در چند هفته اخیر شاهد سه اعدام در ملا عام بودیم. چوبه دار، قاتل محکوم به مرگ و چند صد یا چند هزار نفر تماشاگر مشتاق! آیا این نوع اعدام، آن طور که مسئولان قضایی می گویند باعث می شود تماشاگران درس عبرت بگیرند، یا درسی دیگر به آنها می آموزد؟
«کشتن» شدیدترین شکل خشونت است. حتی اگر این کشتن قانونی و مشروع و عادلانه باشد. حتما تاکنون بارها از زبان روانشناسان و مسئولان تربیتی شنیده اید که فیلمها و بازیهای کامپیوتری خشن و پر زد و خورد، باعث افزایش اعمال خشونت آمیز در میان جوانان و نوجوانان می شود. حتی مواردی هست که فردی پس از دیدن صحنه های خشن یک فیلم، اسلحه به دست گرفته و به تقلید از قهرمان فیلم، چندین نفر را به گلوله بسته. واقعیت این است که فرد از چیزی که می بیند، تاثیر می گیرد. نوجوانی که فعل «کشتن» را در یک فیلم مشاهده کرده، با وجود دانستن این که ماجرایی که شاهدش بوده اساسا غیرواقعی و ساختگی است، از آن تاثیر می گیرد. همچنین، کودکان و نوجوانانی که شاهد اعمال و رفتارهای خشونت آمیز پدر و مادر یا دیگر نزدیکان هستند، به طور مستقیم از این رفتارهای تاثیر گرفته و احتمالا در آینده رفتاری خشن و پرخاشگرانه خواهند داشت. بنابراین، شاهد خشونت بودن، می تواند به ترویج خشونت بی انجامد.
حال موضوع اعدام در ملاعام را در نظر بگیرید. یک صحنه کشتن واقعی. جدا از هر چیز، اینکه چند هزار نفر برای تماشای جان دادن یک انسان، ولو یک انسان تبهکار، سر و دست می شکنند و از ساعتها قبل در مکان اعدام لحاف و تشک پهن کرده تا صاحب بهترین چشم انداز از چوبه دار شوند، و در زمان جان دادن محکوم، دوربین تلفن های همراهشان را روشن کرده تا فیلم یادگاری بگیرند، بسیار جای تامل و تاسف دارد و از بی رحمی، از سنگ شدن دلها و محو شدن شفقت و عواطف انسانی در نزد برخی از مردم خبر می دهد. آخرین اعدام ساعت 4 صبح بود و پنج هزار نفر تماشاگر داشت. اگر اعدام مثلا ساعت 11 صبح برگزار می شد، مطمئنا تعداد تماشاگران چندین برابر بود.
آن طور که گفته شده، هدف مسئولان قضایی از اعدام مجرم در ملا عام، آگاه کردن مردم از عاقبت جنایت و در نتیجه، بازداشتن آنها از ارتکاب جنایت است. اما آیا این هدف از این طریق قابل وصول است؟ اگر نگاهی به صفحه حوادث روزنامه ها بی اندازیم، احتمالا جوابمان منفی خواهد بود. آمار جرم و جنایت با اقداماتی نظیر زدودن فقر و کاهش فاصله طبقاتی، مبارزه سیستماتیک با آسیب های اجتماعی نظیر اعتیاد و طلاق، ساختن یک نظام آموزشی کارآمد و ترویج فرهنگ صلح و رافت در بین اعضای جامعه کاهش می یابد.
ای کاش آنهایی که چنین اعدامهایی را تجویز می کنند به این سوالات فکر کنند: آیا تماشای یک «کشتن» واقعی، حضورا و از فاصله چند متری، بر ذهن و روان تماشاگران تاثیر منفی نمی گذارد و فعل «کشتن» را برایشان به شکل یک عمل عادی و ملموس و «شدنی» تعریف نمی کند؟ آیا تماشای مرگ زجرآلود یک انسان، به ترویج حس خشونت و انتقامجویی در ذهن تماشاگر کمک نمی کند و از شناعت و کراهت «کشتن» در نظر او نمی کاهد؟
4747
نظر شما