها را روی بناها به جای می گذارند به این موضوع فکر نمی کنند. جرا که بیشتر نزدیک به همه ی آنان در دستشویی ها هم میخواهند خود را جاودانه کنند!!! برای حل این مشکل پیشنهاد عملی دارم که کاملاً کاربردی و شدنی و آسان نیز هست. درصورت تمایل برای من ایمیل بفرستید تا راهکار را ارائه دهم به شرطی که با نام خودم به مردم معرفی شود نه کسی دیگر!
  • بدون نام GB ۲۰:۵۳ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۱
    0 0
    نگران نباش، بعضی ها آمدند مثل طالبان می خواستند از مقبره کوروش تا قسمت هایی از اصفهان و همه جایی که بوی کفر می داد رو تخریب کنند. حالا جای شکرش باقی که همین ها هم هنوز می تونیم نگاه کنیم. تمامش برمی گرده به مدیریت و مدیرانی که نه تاریخ خوانده اند و نه از فرهنگ و هنر بویی برده اند ولی به سمت های مرتبط با این موضوع منصوب می شوند.
  • مسیح IR ۰۸:۴۳ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۲
    0 0
    ایول کیوان جون ...زدی تو خال....دوست دخترم مادر شد ، من هنوز دارم یادگاری می نویسم !
  • دوران 1 IR ۰۹:۳۲ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۲
    0 0
    نياز يا ميل مبهم جاودانگي در همه انسان ها كم و بيش وجود دارد كه اگر وجود نمي داشت نه تنها شاهد اين همه اختراعات و اكتشافات نبوديم كه به سادگي نسلمان تا به حال منقرض شده بود! اما شيوه ارضا اين نياز از يك زمينه فرهنگي به زمينه فرهنگي ديگر و از يك خرده فرهنگ به خرده فرهنگ ديگر كم و بيش تفاوت مي كند. اينكه روي تنه درخت يادگاري بكني يا روي يك اثر تاريخي منحصر بفرد، پيش و بيش از هر چيز ديگر حاكي از فقر فرهنگي است! اما سوء مديريت هم بيداد مي كند كه نبايد ناديده گرفت.
  • دوران 2 IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۲
    0 0
    اگر انسان و نيازهاي او براي مسئولان امر ارزشي داشت در جاهايي كه محل گشت و گذار مردم بود مديومي (دفتري، درختي، تخته سنگي، يا ماكتي از آن اثر تاريخي وسوسه انگيز!، يا ضبط صوتي، يا دستگاه عكس برداري يا فيلمبرداري، و از اين قبيل) براي ثبت يادگاري مي گذاشتند تا هم مردم ارضا شوند و هم به طبيعت و مواريث فرهنگي آسيب وارد نشود
  • دوران 3 IR ۰۹:۳۶ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۲
    0 0
    در آخر اينكه جداي از اين ميل به جاودانگي، بسياري از نوشته ها (همچون تولت نوشته ها) از جنس اظهار وجود و يا بيان اميال سركوب شده اي است كه جايي ديگر براي بروز و ظهور نيافته اند. شايد اگر فضاي ابراز وجود و اظهار نظر باز مي شد، مبالغ قابل توجهي از اين قبيل نوشته ها هم كاسته مي شد...
  • مهدی AT ۰۹:۰۰ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۳
    0 0
    کاش ای حکاکی ها و یادگاری ها رو رئیس میراث فرهنگی ببینه!شاید وجدانشو یه ذره قلقلک داد تا یه کاری بکنه!من نمی دونم این مردک چه کار می کنه؟برای چه کاری حقوق می گیره؟!؟