وی در ادامه گفته است: «شپش را یک مشکل بهداشتی نباید دانست، بلکه بیشتر یک مشکل فرهنگی است.»
با نظر ایشان به شدت موافقم. پیشنهاد میکنم این آقای «امیری» را در یک جای بهتری دستکم در دفتر مطالعات استراتژیک یا دفتر مطالعات فرهنگی به کار بگیرند. انصافاً در مملکت کم داریم آدمی با این میزان تیزبینی. فقط چند نکته دیگر باید اضافه کنم به اظهارات ایشان.
1- شپش تنها «یک» مشکل فرهنگ نیست، اساساً بزرگترین مشکل فرهنگ است.
2- شپش علاوه بر بیماریهای تب راجعه و تب خندق و تیفوس میتواند بیماریهای دیگری مثل تئاتر بیمخاطب، فیلم مبتذل، کتاب اخته و بیسر و ته و... نیز ایجاد کند.
سانحه کمنظیر
آقای محمدعلی ایلخانی که دیروز هم در همین ستون در محضر مبارکشان بودیم، توی همین ستون، دوباره در مقام سرپرست سابق سازمان هواپیمایی کشور فرمودهاند: «سانحه توپولف کمنظیر بود.»
متأسفانه توی این مملکت قدر نمیدانند. لذا بنده به نمایندگی از الباقی ملت ایران که متأسفانه توی توپولوف نبودند تا در متن این سانحه کمنظیر قرار بگیرند و از نزدیک ماجرا را لمس کنند، از حضرتعالی و همکاران محترمتان تشکر و تقدیر مینمایم. امیدوارم دستکم در کنار سایر عزیزان در شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران خدمت کنید بلکه چند قطار هم به شکلی کمنظیر از ریل خارج شوند و همگی به هم بخورند تا شاید قشر آسیبپذیر هم اسمشان به اخبار راه پیدا کند و عکسشان را نشان بدهند و معروف شوند و کمنظیر بودن را تجربه کنند.
باز هم هواپیما
به گزارش خبرگزاری «فارس» غلامرضا مشاک، مدیرکل هواپیمایی هما در خوزستان درباره تأخیر 12 ساعته پرواز اصفهان در روز عید فطر فرمودهاند: «در طول این چند ساعت بنده به همراه معاونین و مدیران و زیرمجموعه خود تماماً در خدمت مسافران بودیم و حداقل با سه بار پذیرایی از ایشان توانستیم شاید قسمتی از این شرمندگی را جبران کرده باشیم که البته این هم جزئی از وظایف خدمتگزاران مردم در هواپیمایی جمهوری اسلامی است.»
1- تا جایی که من میدانم وظیفه سازمان هواپیمایی چیز دیگری است، غیر از پذیرایی.
2- بهتر نیست هرکس کار خودش را انجام بدهد؟
3- به نظر شما مردم میخواستند بروند اصفهان یا آمده بودند 3 بار غذا بخورند؟
4- «آقای مدیر ما اومدیم خودتونو ببینیم، شما که همش با همکارانتون توی آشپزخونهاین!» ] دیالوگ یکی از مسافران[
نظر شما